eitaa logo
کانال کمیل
1.7هزار دنبال‌کننده
5.3هزار عکس
2.9هزار ویدیو
4 فایل
امروزفضیلت زنده‌نگھداشتن‌یادوخاطره‌شھدا کمترازشھادت نیست امام‌خامنه‌ای #شهدایی #اخبار_مقاومت #جهاد_تبیین
مشاهده در ایتا
دانلود
⊰•🕊🍃•⊱ یکی از دوست‌داشتنی‌ترین فرماندهان دفاع مقدس- را به ریش بلند و صورت خندانش می‌شناختند که در خنثی کردن انواع مین‌ها تبحر خاصی داشت. در سال1363 به سفر حج رفت و در سال66 وقتی برای بار دوم فرصتی دست داد تا خانه خدا را زیارت کند، حضور در جبهه را مهم‌تر دانست و نرفت تا اینکه در پانزدهم مرداد همان سال همزمان با عید قربان وقتی در یکی از میادین مین مشغول خنثی‌کردن مین ضدتانک بود، به شهادت رسید و پیکر پاکش در قطعه 29 شهدای بهشت زهرا(س) آرام گرفت. در تقویم دفاع مقدس، روز 15 مرداد به شهادت ، معاون عملیات نیروی هوایی ارتش و ، فرمانده گران تخریب لشکر 27 محمد رسول الله(ص) ثبت شده است. جالب تر آنجاست که این دو شهید در یک روز از یک سال یعنی 15 مرداد سال 66 همزمان با عید قربان و درحالی که هر دو سفر حج همان سال را نرفتند تا در میدان جنگ میان حق و باطل حضور داشته باشند، به شهادت رسیده اند. 🕊🕊 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ با همراه باشید 🌹 ⊰᯽⊱≈•🇮🇷•≈⊰᯽⊱ @canale_komail
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دیدار کارکنان و خانواده‌های ناوگروه ۸۶ ارتش جمهوری اسلامی ایران با رهبر انقلاب 🔹 فرمانده، کارکنان و خانواده‌های ناوگروه ۸۶ نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران صبح امروز (یکشنبه) با رهبر انقلاب اسلامی دیدار کردند. 🔹ناوگروه ۸۶ نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی چندی پیش مأموریت تاریخی خود در گردش ۳۶۰ درجه به دور کره زمین را با طی بیش از ۶۵ هزار کیلومتر مسیر دریایی و پس از ۸ ماه دریانوردی با موفقیت به پایان رسانده بود. ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ با همراه باشید 🌹 ⊰᯽⊱≈•🇮🇷•≈⊰᯽⊱ @canale_komail
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رهبر انقلاب: خداوند سایه خانواده‌های شهدا را از سر ملت ایران کم نکند امام خامنه‌ای خطاب به خانواده‌های کارکنان ناوگروه ۸۶: 🔹شما بحمدلله عزیزانتان برگشتند و آنها را در آغوش گرفتید اما خانواده‌های شهدا، جای خالی عزیزانشان پر نشد. 🔹من بارها در ملاقات خانواده‌های شهدا میگویم خداوند سایه شما را از سر ملت ایران کم نکند. ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ با همراه باشید 🌹 ⊰᯽⊱≈•🇮🇷•≈⊰᯽⊱ @canale_komail
🛑مادر است دیگر... تنها پسرش بود که تقدیم خدا شد... حال و روز مادر شهید مدافع امنیت سینا آراسته... که شبها تا صبح کنار قبر فرزند شهیدش می‌خوابد... امنیت چنین بهای سنگینی دارد... 🕊🕊 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ با همراه باشید 🌹 ⊰᯽⊱≈•🇮🇷•≈⊰᯽⊱ @canale_komail
«کدام اسلام به ما اجازه می‌دهد که اجازه بدهیم هر کس هر کاری می‌خواهد بکند و بعد هم رهایش بکنیم؟ نه، ظالم و مظلوم ستم‌کش در یک‌جا قرار می‌گیرند، هر دو اهل جهنم‌اند. ما نباید ظلم‌پرور باشیم. ما اگر امروز آمریکا و صدام را رها کردیم فردا دیگری هوس ظلم خواهد کرد و هیچ تضمینی ندارد. حالا آمدیم عفو کردیم، عفو را مرام خودمان قرار دادیم، چه تضمینی است که فردا از گوشه دیگری از این مملکت سوراخ نکنند و نیایند داخل و خواب و راحتی را از مردم ما بگیرند؟ کی این را تضمین می‌کند؟» پانزدهم مردادماه سالروز شهادت حجت الاسلام مصطفی ردانی پور 🕊🕊 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ با همراه باشید 🌹 ⊰᯽⊱≈•🇮🇷•≈⊰᯽⊱ @canale_komail
