#جداریات
زیباییات
غمگینم میکند
بیهمتاییات
دلم را به درد میآورد
مهربانیات میآزارد مرا
تمام بودنت
نابودم میکند
تورا باید به که قسم داد
تا
آزارم نکنی
با چشمانت
موهایت
و بالایت
وقتی هستیم هستی
و نیستی مرا
نیستی مرا....
👤عزیزحاجی علیاری
| تَبَتُّـل |
آسمون امروز خیلی قشنگه!^-^
چه رنگ آشنایی :) شبیه خودمونه
خاکستری
#ذکر_لب:تو بودی و من، به گریه نشستم برابر تو بخاطر تو به گریه نشستم بگو چه کنم؟
باتو شوری در جان بی تو جانی ویران از این زخم پنهان میمیرم،نامت در من باران یادت در دل طوفان باتو امشب پایان میگیرم.
نه بی تو سکوت نه بی تو سخن، به یاد تو بودم به یاد تو من، ببین غم تو رسیده به جانا ،دویده به تن
ببین غم تو رسیده به جانم بگو چه کنم؟
#ذکر_لب:خودت میخای بری خاطره شی اما دلت میسوزه ،تضاهر میکنی عاشقمی این بازی هر روزه، نترس ادم دم رفتن همش دلشوره میگیره دو روز بگذره این دلشوره ها از خاطرت میره
بهت قول میدم سخت نیست لااقل برای تو ،راحت باش،دورم از تو و دنیای تو راحت باش هیچکس نمیاد جای تو
دلشوره دارم من واسه فردای تو...
#ذکر_لب:دلی رو زیر پا گذاشتی که قبل تو شکستگی داشت حال من عاشق به کی ب جز تو بستگی داشت؟تهش واسه من و تو چی داشت؟
یه گوشه از تموم دنیا تو قلب تو برای من بود کفره ولی میگم چشای تو خدای من بود شروعت انتهای من بود
عشقم این روزا هوای تو هوامو بد کرده یکی برات دوباره تب کرده ،باور کن عشقم باور کن که باورم نمیشه تنهایی میبینمت هنوزم اینجایی
حالا که تا اینجا اومدیم واس دوستداران رپم یکی بریم بر نخوره بشون
میریم واسه تیمار تتلو...
#ذکر_لب:دلم مرده برای تو نرو. پیکرم میگیره با تو فرم عاشق شدنو
بلند گوی صدا تو برام مثل یه گهواره ی موزیک
باتو دورم از این دنیا و انگارکه تو آغوشت یه سیاره کوچیکه
من در اختیار تو بیا این تن و ببرش تیمارش کن
اون بی تو قلبش بیماره چون نفسشی بیا بشکنش سیگارشو
من در اختیار تو بیا این تن و ببرش تیمارش کن
اون بی تو قلبش بیماره چون نفسشی بیا بشکنش سیگارشو
| تَبَتُّـل |
تتلو حیفِ من ک صدات تو گوشمه... #خود_زنی
و حیف این صدا که واسه توئههههههه...🚶🏻♀
چاره دل تنگی چیست؟!
نه فریاد
نه گریه
نه حرف
فقط نشستن گوشه ای خلوت
خیره شدن به نقطه ای نامعلوم
و فکر کردن به خاطراتی که با حواس پرتی تمام پیش من جا گذاشته ای...
| تَبَتُّـل |
چه رنگ آشنایی :) شبیه خودمونه خاکستری
خاکستری ینی درحین گوش دادن به صدای مبتذل تتلو لحظه شماری کنی واسه "زندگی پس از زندگی"
شما میشناسین آدمای خاکستری رو؟!
حتی وقتی به آسمان نگاه می کنم یک دنیا از خاطره هایت برایم زنده می شود
ای لعنت بر تو
بر خاطراتت
بر دلتنگی
ای لعنت بر دل بی قرار پر گریه ام...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ببخشید وسط فاز غمگین ولی دلم نیومد نگذارم😂😂😂
#رمان_آنلاین_تمام_قلب_تو
#قسمت_176
رفتیم یک جا خارج شهر جلوی یک دروازه خیلی بزرگ نگه داشت چند تا بوق زد در باز شد و ماشین و برد داخل از همون اول پر از قفس بود و همه جور حیوانی بود مثل مزرعه یا باغ وحش بود
اینقدر رفتیم تا رسیدیم به یک ساختمان و جلوش نگه داشت پیاده شدیم و رفتیم داخل کیارش به منشی گفت:
_ خسته نباشید قرار ملاقات داشتیم با آقای ژوتن
_ اسمتون
_ کیارش شریف..
ا فامیلیش شریف بود چه به اسمش نیومد...مرده توی کامپیوترش یک چک کرد و گفت:
_ بله بفرمایید منتظرتونن هستن...
تشکر کرد و رفتیم سمت اتاقی که پشت سر منشی بود
چند تقه ای زد و با صدای بفرمایید رفتیم داخل سلام و احوال پرسی مختصری کردیم و نشستیم روی مبل های چرمی که رو به روی میز بود
ژوتن: خیلی خوشحالم که می بینمتون لیست حیوون هایی که می خواید و لطف کنید....
@caferoooman
نویسنده: یاس
ادامه داره.....
#رمان_آنلاین_تمام_قلب_تو
#قسمت_177
لیست و از توی کیفم در آوردم و دادم بهش نگاهی بهش کرد و گفت:
_ خوبه...تقریبا همه رو داریم...
سریع پرسیدم :
_ این حیوون ها همه با هم توی یک آکواریوم که مشکلی نداره؟؟
_ نه خانم اینا باهم می سازن مشکلی نیست...چند لحظه منتظر بمونید تا شخصا برم حیوون ها رو آماده کنم..
تشکر کردیم و رفت...بعد چند دقیقه یک مرد سیاه پوست دوتا فنجان قهوه برامون آورد و خودش رفت...رو به کیارش گفتم:
_ چرا شیدا نیومد؟؟
_ با دوستاش قرار کوه گذاشته بود ازت عذر خواهی کرد...
_ یک سوال بپرسم بهانه نمیاری،؟
_ تا چی باشه
_ بین تو ادلاین چیزی هست؟؟
از سوالم جا خورد و چشم هاش گرد شد سریع گفتم :
_لازم نیست حاشا کنی اینقدر رفتارتون ضایع بود که هرکسی بود می فهمید..
سرش و انداخت پایین و گفت:
_ چیزی نیست چیزی بوده..
_ چی؟؟
سرش و آورد بالا و بهم نگاه کرد و گفت:
_ بگذار خودش برات تعریف کنه بهتره..
_ کیارش...
_ آوین..گفتم بگذار خودش برات تعریف کنه
_ باشه...
دیگه چیزی نگفتیم بعد نیم ساعت مرده اومد و گفت:
_ همه آمادن توی ماشین هستن...
_ خب قیمت...
قیمتی که گفت و کیارش روی چک نوشت و بهش داد اونم خیلی خرذوق با تشکر گرفت...
@caferoooman
نویسنده: یاس
ادامه داره....