#رادیو همیشه کنار #بابابزرگ روشن بود و برای من که بچه بودم حوصله سَر بَر،الان دلتنگم که وقتی در چوبی خونشونو باز میکنم و لولاهای در صدای قِر قِر میدن رو تشکچه ش کنار چراغ #نفتی با لباسای کامواییش نشسته باشه و #رادیو گوش کنه و باهاش همخونی کنه و من فقط یبار دیگه اون #صحنه رو ببینم
#نوستالژی
🙈@cartoon_ghadimy🙊