روایت‌ آیت‌الله عاملی از دیدار با سید حسن نصرالله ▪️پیام دبیرکل حزب‌الله به آذری‌های ایران امام‌جمعه اردبیل: 🔹دبیرکل حزب‌الله لبنان ضمن ابراز علاقه به آذری‌زبان‌های ایرانی به من گفت به مردم آذربایجان سلام رسانده و به آنها پیام بدهم همانند گذشته گوش به فرمان ولی‌فقیه بوده و همانند گذشته نسبت به توطئه‌های قومیتی دشمن هوشیار بمانند. 🔹برای شرکت در کنگره محقق کرکی به لبنان رفته بودم و طبق روال گذشته به دیدار آقای نصرالله رفتم؛ این دیدار کاملاً شخصی بود و از جانب نهاد خاصی نبود. ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ با همراه باشید 🌹 ⊰᯽⊱≈•🇮🇷•≈⊰᯽⊱ @canale_komail
🕊 شهرک المهدی آن هم در شــرايطی كه در شهرك المهدی مهمات و سالح كم بود. حتی تعدادی از رزمنده‌ها اسلحه نداشتند. يكــی از بچه‌ها خيلی ذوق زده شــده بود، جلوآمد و كشــيده محكمی به صورت اولين اسير عراقی زد و گفت: »عراقی مزدور!«برای لحظه‌ای همه ســاكت شــدند. ابراهيم از كنار ســتون اسرا جلو آمد. روبــروی جــوان ايســتاد و يكی يكی اســلحه‌ها را از روی دوشــش به زمين گذاشت. بعد فرياد زد: برا چی زدی تو صورتش؟! جوان كه خيلي تعجب كرده بود گفت: مگه چی شده؟ اون دشمنه. ً او دشمن بوده، اما الآن ابراهيم خيره‌خيره به صورتش نگاه كرد و گفت: اولا اســيره، در ثاني اينها اصلا نميدونند برای چی با ما ميجنگند. حالا تو بايد اين طوری برخورد كنی؟! جوان رزمنده بعد از چند لحظه ســكوت گفت: ببخشيد، من كمی هيجانی شدم. بعد برگشت و پيشانی اسير عراقی را بوسيد و معذرت‌خواهی كرد. اســير عراقی كه با تعجب حركات ما را نگاه ميكرد، به ابراهيم خيره شد. نگاه متعجب اسير عراقی حرفهای زيادی داشت! ٭٭٭ دو ماه پس از شــروع جنگ، ابراهيم به مرخصی آمد. با دوستان به ديدن او رفتيم. درآن ديــدار ابراهيم از خاطرات و اتفاقــات جنگ صحبت ميكرد. اما از خــودش چيزی نميگفت. تا اينكه صحبت از نماز وعبادت رزمندگان شــد. يكدفعه ابراهيم خنديد وگفت: درمنطقه المهدی در همان روزهای اول، پنج جوان به گروه ما ملحق شدند. آنها از يك روستا باهم به جبهه آمده بودند. راوی: علی مقدم، حسين جهانبخش زنـدگۍنامھ‌شهیـد‌ابࢪاهیم‌هادۍ💜 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ با همراه باشید 🌹 ⊰᯽⊱≈•🇮🇷•≈⊰᯽⊱ @canale_komail
🍃🍃🍃🍃 🍃 همسر می‌گوید: «دوران مشقت‌بار و امتحان الهی بود و من خودم را برای تمام مشکلات ممکن آماده کرده ‌بودم و هرگز درباره هیچ‌چیز لب به شکوه نگشودم… فکر می‌کنم بزرگ‌ترین نقش من حفظ جو آرامش در خانه بود؛ طوری که بتوانند با خیال راحت به کارشان ادامه دهند. من سعی داشتم تا ایشان را از نگرانی در مورد خود و فرزندانم دور نگه دارم.» رهبر معظم انقلاب، در تبیین اهمیت مدیریت می‌فرماید: «مدیر داخل خانه، زنان هستند… خیلی کار بازحمتی است، خیلی کار ظریفی است. فقط هم ظرافت زنانه از عهده‌ انجام این کار برمی‌آید… مهم‌ترین کار زن، این است که زندگی را سر پا نگه دارد.» (مطلع عشق، ص 82) ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ با همراه باشید 🌹 ⊰᯽⊱≈•🇮🇷•≈⊰᯽⊱ @canale_komail
