eitaa logo
کــیــڪ ســراے مــن 🍰🎂
3هزار دنبال‌کننده
14.7هزار عکس
9.8هزار ویدیو
72 فایل
مــن ایــنــجــام تــا لــحــظــه هاے شــاد شــمــا رو شــیــریــن تــر ڪــنــم❤️🎂🍰 برای رزرو تبلیغات پربازده و باکیفیت به کانال تبلیغاتی ما بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/1016725561C9fc9220cab
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از تبلیغات موقت, لطفا صبور باشید.🙏
🔥 _روزی که اومدیم خواستگاریت یادته؟ گفتم رسم خانواده‌ی ماست که اگر شوهرت بمیره به برادر شوهرت درمیای! گفتم شوهرت بره! حالا باید عقد محمدم بشی! میدونی که رسم نداریم عروسمون با ازدواج کنه‼️ رنگ آیه پرید...رنگ رها و سایه وحاج علی هم رفت... صدرا اخم کرد و ارمیا سر به زیر انداخت....👇 https://eitaa.com/joinchat/3040935979C079269de37 😍👆 🔥
من پارسیانم مردی ثروتمند و که هیچ غیر از مادرم برام مهم نیست اما‌... اما یک مردِ همسن خودم وارد زندگی مادرم شد و باهاش قرار گذاشت. حرص و در من بیدار شد می‌دونستم به خاطر با مادرم ازدواج می‌کنه پس تصمیم گرفتم ازش بگیرم، روزِ فهمیدم یه داره... خواهری به اسم که برخلاف انتظارم چادری بود، ازش اومد پس تصمیم گرفتم وارد زندگی‌اش بشم و برادرش رو نابود کنم... قدم اولم این بود که رو کنم و بعد ...🚫🚫🚫🚫🚫🚫🚫🚫 https://eitaa.com/joinchat/1289027618Ccd93567b0b ❌ماه‌صنم برخلاف انتظار کوروش با دلبریِ ذاتی‌ای که داره اون رو به بازی می‌گیره اما...❌
هدایت شده از استوری دلبرانه 🥺
من پارسیانم مردی ثروتمند و که هیچ غیر از مادرم برام مهم نیست اما‌... اما یک مردِ همسن خودم وارد زندگی مادرم شد و باهاش قرار گذاشت. حرص و در من بیدار شد می‌دونستم به خاطر با مادرم ازدواج می‌کنه پس تصمیم گرفتم ازش بگیرم، روزِ فهمیدم یه داره... خواهری به اسم که برخلاف انتظارم چادری بود، ازش اومد پس تصمیم گرفتم وارد زندگی‌اش بشم و برادرش رو نابود کنم... قدم اولم این بود که رو کنم و بعد ...🚫🚫🚫🚫🚫🚫🚫🚫 https://eitaa.com/joinchat/1289027618Ccd93567b0b ❌ماه‌صنم برخلاف انتظار کوروش با دلبریِ ذاتی‌ای که داره اون رو به بازی می‌گیره اما...❌
هدایت شده از استوری دلبرانه 🥺
من پارسیانم مردی ثروتمند و که هیچ غیر از مادرم برام مهم نیست اما‌... اما یک مردِ همسن خودم وارد زندگی مادرم شد و باهاش قرار گذاشت. حرص و در من بیدار شد می‌دونستم به خاطر با مادرم ازدواج می‌کنه پس تصمیم گرفتم ازش بگیرم، روزِ فهمیدم یه داره... خواهری به اسم که برخلاف انتظارم چادری بود، ازش اومد پس تصمیم گرفتم وارد زندگی‌اش بشم و برادرش رو نابود کنم... قدم اولم این بود که رو کنم و بعد ...🚫🚫🚫🚫🚫🚫🚫🚫 https://eitaa.com/joinchat/1289027618Ccd93567b0b ❌ماه‌صنم برخلاف انتظار کوروش با دلبریِ ذاتی‌ای که داره اون رو به بازی می‌گیره اما...❌
هدایت شده از استوری دلبرانه 🥺
