اینهمه شب قدر بر من گذشت
اما خودم میگویم که آدم نشدهام؛
چون معنی قدر را نفهمیدهام.
بدتان نیاید اما جز عوام بازی
از قدر چیزی نمیدانیم.
قدر یعنی تجدید نظر کنیم!
باید تقوا را اگر از قبل شروع نکردهایم
از شب قدر شروع کنیم
و جدی تصمیم بگیریم بداخلاق و پرخاشگر نباشیم و غیبت نکنیم.
_استادفاطمینیا
ڪافونھ🇵🇸
اینهمه شب قدر بر من گذشت اما خودم میگویم که آدم نشدهام؛ چون معنی قدر را نفهمیدهام. بدتان نیاید
بیا به خودت و خدای خودت قول بده از امشب سعی کنی یه گناهو بزاری کنار
هروقت موفق به ترک گناهت شدی، میتونی بیای تو ناشناس بگی و باهم موفقیتتو جشن بگیریم:)
من میخوام غیبت نکنم، توچی؟...
وقتی به خدا بگویی خدایا! من غیر از تو کسی را ندارم؛ خدا غیور است و خواستهات را اجابت میکند.
_حاجمحمداسماعیلدولابی
یه چیز هایی هست که نمیشود به دیگری فهماند، نمیشود گفت، نمیشود فهماند آدم را مسخره میکنند.
_صادقهدایت
وگفت: از هیچ برادر بریده مشو در گمان و شک و دست از صحبت او بازمدار بیعتاب.
_ذکرسریسقطی،تذکره الاولیاء
ابنابیالحدید
تفسیر زیبایی از ضربت بر فرق مبارک
امیرالمومنین علیهالسلام آورده است.
میگوید:
شخصیت امیرالمومنین مانند شیشهی عطربود،
دشمنها خواستند شیشه را بشکنند
ولی نمیدانستند که اگر شیشه عطری را بشکنی
تازه عطر آن فضا را مزین میکند.
_حاجآقافاطمینیا
هدایت شده از ڪافونھ🇵🇸
شب جمعه مشغول مطالعه بودم،
به این دعا رسیدم:
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله مِن اَول الدنیا اِلی فَنائها
و مِن الاخرهِ اِلی بقائِها
الحمدلله عَلی کُل نِعمه
استغفرالله مِن کُل ذَنب و اَتوبُ اِلیه
وهُوَ اَرحمُ الراحمین.
بعد یک هفته مجدد خواستم آنرا بخوانم
که درحالت مکاشفه از ملائکه ندایی شنیدم که:
ماهنوز از نوشتن ثواب قرائت قبلی فارغ نشدهایم...
_علامهمجلسی
خدا مشغول خلقت بود دنیا را همان موقع
علی در مسجد حنانه کفشش را رفو میکرد...
_حمیدرضابرقعی
از کسی میگویم
که بالای منبر فرمود:
سلونی قبل ان تفقدونی
این جمله یک است.
دو ندارد.
در تاریخ ببینید چه کسی اینطور میفرماید:
هرچه بخواهید از من بپرسید؛
پیش از آنکه مرا از دست دهید...
هرعلومی.... من میدانمش.
_نقلازنهجالبلاغه(للصبحیصالح)خطبه۱۸۹
هدایت شده از ماوی 🇵🇸
كنتُ بالأمسِ صاحبُكم، و أنا اليوم عظة لَكُم. و غدا مُفارِقكم. و اِنَّما كُنْتُ جاراً جاوَرَكُمْ بَدَنى اَيّاماً، وَ سَتُعْقَبُونَ مِنّى جُثَّةً خَلاءً: ساكِنَةً بَعْدَ حَراك، وَ صامِتَةً بَعْدَ نُطُوق لِيَعِظْكُمْ هُدُوّى، وَ خُفُوتُ اِطْراقى، وَ سُكُونُ اَطْرافى؛ فَاِنَّهُ اَوْعَظُ لِلْمُعْتَبِرينَ مِنَ الْمَنْطِقِ الْبَليغِ،وَ الْقَوْلِ الْمَسْمُوعِ. وَداعى لَكُمْ وَداعُ امْرِئ مُرْصِد لِلتَّلاقى. غَداً تَرَوْنَ اَيّامى وَ يُكْشَفُ لَكُمْ عَنْ سَرائِرى، وَ تَعْرِفُونَنى بَعْدَ خُلُوِّ مَكانِى، وَ قِيامِ غَيْرى مَقامى.دیروز در کنارتان بودم، اکنون شما را موعظه میکنم و فردا ترکتان خواهم کرد! روزگاری چند همسایه شما بودم و تنم در جوار شما بود، به زودی از من جسدی بیجان خواهد ماند. پس از آن همه تلاش و جنبش، ساکن و بیحرکت و پس از آن همه سخنوری، ساکت و خاموش خواهم شد! پس آرام خفتنِ من، خاموش شدن دیدگانم، از حرکت باز ایستادن دستها و پاها و سر و گردنم برای پندپذیران پند دهنده تر و عبرت برانگیزتر از هر بیان رسا و سخن موثریست! وداع من با شما همانند وداع کردن کسیست که منتظر ملاقات دیگری ست! فردا به یاد روزهای زندگی من میافتید و رازهای زندگیام برای شما آشکار خواهد شد؛ پس از آن که جای خالی مرا دیدید و دیگری بر جای من نشست مرا خواهید شناخت! |کافی،جـ۱،صـ٢٩٩| - #امیرالمؤمنین #غریق - @Mava_a !🕯'
خدایا به من این قدرت رو بده
که چیزی که میتونم عوض کنم رو عوض کنم
و چیزی که نمیتونم عوض کنم رو بپذیرم.