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 : 🏴 مگر نه اینکه گردن‌ها را باریک آفریده‌اند، تا در مسلخ کربلای عشق آسانتر بریده شود... 🕊🕊 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ با همراه باشید 🌹 ⊰᯽⊱≈•🇮🇷•≈⊰᯽⊱ @canale_komail
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‏این پیرزن هیچ ندارد ولی به عشق ‎ بر سر راه زائران ایستاده و آنان را باد میزند. این درس بزرگ مکتب سیدالشهدا به انسانهای آزاده است. در کدام دانشگاه درس عشق و فدا میدهند؟ دشمن از این دانشگاه در هراس است. جایی که درس «آزادگی، عشق ورزیدن و برای خود هیچ نداشتن» میدهد. ‏آنانکه به اسم ‎ نان میخورند و ثروت اندوزی میکنند، و آنانکه در مکتب نولیبرالیسم مشغول کسب و کار هستند، از این دانشگاه درسی نخواهند آموخت. مکتب حسین، مکتب ایثار است نه حرص و خودپرستی. ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ با همراه باشید 🌹 ⊰᯽⊱≈•🇮🇷•≈⊰᯽⊱ @canale_komail
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
😔 مثل حسین شاعر و نقاش و روضه خوان مثل حسین، فرشچیان، محتشم نداشت از کل خانواده ی خود مادری تر است تاریخ گفته مادر او هم حرم نداشت ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ با همراه باشید 🌹 ⊰᯽⊱≈•🇮🇷•≈⊰᯽⊱ @canale_komail
🌱 وَ اکْفِنا حدَّ نوائب الزَّمانِ و َشرَّ مصائدِ الشیطان. 🌱پروردگارا؛ ما را از سختی‌های حوادث عالم، کفایت فرما و از شر و آسیب دام‌های شیطان، محفوظ دار. دعای پنجم ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ با همراه باشید 🌹 ⊰᯽⊱≈•🇮🇷•≈⊰᯽⊱ @canale_komail
روز بیستم ماه محرم مصادف است با روزی که پس از گذشت چندروز از شهادت امام حسین(ع) و یاران آن حضرت، بدن خدمتکار امام حسین(ع) به نام «جون» توسط گروهی که برای دفن پیکر شهدا در صحرای کربلا حاضر شده بودند دفن شد. ▪️ کسى بود که (ع) او را به ۱۵۰ دینار خرید و به ابوذر بخشید. هنگامى که را به ربذه تبعید کردند این غلام براى کمک به او به ربذه رفت و بعد از رحلت جناب ابوذر به مدینه مراجعت کرد و در خدمت (ع) بود تا بعد از شهادت آن حضرت به خدمت امام مجتبى (ع) و سپس به خدمت امام حسین (ع) رسید و همراه آن حضرت از مدینه به مکه و از مکه به کربلا آمد. ▪️هنگامى که جنگ در روز شدت گرفت او خدمت (ع) آمد و براى میدان رفتن و دفاع از حریم ولایت و امامت اجازه خواست. حضرت فرمودند: در این سفر به امید عافیت و سلامتى همراه ما بود! اکنون خویشتن را به خاطرما مبتلا مساز. ▪️ خود را بر قدم‌هاى مبارک امام حسین (ع) انداخت و بوسید و گفت: اى پسررسول خدا، هنگامى که شما در راحتى و آسایش بودید من کاسه لیس شما بودم، و حال که به بلا گرفتار هستید شما را رها کنیم؟ ▪️ با خود فکر کرد: من کجا و این خاندان کجا؟! لذا عرضه داشت: آقاى من، بوى من بد است و شرافت خانوادگى هم ندارم و نیز رنگ من سیاه است. یا ، لطف فرموده مرا بهشتى نمایید تا بویم خوش گردد و شرافت خانوادگى به‌دست آورم و رو سفید شوم. نه آقاى من، از شما جدا نمى‌شود تا خون سیاه من با خون شما خانواده مخلوط گردد. جون مى‌گفت و گریه مى‌کرد به حدى که امام حسین (ع) گریستند و اجازه دادند. او جنگ نمایانى کرد، تا آنکه اطراف او را گرفتند و زخم‌هاى فراوانى به او وارد کردند. هنگامى که روى زمین افتاد، (ع) سر او را به دامن گرفت و بلند بلند گریست، و دست مبارک بر سر و صورت جون کشید و فرمود: «اللهم بیض وجهه و طیب ریحه و احشره مع محمد و آل محمد (ع)»: بارالها رویش را سفید و بویش را خوش فرما و با خاندان عصمت (ع) محشورش نما. ▫️از برکت دعاى روى غلام مانند ماه تمام درخشیدن گرفت و بوى عطر از وى به مشام رسید. چنانکه وقتى بدن او را بعد از ده روز پیدا کردند صورتش منور و بویش معطر بود. ▪️بعد از ده روز از واقعه عاشورا جمعى از بنى اسد بدن شریف جون غلام ابوذر غفارى را پیدا کردند در حالى که صورتش نورانى و بدنش معطر بود و سپس او را دفن کردند. 🏴 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ با همراه باشید 🌹 ⊰᯽⊱≈•🇮🇷•≈⊰᯽⊱ @canale_komail
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لحظه شهادت شهید صدرزاده ،، در روز تاسوعا ... فقط اون قسمتش که میگه ؛ تا حالا اینقدر زیبایی ندیدم 😭 🕊🕊 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ با همراه باشید 🌹 ⊰᯽⊱≈•🇮🇷•≈⊰᯽⊱ @canale_komail
‏پرسید: چرا جمهوری اسلامی سقوط نمیکنه؟ گفتم: به این دلیل: "شیخ شبانی" ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ با همراه باشید 🌹 ⊰᯽⊱≈•🇮🇷•≈⊰᯽⊱ @canale_komail
از همکاری منافقین با داعش شنیده بودم بارها ، اما نمی‌دونستم که این گروهک جنایتکار در ترور شهید بزرگ حزب الله لبنان حاج مصطفی بدرالدین نقش اصلی رو داشته !طبق اطلاعات موجود منافقین به سفارش موساد ترور شهید بدرالدین رو طراحی و روی میز داعش گذاشتند ! لعنت خدا به این گروهک جنایتکار ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ با همراه باشید 🌹 ⊰᯽⊱≈•🇮🇷•≈⊰᯽⊱ @canale_komail
میگف : تو کربلا داشتم میرفتم گشنم شد رفتم یه غذا از ی موکب گرفتم نشستم لب جدول و داشتم غذا میخوردم یه آقایی اومد کنارم ایستاد.. قد دو متر عرض شونه نود.دشداشه چرک تنش بود ی ذره رفتم اون طرف باز دیدم اومد کنارم ایستاد غذامو خوردم رفتم به... صاحب موکب گفتم غذا خوب داری میدی پذیرایی به این شیکی تر و تمیز.. این اقا اینجوری.؟ دست گذاشت رو شونم گفت کاریش نداشته باش ... این از یه روستا اومده هیچی نداره نذر کرده سایه بشه سایه بشه زائر ها بشینن تو سایه اش غذا بخورن :( ای سوخته ترین بدن زیر آفتاب ... یا اباعبدالله 💔 " ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ با همراه باشید 🌹 ⊰᯽⊱≈•🇮🇷•≈⊰᯽⊱ @canale_komail
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عزادارى امام زمان علیه السلام🏴 توفیقى بود چند عاشورا بودم. روز عاشورا مردم كربلا عزادارى را زود تمام كرده و به استقبال هیئت (شهری در چهار فرسخی کربلا) مى روند. من علماى زیادى را دیدم كه پابرهنه در این هیئت شركت كرده و به سر و سینه مى زدند، از جمله شهید محراب آیت اللّه مدنى. از ایشان پرسیدم: راز این قصه چیست؟ فرمودند: سیدبحرالعلوم كه از علماى بزرگ نجف بود، براى زیارت به آمده بودند. در مسیر راه حرم، به تماشاى هیئت عزاداراى طویریج مى ایستد. ناگهان مردم مى بینند سید بحرالعلوم عبا و عمّامه را به كنارى گذارده وبه داخل جمعیّت رفته و یاحسین! یاحسین مى كند. طلبه ها مى روند آقا را از داخل جمعیّت نجات دهند تا زیر دست و پا له نشود؛ امّا اجازه نمى دهند. بعد از عزادارى مى بینند سید در آستانه غش كردن است، علّت این حركت را مى پرسند؟ سید مى گوید: همین كه مشغول تماشاى هیئت بودم، علیه السلام را دیدم كه با پاى برهنه و سر بدون عمامه، در میان عزاداران به سر و سینه مى زند، من شرم كردم كه تماشاچى باشم. ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ با همراه باشید 🌹 ⊰᯽⊱≈•🇮🇷•≈⊰᯽⊱ @canale_komail
