eitaa logo
| تَبَتُّـل |
1.5هزار دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
332 ویدیو
5 فایل
وَ "سلام" بَر‌اندوهی‌کھ‌ قلبمان ‌را ‌وطن‌ برگزید🖤🌱 • • تَبَتُّل←بُریدھ از "جہان" بُریدھ از "مردم"... •• میرسد به دستم ↓ https://harfeto.timefriend.net/16655774622952 +تافوروارد هست،زندگی ‌باید کرد‼️
مشاهده در ایتا
دانلود
فکر کن! حبس ابد باشی و یکبار فقط به مشامت نَمی از بوی خیابان برسد...
مثل رویاست که یه نفر یه جوری قلبت رو فرا بگیره که نتونی به هیچ چیز دیگه ای جز اون فکر کنی،اما نه وقتی که مجبور شی برای فراموش کردنش دوره توی قلبت راه بیفتی وجب به وجبش رو بگردی تا دونه به دونه ی ذره ها رو پیدا کنیو دور بریزی، تا قلبت از یه نفر پاک بشه که یه شب آروم بخوابی...
گاهی وقتا معنیِ «هیچی»، واقعا هیچی نیست. تناقض یعنی جایی که یه کلمه معنیش برعکسِ خودش باشه. مثل وقتایی که یه نفر رو صدا می‌زنی و بعد از جوابش، آروم می‌گی «هیچی». کی می‌دونه توی این «هیچی»، چقدر «دوستت دارم» جا مونده؟ مهم نیست چقدر دور، چقدر نزدیک. مهم اینه که یه نفر تویِ زندگیت باشه که بتونی صداش كنی و بهش بگی «هیچی»، دقیقا «هیچی» @caferoooman
خواستم فرض كنم دوستم داری، باورم شد! - همین
پرسیدی خوبی؟ جواب دادم که خوبم. گفتم خوبم چون نمی‌خواستم بدونی غمگینم. نگفتم غمگینم، چون نمی‌خواستم بدونی دلتنگم. دلتنگی یه حسه. حسی که الزاما آدم نسبت به همه نداره. دلتنگی چیزی نیست که آدم مجبور باشه به زبون بیاره. برای کسی که تو رو بلده، صدای دلتنگی انقدر بلنده که می‌تونه اون رو بشنوه. مگه این‌که نخواد بشنوه. گوش کن! چطور می‌تونی این صدا رو بشنوی و طاقت بیاری؟ من غمگینم، اما بازم اگه حالم رو بپرسی می‌گم خوبم. خوبم چون هنوز دلم برات تنگ می‌شه. خوبم چون هنوز خواب بوسیدنت رو می‌بینم. خوبم چون به چیزی جز آغوشت فکر نمی‌کنم.
من بیشتر ازینکه صبور باشم حسودم! به چی یا کی خیلی مهم نیست! من به هر اتفاقی که یه سمتش تو باشی و طرف دیگش خودم نباشم حسودم. من ساعتای زیادی به عکسای تو خیره میشم و به آدمایی نگاه میکنم که چقدر شبیه من نیستن. به لبایی که تورو صدا میزنن، به گوشایی که از تو میشنون، به چشمایی که تورو میبینن. و به این فکر میکنم که چقدر آرزو داشتم، همه اونا من بودم. آدما مرگ مشخصی دارن که حتمن ازش بی خبرن، اما من مطمعنم از حسادت دق میکنم.
من می‌تونستم ندیدنت رو تحمل کنم، یا نبودن‌های گاه و بی‌گاهت رو. اما به شنیدن صدات، به حرف زدن باهات معتاد بودم. من بعد از تو انقدر حرف نزدم که لال ‌مونی گرفتم. وقتی واسه حرف زدن، اعتمادِ یه نفر رو جلب کردی، اگه نتونه صداش رو‌ بهت برسونه؛ دق می‌کنه...
حالا من و تنها من و تنها دو چشم‌تر از بی‌قراری‌های عصر جمعه تنها‌تر... لعنت به پایانی‌ترین ساعاتِ هر هفته لعنت به رویایی كه دیگر یادمان رفته لعنت به آغوشت به آغوشش به تنهایی لعنت به من وقتی که با هر بغض می‌آیی... لعنت به من وقتی هنوز از عطر تو مستم لعنت اگر در انتظار دیدنت هستم
تأثير بعضيا توی زندگی آدم بيشتر از يه اسمه، بيشتر از مدت حضورشونه. انقدر زياد كه يه روز به خودت ميای و می‌بينی همه‌ی فكر و ذكرت شده يه نفر! شايد اون يه نفر، هيچوقت نفهمه كه باعث چه تناقضی توی زندگيت شده، اما تو می‌دونی كه اون، تنها دليل تنهاييت بوده و تو، توی همه‌ی تنهايیات به اون پناه بردی... آرزو دادی، خاطره گرفتی! آدما با آرزوهاشون به دنيا ميان، با خاطره‌هاشون می‌ميرن. كاش، آخرين خاطره‌ای كه قبل از مرگ به ياد ميارم، تو باشی.
دلبستگی یه تنهاییِ ساده رو به یه دلتنگیِ عمیق تبدیل می‌کنه. من تنهاییم رو دوست دارم و تو رو بیشتر از تنهاییم. من نه می‌خوام تو رو فراموش کنم نه می‌خوام دوستت نداشته باشم. من فقط می‌خوام با نبودنت کنار بیام. بودنت دلتنگ ‌ترم می‌کنه، وقتی نمی‌خوای جایِ خالیت رو برام پُر کنی..
گاهی وقتا معنیِ «هیچی»، واقعا هیچی نیست. تناقض یعنی جایی که یه کلمه معنیش برعکسِ خودش باشه. مثل وقتایی که یه نفر رو صدا می‌زنی و بعد از جوابش، آروم می‌گی «هیچی». کی می‌دونه توی این «هیچی»، چقدر «دوستت دارم» جا مونده؟ مهم نیست چقدر دور، چقدر نزدیک. مهم اینه که یه نفر تویِ زندگیت باشه که بتونی صداش كنی و بهش بگی «هیچی»، دقیقا «هیچی»...