جملاتی زیبا ازحضرت علی علیه السلام
*1- گریه نکردن از سختی دل است.
*2-سختی دل از گناه زیاد است.
*3-گناه زیاد از آرزوهای زیاد است.
*4-آرزوی زیاد از فراموشی مرگ است.
*5-فراموشی مرگ از محبت به مال دنیاست.
*6- محبت به مال دنیا سرآغاز همه خطاهاست
*1.مردم را با لقب صدا نکنید.
*2.روزانه از خدا معذرت خواهی کنید.
*3.خدا را همیشه ناظر خود ببینید.
*4.لذت گناه را فانی و رنج آن را طولانی بدانید.
*5.بدون تحقیق قضاوت نکنید.
*6.اجازه ندهید نزد شما از کسی غیبت شود.
*7.صدقه دهید،چشم به جیب مردم ندوزید.
*8.شجاع باشید،مرگ یکبار به سراغتان می آید.
*9.سعی کنید بعد از خود،نام نیک بجای بگذارید.
*10.دین را زیاد سخت نگیرید.
*11.با علما و دانشمندان با عمل ارتباط برقرار کنید.
*12.انتقادپذیر باشید.
*13.مکار و حیله گر نباشید.
*14.حامی مستضعفان باشید.
*15.اگر میدانید کسی به شما وام نمیدهد،از او تقاضا نکنید.
*16.نیکوکار بمیرید.
*17.خود را نماینده خدا در امر دین بدانید.
*18.فحّاش و بذله گو نباشید.
*19.بیشتر از طاقت خود عبادت نکنید.
*20.رحم دل باشید.
*21.با قرآن آشنا شوید.
*22.تا میتوانید بدنبال حل گره مردم باشید.
( نهج البلاغه )
*ازامام علی (ع)پرسیدندواجب وواجبترچیست؟
*نزدیك ونزدیكتركدامند؟ عجیب وعجیبترچیست؟
سخت وسخت ترچیست؟
فرمود:واجب اطاعت از الله و واجبتر ازآن ترك گناه است. نزدیك قیامت ونزدیكتر ازآن مرگ است. عجیب دنیا وعجیبتر ازآن محبت دنیاست.سخت قبراست وسخت تر ازآن دست خالی رفتن به قبر است.
اومدم بهت بگم که:
هفت آسمان و اوج فلک هم که رد کنی،
قَدَت نمیرسد، که علی را رصد کنی...
استاد صفایی حائری یهجایی تو کتاب اِخبات میگن:
اگر بچهی شما هنگام شکستن قوری
آنرا بشکند و درجواب شما که میپرسی:
قوری کو؟
با قدرت جواب دهد که آنرا شکستم!
و هنگامیکه میگویی چرا شکستی،
با بی تفاوتی بگوید خب شکست دیگر!
دراین صورت او را رها نمیکنی و به او سخت میگیری...
ولی اگر بببینی که با شکستن قوری
همهی وجود او شکسته است
و نمیتواند سرش را بلند کند،
یعنی تفریط کرده،
ولی احساس شکستگی و شرمندگی میکند
تو با او چه میکنی؟
تنبیه برای این است که او بشکند.
تندی برای این است که او بفهمد بد کرده است
ولی وقتی که او خود شکسته است
حتی او را بغل میکنی،
به او پاداش میدهی و از او دلجویی میکنی
دستی به سرش میکشی و میگویی عیبی ندارد.
همهی اینارو گفتم تا بگم:
درسته تا اینجا، خیلی چیزارو شکستی،
ولی امشب به خدا نشون بده که خودتم شکستی...
به خدایی که از مادر مهربون تره
به خدایی که میگه:
انا عندالمنکسره قلوبهم...
_منیهالمریدص۱۲۳
پیرزن نابینایی جلوی حضرت موسی را گرفت و گفت:
دعا کن خدا چشمانم را برگرداند.
حضرت موسی گفت: باشد.
پیرزن گفت: دعا کن جمالم را هم برگرداند.
حضرت یک مکثی کرد و با خود گفت:
چشمانش را که خدا داد، حالا دیگر...
وحی آمد که: موسی چرا فکر میکنی؟!
مگر از تو میخواهد؟! :)
_استادفاطمینیا
-کمنخواهیدازخدایموسی
از خداوند به اندازه داراییاش بخواهید و نه به اندازه رویاهایتان. خداوندی که صاحب آسمانها و زمین است هیچ چیز خارج از ارادهاش نیست،
از او غیر ممکن طلب کنید!
_لاادری،فارسیِالههشیرین
الهم انی انتظر منک فرحا عظیما یسعد قلبی و یبکی عینی فرحا، فبشرنی به یا الله...
خدایا من منتظر شادی بزرگی هستم که قلبم را خوشحال و چشمم را گریان کند، پس آنرا به من بشارت ده.
_لاادری،فارسیِفاطمهبهارمست
الحب اول لایموت
بل یاتی الحب الحقیقی لیدفنه حیا...
عشق اول نمیمیرد،
بلکه
عشق واقعی میآید و آنرا زنده به گور میکند :)
_محموددرویش
غلامی را گفت: تو چرا با منی؟ گفت: تا هر اندیشه که در خاطر تو گذرد، ما در آن یار تو باشیم.
_ذکرابوعثمانحیری،تذکره الاولیاء