eitaa logo
‌•بَچّهِ‌هِیئَتی•
2.2هزار دنبال‌کننده
869 عکس
288 ویدیو
2 فایل
• مَـنْ مـاٺَ عَـلے حُـبِّ حَسَـــنْ ..(:¹¹⁸ @Yasine133 @Sobhan_118 - اگه کآری داشتین ... - اتاقِ‌روضه: [ @hazine69 ] - رحمت‌ به پدرُ‌ مادرِ‌ اونی‌ که‌ کپی‌ نمیکنه ! * ساکن‌مشهدُالرِّضا ، دانشجو‌ زبان‌خارجی 📚📍
مشاهده در ایتا
دانلود
شروع ده شب .. جدا شدن و انقطاع از همه‌ی ادمها‌ و دنیا و متعلقاتش‌ و سلام‌ُلله ای‌صاحبِ‌ حُزنِ‌ عظیم ؛ 💔:)¹²⁸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
- حک‌ روی قلبمه‌ ، ولی از امشبی‌ به‌ بعد دیگه جونِ منو نوای این ذکرِ ...
4_6017080995071661266.mp3
7.03M
اینو تو این چند روز زیاد گوش بدید دلتون اماده شه برای محرم:))! 🖤
- دوباره روضه‌ شرو‌ع شد .. به ساعتِ حرم ..(:!
¹²⁸ «...إِنِّي لَأَجِدُ رِيحَ يُوسُفَ...» بوی یوسف را می‌یابم . * [یوسف آیه ۹۴] .. @calbe118
📌 از امشبی‌ به بعد کانالِ بنده رو باحالِ‌ مناسب باز کنید ؛ ممنونم .
- بالای دارُ العماره زیرِ لب : تا خاکی نشده چادر برگرد 💔 .
‌- کوفیا ریختن درِ خونه‌ی پیرزن همون خونه‌ای که شبونه به پناه داده بود .... رجآ‌له ها که در زدن ؛ پیرِزن بلند شد که بره پُشتِ در ، مُسلم صدا زد بشین پیرزن ، بشین من خودم میرم ؛ همون یه بار تو برا کلِ بنی‌هاشم بس بود 💔 :)! ¹
میگن که داره میاد .. خداکنه برگرده ..
زمینه_5787156741288366250.mp3
10.26M
- با بدا‌ بشیني یه‌طور نی :)؟
شور2_5787156741288366256.mp3
6.7M
- تو مادرونه‌ جانم میگی :)))
* مداحیای‌ دیشبِ ستوده ... >>>>
شور5_5787156741288366258.mp3
6.15M
واسه که من نیستم ؛ الان‌ میزنم سینه ...💔¹²⁸
- مثل‌ امشبی وقتی نامِ سرزمین رو پرسید ، آهسته به گفت : با احتیاط لاله ي ما را پیاده کن ، عبّاس‌جان ! سه‌ ساله‌ي ما را پیاده کن ...💔(: ²
- دست در دست عبّاس با احترام‌ از محمل‌ پیاده‌اش کردند ؛ بمانی برای زینب ..
- کنار‌ِ زینب تا درِ خیمه .. قاسم مراقب چادرِ زینب ‌‌؛ زینب ، بمانید برای‌ زینب 💔(:!
- از کنارِ پرده‌ی خیمه هی خیره میشه به آروم به اُمِ‌لیلا میگه : ببین‌ که میدرخشه ؛ الهی‌ که اکبرتو‌ خدا بهت ببخشه ...... !
.لاهـوܝߺ̈ߺߺ¹¹⁰._5985556145572427240.mp3
4.44M
مناسب‌ وقتی دلتنگی به اوج میرسه .. ..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اما‌ این .... خواب در بهشت :)) * واقعاََ دیگه رویاهام‌ گرفته همش رنگ‌ کربلا ؛ جدن دلم برات تنگه‌ ...
- خُذْ عُمري وَ ارزقني ...
- امروز ؟ از بالای ناقه روی دستِ پیاده شد .. ده روز بعد امّا ؟ بماند ...💔
برای حضورت دور تا دور خیام ؛ برای طنینِ [ منم‌ ، عباس‌بن‌علی ] ... ؛ برای وقتی در تاریکیِ صحرا به خیمه‌اش سر میزنی و همبازیِ‌ اصغر می‌شوی .. برای آغوشی که همیشه به روی گشوده است .. و برای کوتاه بودنِ عُمرِ این " برای‌ِها " گریه میکنم 💔 .
- روزِ دوم ؛ روزِ شروعِ دلهره‌ های عمه‌ساداته‌ ؛ به‌ حقِ پریشانی‌ ِدخترِ علي " اللهم‌عَجِل‌ولیک‌الفرج " ...🖤💔