eitaa logo
کافه تاریخ
328 دنبال‌کننده
284 عکس
2 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
✳️ شهادت درباره رابطه با پس از کودتای سوم اسفند و تمرکز قدرت در دست سید ضیا و رضا میرپنج شرایط به گونه ای رقم خورد که پس از چندی رضا خان از کسوت نظامی گری به تخت پادشاهی نشست. درباره رابطه او با بریتانیا و نقش انگلیس در تثبیت پایه های حکومت پهلوی اول مطالب متنوعی مطرح شده است. دکتر مصدق با تصدیق رابطه مستحکم رضا خان با در این باره می گوید: « . . . خاطر دارم سردار سپه رئیس الوزرای وقت در منزل من و در حضور مرحوم مشیرالدوله و مستوفی الممالک و دولت آبادی و مخبرالسلطنه و تقی زاده و علا اظهار داشت که مرا انگلیس آورد و ندانست که با کی سر و کار پیدا کرد. آن وقت نمی شد در این باب حرفی زد ولی روزگار آن را تکذیب کرد و به خوبی معلوم شد همان کسی که او را آورد چون دیگر مفید نبود او را برد» منبع: به نقل از مذاکرات مجلس شورای ملی، کتاب سیاست موازنه منفی، جلد اول صفحه 34 👇 را به دوستانتان معرفی کنید👇 www.cafetarikh.com @cafetarikh
کافه تاریخ
✳️ روانشناسی ایرانیان برای طرح ریزی علیه سیاستگذاری دولت های غربی برای مقابله با ایران و دیگر کشورها و ملل دنیا همیشه بر پایه برخی مطالعات و بررسی ها بود که گاهی حتی روان شناسی ایرانیان را نیز در بر می گرفت. به طوری که حتی در کودتای 1332 نیز، انگلیسی ها به بررسی روانشناسی ایرانیان پرداخت: «بنا بر اصرار موریسیون، سیاستگذاران بلندپایه ی وزارت خارجه، دریاداری، بانک انگلستان و وزارت سوخت و نیرو گرد آمدند تا یک کمیته کاری ایران تشکیل دهند. این نهاد چند مطالعه ی پژوهشی را بنا به سفارش انجام داد تا به عنوان پس زمینه ی برخورد با ایران، مورد استفاده قرار گیرد. از جمله ی آنها پژوهشی درباره روان شناسی ایرانیان بود که یک دیپلمات انگلیسی آن را نوشته و طی آن تاکید کرده بود که ایرانی معمولی متاثر از : عدم صداقتی بیشرمانه، دیدگاهی تقدیرگرایانه، ]و[ بی تفاوتی به رنج و حرمان است...»1 1-استیفن کینزر، همه مردان شاه، ترجمه: شهریار خواجیان، تهران، نشر اختران، 1386، چاپ پنجم، ص 126 👇 را به دوستانتان معرفی کنید👇 www.cafetarikh.com @cafetarikh
✳️ سهم خواهی و نتایج آن بر #نهضت_ملی_شدن_صنعت_نفت سهم خواهی از قدرت همیشه افتی است که می تواند عرصه سیاست را تهدید کند. این درباره ایران عصر #مصدق نیز صادق است. ماجرایی که به روایت حسین مکی درباره عبدالقدیر آزاد و از خاطرات عمیدی نوری ذکر می شود، نمونه ای کوچک در این زمینه بود: «وقتی دکتر مصدق وزیر شد جلسه جبهه ملی را دستور داد در منزلش تشکیل شود. عبدالقدیر گفت من 8 وزیر باید در کابینه داشته باشم. دکتر مصدق گفت آخر نمی شود. گفت شهرداری مال من، دو وزیر را باید حتما بپذیری. یکی دکتر مباح یکی هم والا نژاد. من ]حسین مکی[ به او گفتم آقا ما داریم یک جنگ بزرگ میهنی با انگلیسی ها می کنیم باید نخست وزیر را آزاد در کارش بگذاریم که کابینه ای به نظر خود تشکیل دهد. عبدالقدیر گفت من نمی توانم این حرف را بپذیرم زیرا ما سالها مبارزه کردیم حالا که حکومت را بدست آوردیم اگر نمی بایستی در آن شرکت داشته باشیم چطور می توانیم از آن دفاع و حمایت نماییم؟ البته هیچ کدام ما به حرف او اهمیت ندادیم، او هم از همان روز از دکتر مصدف ناراضی شد و علاقه به مخالفت با او پیدا کرد...»1 1-ابوالحسن عمیدی نوری، یادداشت های یک روزنامه نگار، جلد پنجم، به کوشش: مختار حدیدی و جلال فرهمند، تهران، موسسه مطالعات تاریخ معاصر، 1396، ص 40 cafetarikh.com @cafetarikh