🍃🍃🍃🍃 🍃 پسر آیت‌الله می‌گوید: «هر وقت در خانه بحثی پیش می‌آمد ایشان اهل جواب‌دادن نبود. گلایه‌ها و ناراحتی‌ها را می‌شنید؛ اما هیچ‌وقت لب باز نکرد به گله و خشم حرفی بزند. می‌گفت: «هماهنگی کامل و موافقت صددرصد بین زن و مرد در محیط خانواده از هر لحاظ برای غیر انبیاء و اولیای الهی دست‌نیافتنی است. در محیط خانواده حاضرجوابی و روکم‌کردن جواب نمی‌دهد.» اطرافیان علاقه و حرمت آیت‌الله به همسرش را می‌دیدند. اینکه در خانه پر رفت‌وآمد، که هرکس به امیدی در خانه‌اش را می‌زد و ساعاتی مهمان آن خانه می‌شد؛ خیلی مراعات احوال همسرشان را می‌کرد. ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ با همراه باشید 🌹 ⊰᯽⊱≈•🇮🇷•≈⊰᯽⊱ @canale_komail
🍃🍃🍃🍃 🍃 اميرالمؤمنين عليه السلام : وَ مَا يَغْدِرُ مَنْ عَلِمَ کَيْفَ الْمَرْجِعُ آن كس كه از بازگشت خود به قيامت آگاه باشد خيانت و نيرنگ ندارد نهج البلاغه خطبه ۴۱ 🕊هر روز با نهج البلاغه ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ با همراه باشید 🌹 ⊰᯽⊱≈•🇮🇷•≈⊰᯽⊱ @canale_komail
🌹شش سال پیش دقیقا در چنین روزی خواستن با این عکس حقیرت کنن ولی متوجه نشدند که دارند عزیزت می کنند ... ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ با همراه باشید 🌹 ⊰᯽⊱≈•🇮🇷•≈⊰᯽⊱ @canale_komail
🕊 شهرك المهدی چند روزی گذشت. ديدم اينها اهل نماز نيستند! تا اينكه يك روز با آنها صحبت كردم. بندگان خدا آدم‌های خيلى ساده‌ای بودند. آنها نه سواد داشتند نه نماز بلد بودند. فقط به خاطر علاقه به امام آمده بودند جبهه. از طرفی خودشــان هم دوست داشتند كه نماز را ياد بگيرند. من هم بعد از ياد دادن وضو، يكى از بچه‌ها را صدا زدم و گفتم: اين آقا پيشنماز شما، هر كارى كرد شما هم انجام بديد. من هم كنار شــما ميايستم و بلندبلند ذكرهای نماز را تكرار ميكنم تا ياد بگيريد. ابراهيم به اينجا كه رسيد ديگر نميتوانست جلوی خندهاش را بگيرد. چند دقيقه بعد ادامه داد: در ركعت اول، وســط خواندن حمد، امام جماعت شــروع كرد سرش را خاراندن، يكدفعه ديدم آن پنج نفر شروع كردند به خاراندن سر!! خيلــی خنده‌ام گرفت امــا خودم را كنترل كردم. اما درســجده، وقتی امام جماعت بلند شد مُهر به پيشانيش چسبيده بود و افتاد پيش نماز به ســمت چپ خم شــد كه مهرش را بردارد. يكدفعه ديدم همه آنها به سمت چپ خم شدند و دستشان را دراز كردند! اينجا بود كه ديگر نتوانستم تحمل كنم و زدم زير خنده! راوی:علی مقدم، حسين جهانبخش زنـدگۍنامھ‌شهیـد‌ابࢪاهیم‌هادۍ💜 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ با همراه باشید 🌹 ⊰᯽⊱≈•🇮🇷•≈⊰᯽⊱ @canale_komail
این روزها مدام صدای تو ذهنم پخش میشه: ولله هرکس تیر به سمت این نظام انداخت آواره شد.. "مهدی طیبی" ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ با همراه باشید 🌹 ⊰᯽⊱≈•🇮🇷•≈⊰᯽⊱ @canale_komail