داستانهایی از ارادت شهدا به #امام_حسين(ع)
«راز سالم ماندن جنازه پس از 16 سال»
بعد از 16 سال جنازه اش را آوردند.
خودم توی گلزار شهدای قم دفنش کردم. عملیات کربلای 4 با بدن مجروح اسیر شد. برده بودنش بیمارستان بغداد. همونجا شهید شده بود، با لب تشنه.
بعد از این همه سال هنوز سالم بود. سر، صورت و محاسن از همه جا تازه تر.
یاد شبهای جبهه گردان تخریب افتادم.
بلند می شد لامپ سنگر رو شل می کرد همه جا که تاریک می شد شروع می کرد به خوندن :«حسینم وا حسینا.»
می شد بانی #روضه_امام_حسین عليه السلام .
آخر مجلس هم که همه اشکاشون رو با چفیه پاک می کردند محمدرضا اشکاشو می مالید به صورتش. دلیل تازگی صورت و محاسنش بعد از 16 سال همین بود اثر اشک امام حسین عليه السلام .
راوی: حاج حسین کاجی از گردان تخریب لشکر 17 علی ابن ابی طالب عليه السلام
#مشخصات_شهيد:
#شهید_محمد_رضا_شفیعی گردان تخریب لشکر 17 علی ابن ابی طالب تولد: 1346 قم-مجروحیت و اسارت در کربلای 4- شهادت در بیمارستان بغداد:4/10/1365 -بازگشت پیکر: 14/5/1381-محل دفن: گلزار شهدای علی ابن جعفر قم قطعه 2 ردیف 14 شماره 1
#محرم🏴
#شهیدانه🕊
●➼┅═❧═┅┅───┄
با #کانال_کمیل همراه باشید 🌹
⊰᯽⊱≈•🇮🇷•≈⊰᯽⊱
@canale_komail
هذا محب الحسین عليه السلام
گریه کن #امام_حسین عليه السلام بود.از اونایی که گریه کردنش با بقیه فرق می کرد. وقتی از مجلس #روضه امام حسین می آمد بیرون چشمانش سرخ شده بود، از بس گریه می کرد.
کارهاش طوری تنظیم می شد که به #روضه امام حسین عليه السلام برسه.
هر جا #روضه بود می دیدیش.
زیارت عاشورا می خوند، روزی چند بار.
همیشه هم می گفت: «من توی بغل تو شهید می شم.»
حرف اون شد. تو بغل من شهید شد اونم با گلوی بریده. روی سنگ قبرش با خط درشت نوشتند: «هذا محب الحسین عليه السلام ».
راوی: حاج حسین کاجی از گردان تخریب لشکر 17 علی ابن ابی طالب عليه السلام
#مشخصات_شهيد:
روحانی #شهید_مرتضی_زندیه- گردان تخریب لشکر 17 علی ابن ابی طالب -تولد: تهران- شهادت: کربلای 5- شلمچه-محل دفن: گلزار شهدای یافت آباد تهران
#شهیدانه🕊🕊
#عاقبتتون_شهدایی
●➼┅═❧═┅┅───┄
با #کانال_کمیل همراه باشید 🌹
⊰᯽⊱≈•🇮🇷•≈⊰᯽⊱
@canale_komail