❌ #پهلوان شدن با حداقل امکانات
گذشته از آنکه ورزشهای #قاجاریان ساده و کمتنوع بود، وسایل ورزشی آنان نیز تنوع کمی داشت و در شکل ابتدایی بود. با این حال بسیاری از ورزشها به صورت اصولی و جدی انجام میگرفت و تأثیر زیادی بر سلامتی و بنیه بدنی آنان داشت:
«وسایل ورزشی ایران بسیار ساده است. من تمرینها و حرکات زیر را بیشتر دیدهام: پا زدن. تمام ورزشکاران دست را از آرنج خم میکنند و به صورتی که ساعد با محور بدن موازی میشود و دو بدو مقابل هم جست میزنند در ابتدا با تأنی و بعد با ضرب سریع تا اینکه تعداد حرکات به دویست تا سیصد برسد و یا اینکه به دیوار گود تکیه میدهند و با پائی که از زانو و کمر خم شده است مدتی به دیوار میکوبند و آنگاه نوبت به پای دیگر میرسد یا میل گرفتن. دو گرز چوبی را که وزن هریک بین پنج تا ده کیلو است به دور سر به دوران در میآورند؛ کار کشتهترها گاه یکی و گاه دیگری را به هوا پرتاب میکنند و با مهارت آنها را دوباره میگیرند. این حرکات بخصوص عضلات بازوان و سینه را تقویت میکند و پهلوانان سرشناس و نام آور بخصوص بازو و سینه نیرومندی دارند. سنگ گرفتن. به پشت میخوابند. آنها را قدری جمع میکنند دو تخته سنگین را بدست میگیرند که هر کدام حدود بیست و پنج تا سی و پنج کیلو وزن دارد که در وسط آن سوراخی است با چوبی به صورت مورب. این تختهها را به روی سینه به داخل و خارج حرکت میدهند. این تمرین سخت خسته کننده، عضلات سینه و شکم و همچنین پشت را بسیار بکار میاندازد. شنا رفتن. چنان به روی زمین قرار میگیرند که فقط انگشتان پا و کف دست با زمین تماس داشته باشد و بقیه بدن آزاد بماند؛ آنگاه به تمرین آغاز میکنند و متناوبا ثقل بدن را روی انگشتان پا و دست قرار میدهند و به هنگام به جلو سریدن پیشانی همواره با زمین تماس پیدا میکند. دیدم پهلوانانی را که هشتصد بار پشت سر هم این تمرین فرساینده را تکرار کردهاند. در این تمرین عضلات پشت و بخصوص عضلات ناحیه پهلو به بهترین نحو به فعالیت میافتد.»1
1.یاکوب ادوارد پولاک، سفرنامه پولاک: ایران و ایرانیان، ترجمه کیکاووس جهانداری، تهران، انتشارات خوارزمی، 1368، چاپ دوم، ص 136
cafetarikh.com
@cafetarikh
❌ احتراماتی از جنس تعارف
تعارف کردن یکی از رسوم و آداب خاص #قاجاریان بود که معوملاً به منزله احترام به طرف مقابل نیز محسوب میشد. نوع تعارفات بر حسب مقام و منزلت افراد متفاوت بود و معمولاً افرادی که از جایگاه اجتماعی و اقتصادی بالاتری برخوردار بودند با تعارفات و برخوردهای متفاوتتری مواجه میشدند:
«هنوز از صرف اولین صبحانه دلچسب خودمان فارغ نشده بودیم، که پیامهائی از سوی اشخاص سرشناسی که از ورود یک دکتر فرنگی به سفارت اطلاع پیدا کرده بودند به رئیس من رسید، در این پیامها همه آنها خواستار پی بردن به روز آغاز به کار من و محل استقرارم جهت طبابت شده بودند. تعدادی هم مربوط به دوستان سفارت مایل به آشنائی و دعوت از من به مهمانی بود. بدین طریق طولی نکشید که جریان دعوت ما به میهمانیهای رسمی از طرف آنان آغاز گشت، درحالیکه من هم باطناً شوق فراوانی نسبت به این نوع میهمانیها و مشاهده رسوم و نحوه پذیرائی ایرانیان داشتم. شرط موفقیت در جلب نظر اشخاص در این نوع برخورد و معاشرتها، آگاهی داشتن از نحوه برخورد و انجام تعارفات میباشد. چیزی که ایرانیان به آن پیش از نحوه صحبت کردن و اطلاعات اشخاص تکیه میکنند. این نوع انجام تعارفات نسبت به اشخاص متفاوت است و هر کسی موظف است بنابر پایه و عنوان اشخاص طرز برخورد و رفتار خودش را نسبت به موقعیت آنان تطبیق دهد. از طرفی این اظهار ادب و احترام نسبت به میزبان هم نباید بیش از آنی که شایسته اوست باشد در اینصورت ممکن است باعث خود بزرگبینی طرف و حقیر شمردن میهمان تازه وارد خود گردد و از شئوناتش در مقابل میزبان بکاهد. البته قبول کلیه این تشریفات و رعایت این همه اصول در تعارفات برای من تا حدودی ثقیل و غیرقابل قبول بود مثل گفتن کلمه "بسم الله" بهنگام تعارف غذا بدیگری، یا هنگام دعوت تازه واردی، به نشستن در کنار خودت. در همان اولین جلسهای که در میهمانی که شرکت کردم، متوجه قائل شدن تفاوت زیادی در رفتار میزبان با اشخاص بهنگام ورودشان بمنزل، یا از طریق نحوه بلند شدن تمام قد و بطور کامل او در مقابلشان، و یا در صورت محترمتر بودن شتافتن، به استقبال تا سرپلهها یا حتی تا مقابل در منزل و با ادای احترام زیاد، تعظیم و تکریم و خوش آمدگویی فراوان آنها را بداخل دعوت کردنش شدم. بهمین طریق بهنگام خاتمه میهمانی و انجام بدرقه و خداحافظی.»1
1.چارلز جیمز ویلز، سفرنامه دکتر ویلز (ایران در یک قرن گذشته) ترجمه غلامحسن قراگوزلو، تهران، اقبال، 1388، صص 64-65
@cafetarikh