من پارسیانم مردی ثروتمند و که هیچ غیر از مادرم برام مهم نیست اما‌... اما یک مردِ همسن خودم وارد زندگی مادرم شد و باهاش قرار گذاشت. حرص و در من بیدار شد می‌دونستم به خاطر با مادرم ازدواج می‌کنه پس تصمیم گرفتم ازش بگیرم، روزِ فهمیدم یه داره... خواهری به اسم که برخلاف انتظارم چادری بود، ازش اومد پس تصمیم گرفتم وارد زندگی‌اش بشم و برادرش رو نابود کنم... قدم اولم این بود که رو کنم و بعد ...🚫🚫🚫🚫🚫🚫🚫🚫 https://eitaa.com/joinchat/1289027618Ccd93567b0b ❌ماه‌صنم برخلاف انتظار کوروش با دلبریِ ذاتی‌ای که داره اون رو به بازی می‌گیره اما...❌
هدایت شده از گسترده معراج✔
من پارسیانم مردی ثروتمند و که هیچ غیر از مادرم برام مهم نیست اما‌... اما یک مردِ همسن خودم وارد زندگی مادرم شد و باهاش قرار گذاشت. حرص و در من بیدار شد می‌دونستم به خاطر با مادرم ازدواج می‌کنه پس تصمیم گرفتم ازش بگیرم، روزِ فهمیدم یه داره... خواهری به اسم که برخلاف انتظارم چادری بود، ازش اومد پس تصمیم گرفتم وارد زندگی‌اش بشم و برادرش رو نابود کنم... قدم اولم این بود که رو کنم و بعد ...🚫🚫🚫🚫🚫🚫🚫🚫 https://eitaa.com/joinchat/1289027618Ccd93567b0b ❌ماه‌صنم برخلاف انتظار کوروش با دلبریِ ذاتی‌ای که داره اون رو به بازی می‌گیره اما...❌
هدایت شده از استوری دلبرانه 🥺
من پارسیانم مردی ثروتمند و که هیچ غیر از مادرم برام مهم نیست اما‌... اما یک مردِ همسن خودم وارد زندگی مادرم شد و باهاش قرار گذاشت. حرص و در من بیدار شد می‌دونستم به خاطر با مادرم ازدواج می‌کنه پس تصمیم گرفتم ازش بگیرم، روزِ فهمیدم یه داره... خواهری به اسم که برخلاف انتظارم چادری بود، ازش اومد پس تصمیم گرفتم وارد زندگی‌اش بشم و برادرش رو نابود کنم... قدم اولم این بود که رو کنم و بعد ...🚫🚫🚫🚫🚫🚫🚫🚫 https://eitaa.com/joinchat/1289027618Ccd93567b0b ❌ماه‌صنم برخلاف انتظار کوروش با دلبریِ ذاتی‌ای که داره اون رو به بازی می‌گیره اما...❌
هدایت شده از استوری دلبرانه 🥺
من پارسیانم مردی ثروتمند و که هیچ غیر از مادرم برام مهم نیست اما‌... اما یک مردِ همسن خودم وارد زندگی مادرم شد و باهاش قرار گذاشت. حرص و در من بیدار شد می‌دونستم به خاطر با مادرم ازدواج می‌کنه پس تصمیم گرفتم ازش بگیرم... روزِ فهمیدم یه داره... خواهری به اسم که برخلاف انتظارم چادری بود، ازش اومد پس تصمیم گرفتم وارد زندگی‌اش بشم و برادرش رو نابود کنم... قدم اولم این بود که رو کنم و بعد ...🚫🚫 https://eitaa.com/joinchat/1289027618Ccd93567b0b ❌ رمانی‌که تنها در ده پارت اول از اکثر ها پیشنهاد چاپ گرفت و پس از به خواهد رسید ❌
هدایت شده از استوری دلبرانه 🥺
یه براتون بگم☺️ هروقت یادش میوفتم پودر میشم😂 دختر داییمو تو سن کم عروسش کردن 13 سالش بود😬 عقد نمیشد واستادیم تا تولدش ک بشه 14سالش🤦‍♀ روز شد و ما همه دعوت شدیم بعد عقد رفتیم خونشون، شام خوردیم و اینا👀 دوماد داشت زودتر رفت بخوابه🙈 بدبخ دخترداییمم مجبور کرد بره پیشش💦😂 ساعتای 12 اینا بود ک دخترداییم با گریه درو کوبوند پرید توو هال😂 ما همه اینطوری بودیم😐 که داد زد ماماااان این حسین ...😂😂😂👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1861812241Cf7aa898753