eitaa logo
کــیــڪ ســراے مــن 🍰🎂
2.7هزار دنبال‌کننده
14.7هزار عکس
9.7هزار ویدیو
72 فایل
مــن ایــنــجــام تــا لــحــظــه هاے شــاد شــمــا رو شــیــریــن تــر ڪــنــم❤️🎂🍰 برای رزرو تبلیغات پربازده و باکیفیت به کانال تبلیغاتی ما بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/1016725561C9fc9220cab
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از کمی مثل آیت الله بهجت (ره)
🔴 دختر یتیم‼️😢 دختر يتيمى با مادر پير خود زندگى مى كرد، پسر عمويش ازش خواستگارى كرد،بعد از اينكه عروس خانواده ى عمو شد، دختران و زن عمو بهش زور مي گفتند و انواع ظلم را بر او روا مى داشتند، دختر جوان هر بارى كه خانه نزد مادرش مى آمد شكايت مى كرد... بعد از مدتى خانواده عمويش متوجه شدند، كه دختر غمگين مى رود و خوشحال و سرحال بر مى گردد، به شوهرش گفتند؛ زن تو دوست پنهانى دارد و در خانه ى مادرش با او ملاقات مى كند...... 🔻ادامه در کانال زیر سنجاق شده 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df بخونید و عبرت بگیرید👌🏼👆
هدایت شده از تبلیغات مدرن
🔴 دختر یتیم‼️😢 دختر يتيمى با مادر پير خود زندگى مى كرد، پسر عمويش ازش خواستگارى كرد،بعد از اينكه عروس خانواده ى عمو شد، دختران و زن عمو بهش زور مي گفتند و انواع ظلم را بر او روا مى داشتند، دختر جوان هر بارى كه خانه نزد مادرش مى آمد شكايت مى كرد... بعد از مدتى خانواده عمويش متوجه شدند، كه دختر غمگين مى رود و خوشحال و سرحال بر مى گردد، به شوهرش گفتند؛ زن تو دوست پنهانى دارد و در خانه ى مادرش با او ملاقات مى كند...... 🔻ادامه در کانال زیر سنجاق شده 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df بخونید و عبرت بگیرید👌🏼👆
هدایت شده از تبلیغات مدرن
🔴 دختر یتیم‼️😢 دختر يتيمى با مادر پير خود زندگى مى كرد، پسر عمويش ازش خواستگارى كرد،بعد از اينكه عروس خانواده ى عمو شد، دختران و زن عمو بهش زور مي گفتند و انواع ظلم را بر او روا مى داشتند، دختر جوان هر بارى كه خانه نزد مادرش مى آمد شكايت مى كرد... بعد از مدتى خانواده عمويش متوجه شدند، كه دختر غمگين مى رود و خوشحال و سرحال بر مى گردد، به شوهرش گفتند؛ زن تو دوست پنهانى دارد و در خانه ى مادرش با او ملاقات مى كند...... 🔻ادامه در کانال زیر سنجاق شده 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df بخونید و عبرت بگیرید👌🏼👆
هدایت شده از تبلیغات مدرن
🔴 دختر یتیم‼️😢 دختر يتيمى با مادر پير خود زندگى مى كرد، پسر عمويش ازش خواستگارى كرد،بعد از اينكه عروس خانواده ى عمو شد، دختران و زن عمو بهش زور مي گفتند و انواع ظلم را بر او روا مى داشتند، دختر جوان هر بارى كه خانه نزد مادرش مى آمد شكايت مى كرد... بعد از مدتى خانواده عمويش متوجه شدند، كه دختر غمگين مى رود و خوشحال و سرحال بر مى گردد، به شوهرش گفتند؛ زن تو دوست پنهانى دارد و در خانه ى مادرش با او ملاقات مى كند...... 🔻ادامه در کانال زیر سنجاق شده 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2729115697Ca1050d30df بخونید و عبرت بگیرید👌🏼👆