eitaa logo
کــیــڪ ســراے مــن 🍰🎂
2.9هزار دنبال‌کننده
14.7هزار عکس
9.8هزار ویدیو
72 فایل
مــن ایــنــجــام تــا لــحــظــه هاے شــاد شــمــا رو شــیــریــن تــر ڪــنــم❤️🎂🍰 برای رزرو تبلیغات پربازده و باکیفیت به کانال تبلیغاتی ما بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/1016725561C9fc9220cab
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از تبلیغات موقت, لطفا صبور باشید.🙏
😵😵 ماسه تا رفیق بودیم با هم که حسابی خرابکاری‌ های زیادی میکردیم و خیلی گناه های کبیره ای انجام دادیم و حداقل روزی یک بار ناموس مردم رو مورد اذیت قرار میدادیم یک شب من خودم تنها بودم و حسابی دلم میخواست که کسی رو اذیت کنم.رفتم سوار ماشین شدم و راه افتادم تو یه راه یه دختر چادری دیدم که داشت برای عزاداری امام حسین علیه السلام به مسجد می رفت رسیدم بهش به هزار زور و التماس تونستم سوار ماشینش کنم وقتی سوار ماشینش کردم بردمش........❌📛♨️😱 ادامه این داستان را در کانال زیر بخوانید👇👇 http://eitaa.com/joinchat/1859584013C1086636d4f
هدایت شده از استوری دلبرانه 🥺
😵😵 ماسه تا رفیق بودیم با هم که حسابی خرابکاری‌ های زیادی میکردیم و خیلی گناه های کبیره ای انجام دادیم و حداقل روزی یک بار ناموس مردم رو مورد اذیت قرار میدادیم یک شب من خودم تنها بودم و حسابی دلم میخواست که کسی رو اذیت کنم.رفتم سوار ماشین شدم و راه افتادم تو یه راه یه دختر چادری دیدم که داشت برای عزاداری امام حسین علیه السلام به مسجد می رفت رسیدم بهش به هزار زور و التماس تونستم سوار ماشینش کنم وقتی سوار ماشینش کردم بردمش........❌📛♨️😱 ادامه این داستان را در کانال زیر بخوانید👇👇 http://eitaa.com/joinchat/1859584013C1086636d4f
هدایت شده از استوری دلبرانه 🥺
😵😵 ماسه تا رفیق بودیم با هم که حسابی خرابکاری‌ های زیادی میکردیم و خیلی گناه های کبیره ای انجام دادیم و حداقل روزی یک بار ناموس مردم رو مورد اذیت قرار میدادیم یک شب من خودم تنها بودم و حسابی دلم میخواست که کسی رو اذیت کنم.رفتم سوار ماشین شدم و راه افتادم تو یه راه یه دختر چادری دیدم که داشت برای عزاداری امام حسین علیه السلام به مسجد می رفت رسیدم بهش به هزار زور و التماس تونستم سوار ماشینش کنم وقتی سوار ماشینش کردم بردمش........❌📛♨️😱 ادامه این داستان را در کانال زیر بخوانید👇👇 http://eitaa.com/joinchat/1859584013C1086636d4f
هدایت شده از استوری دلبرانه 🥺
😵😵 ماسه تا رفیق بودیم با هم که حساب خرابکاری‌ های زیادی میکردیم و خیلی گناه های کبیره ای انجام دادیم و حداقل روزی یک بار ناموس مردم رو مورد اذیت قرار میدادیم یک شب من خودم تنها بودم و حسابی دلم میخواست که کسی رو اذیت کنم.رفتم سوار ماشین شدم و راه افتادم تو یه راه یه دختر چادری دیدم که داشت برای عزاداری امام حسین علیه السلام به مسجد می رفت رسیدم بهش به هزار زور و التماس تونستم سوار ماشینش کنم وقتی سوار ماشینش کردم بردمش........❌📛♨️😱 ادامه این داستان را در کانال زیر بخوانید👇👇 http://eitaa.com/joinchat/1859584013C1086636d4f
هدایت شده از استوری دلبرانه 🥺
😵😵 ماسه تا رفیق بودیم با هم که حساب خرابکاری‌ های زیادی میکردیم و خیلی گناه های کبیره ای انجام دادیم و حداقل روزی یک بار ناموس مردم رو مورد اذیت قرار میدادیم یک شب من خودم تنها بودم و حسابی دلم میخواست که کسی رو اذیت کنم.رفتم سوار ماشین شدم و راه افتادم تو یه راه یه دختر چادری دیدم که داشت برای عزاداری امام حسین علیه السلام به مسجد می رفت رسیدم بهش به هزار زور و التماس تونستم سوار ماشینش کنم وقتی سوار ماشینش کردم بردمش........❌📛♨️😱 ادامه این داستان را در کانال زیر بخوانید👇👇 http://eitaa.com/joinchat/1859584013C1086636d4f