رو به فروپاشی است؟! بعد از ، ، خواستار اختیارات بیشتری شد. برخی از این موضوع با عنوان قدرت‌طلبی مصدق یاد کرده‌اند؛ اما واقعیت آن است که این اختیارات جهت مقابله با مشکلات اقتصادی کشور بود که مخالفت شاه را به دنبال داشت: «اقتصاد‌ ایران رو به فروپاشی است. مهندسان ‌ایرانی قادر به راه‌‍انداختن تأسیسات آبادان نیستند. دستگاه‌های حفاری از کار افتاده‌‍اند، چربی و روغن دستگاه‌ها را مسدود کرده است و اسکله‌‌های بارگیری و بنادر بی‌مصرف افتاده‌‍ اند. همه جا فقر و فلاکت حکمفرماست. کمونیست‌های حزب توده هر روز تظاهرات راه می‌‌اندازند و در خیابان‌ها به جان هم می‌‌افتند. اطلاع می‌‌یابم که مصدق برای مبارزه با مشکلات اختیارات تام خواسته است. شاه از دادن اختیارات سر باز می‌زند و قوام السلطنه را به نخست وزیری منصوب می‌‌کند و او هم با موضع گیری در مقابل ملی کردن صنعت نفت مرتکب اشتباه می‌‌شود. جبهه ملی اعلام اعتصاب عمومی ‌‌می‌‌کند.‌ آیت‌الله کاشانی حکم جهاد می‌‌دهد و حزب توده نیز از آن طرف هوادارانش را متشکل می‌‌کند. جمعیت به خیابان‌ها می‌‌ریزند و با چوب و سنگ به تانک‌ها حمله می‌‌کنند، تیراندازی می‌‌شود و انسان‌ها کشته می‌‌شوند. وحشتناک است.»1 1.ثریا اسفندیاری بختیاری و لوئی والنتین، کاخ تنهایی،‌ترجمه نادعلی همدانی، تهران، مترجم، 1370، ص 152 cafetarikh.com @cafetarikh
❌ وقتی چاقو دسته خود را می برد! ماجرای خیانت خواهرزاده به گواه تاریخ یکی از عوامل موثر بر پیروزی کودتای 28 مرداد، عملکرد دکتر مصدق مبنی انتصاب افراد خائن و وابسته به دربار پهلوی در مشاغل مهم و کلیدی بود. شیوۀ عمل دکتر‌ مـصدق در انـتخاب همکارانش بر اساس ضوابط و معیارهایی بود کـه خود بـه آن اعـتقاد داشت. مصدق باور‌ نمی‌کرد کسانی که دست بـیعت بـه‌ او‌ داده‌اند،خیانت کنند.این‌ گمان‌ او‌ موجب گردید که‌ افسرانی‌ مانند سرتیپ محمد دفتری، سرتیپ اشرفی، سرهنگ فرهنگ خسروپناه، که بـه دسـتور خود او و با پیشنهاد رئیس سـتاد ارتـش، عهده‌دار‌ پستهای‌ مـهم‌ نـظامی و انـتظامی بودند، با کودتاچیان همدست گردند. سرتیپ ‌- خواهرزاده مصدق- پس‌ از‌ شـکست‌ کودتای 25 مرداد و اثبات همکاری او با سرلشکر زاهدی، بازپرس فرمانداری نظامی دستور بازداشت وی را صادر کرد، ولی نخست‌وزیر کـه بـاور نداشت یکی از بستگان نزدیکش خیانت کـند،اتهام دفتری‌ را «شایعه‌سازی مخالفان بـرای تـضعیف دولت» دانست.به همین دلیل نه تـنها بـا دستگیری دفتری موافقت ننمود، بلکه او را به ریاست شهربانی کل کشور منصوب کرد. دفتری با این سمت، بعد از ظـهر 28 مـرداد افسران و پاسبانان‌ شهربانی را تشویق نـمود بـه مـخالفان بپیوندند و به خانه نـخست‌وزیر حـمله کنند. دکتر غلامحسین صدیقی وزیر کـشور دولت مـصدق دربارۀ انتصاب دفتری به ریاست شهربانی گفت: «...در همین وقت (ساعت 11 صبح) آقای نخست‌وزیر‌ با‌ تلفن به من گـفتند بـا مطالعاتی که کرده‌ام مقتضی است دستور بـدهید ریـاست شهربانی کـل را بـه تـیمسار سرتیپ دفتری بدهند و فرمانداری نـظامی هم‌ به‌ عهدۀ او واگذار شده است‌ و او فعلا در شهربانی است. من با اینکه از تغییر فوری تصمیم قـبلی راجـع به سرتیپ شاهنده و انتخاب دفتری و صـدور ایـن دسـتورهای ضـدونـقیض‌ در‌ چنان اوضاع و احـوالی متعجب‌ و مـتوحش شدم، ناچار به ملاحظاتی که در چنین اوقات رعایت آن واجب است، به رئیس کارگزینی دستور دادم ابلاغ را تهیه کند. روز بعد از دکـتر مصدق پرسـیدم آقا به این افسر اعتماد داشتید؟ دکتر فـرمود: آقا‌ کـاش‌ بـودید و مـی‌دیدید؛ این افـسر کـه با ما نسبت دارد، صبح روز 28 مرداد آمد و با گریه گفت: بهمن خدمتی رجوع کنید؛ من چه موقع مناسب‌تر از حال می‌توانم به شما خدمت کنم.» کاظمی ازدینی،ضیاء، سرلشکر محمد دفتری و نقش او در کودتای 28 مرداد 1332 ، مجله تاریخ معاصر ایران، تابستان 1382 ، شماره 26 ، ص 56 cafetarikh.com @cafetarikh