شہید #محسن_حججے در حال کتابخوانے و بحث وتبادل نظر با اعضاء گروهش در خصوص کتاب #من_زنده ام 📚
یہ سال از غوغایے کہ تو دلا بہ پا کردے گذشت
یہ سال پیش آبروے ما رو پیش دلامون بردی... 😞
پارسال بہ ما فہموندے براے خوب بودن چقدررر منت سر خدا میذاریم...
و واسہ بهتر شدن چقدر بہونہ میاریم 😭
#شهیدانہ
🍃🌷| @Chaadorihhaaa
#حرف
#اندکی_تفکر
دختر مذهبی معشوقه و دختر دلخواه محل و شهر و... نیست!
دختر مذهبی اونی نیست که یه محل دنبالش می افتن و براش سر و دست می شکنن!
@chaadorihhaaa
#غریبانه
عاشقی دردسری بود ....
نمیدانستیم
رفته بودی که بیایی ....
چقدر طول کشید
عرض کردیم نبودی و
سحر طول کشید ؟
🌼اللهم عجل لولیک الفرج 🌼
@chaadorihhaaa
چـــادرےهـــا |•°🌸
#معرفی شهدا 👇👇👇 @chaadorihhaaa
#سیره_شهدا
در سال 1375 به عنوان سرپرست خبرگزاری ایران در افغانستان انتخاب و به آن کشور عزیمت نمود . تا اینکه در روز 17 مرداد ماه در مزار شریف به همراه 8 نفر از همکاران ایرانی خود به اسارت طالبان در آمدند و روز 18 مرداد به پایگاه هوایی شینداد قندهار منتقل شدند.
روز 18 شهریور 77 خبرگزاری رویترز شهادت دیپلماتها و خبرنگاران را تأیید نمود و روز 22 شهریور پیکر پاک او و 8 نفر از دیپلماتهای شهید به ایران حمل شدند .
🌺
پیکر پاک این شهید عرصه خبر و رسانه در روز 28 شهریور ماه 77 در بروجرد تشیع و به خاک سپرده شد .
روحش شاد و یادش گرامی
🌷
و هر ساله روز 17 مرداد همواره یادآور شهادت مظلومانه و غریبانه "شهید محمود صارمی" است که شورای عالی انقلاب فرهنگی به دلیل حساسیت حرفه خبرنگاری و ارج نهادن به جایگاه خبر و خبرنگار ، سالروز شهادت او را که در راه وظیفه خطیر خبرنگاری خود در معرفی و افشای چهره کریه گروه متحجر و پلید طالبان به شهادت رسید در تقویم ملی به عنوان روز خبرنگار ثبت نمود .
#شهیدمحمودصارمی_خبرنگار
#سالروزشهادت
#یادش_باصلوات
🆔 @chaadorihhaaa
#الله_اکبر
#ریحانه
شهر شما را کم دارد ...
کمی چرخ بزن شاید تو را ببیند ...
@chaadorihhaaa
به لطافت باران
#عاشقانه_ شهدا❤️👇
مشغول کار منزل بودم. حواسم از حامد پرت شد. یک دفعه از روی صندلی افتاد زمین و سرش غرق خون شد. او را به دکتر رساندم. سرش را پانسمان کردند. خیلی می ترسیدم که مبادا یوسف با من دعوا کند و ناراحت شود و بگوید:" چرا مواظب بچه نبودی؟" وقتی آمد مثل همیشه سراغ حامد را گرفت. گفتم: "خوابیده." بعد هم قضیه را برایش تعریف کردم. فقط گوش داد. آرام آرام چشم هایش خبیش شد. لبش را گاز گرفت. بعد گفت:"تقصیر من است که تو را با حامد تنها می گذارم. چاره ای ندارم. مرا ببخش." وقتی این جملات را گفت، خیلی شرمنده شدم. در همه برخوردهایش این عشق و محبت را به پای زندگی مان می ریخت. ❤️❤️🌷
به روایت همسر شهید یوسف کلاهدوز
👇👇
@chaadoruhhaaa
رمان
😍
دوڪوهه حسینیه باصفایـےداشت ڪه اگرانجا سربه سجده میگذاشتـےبوی عطراززمینش به جانت مینشست
سرروی مهرمیگذارم و بوی خوش راباتمام روح و جانم میبلعم...
اگراینجا هستم همه ازلطف خداست...
الهـے شڪرت..
فاطمه گوشه ای دراز ڪشیده وچادرش راروی صورتش انداخته...
_ فاطمه؟!!...فاطمه!!...هوی!
_ هوی و....! لاالله الا الله... اینجا اومدی ادم شے!
_ هروخ تو شدی منم میشم!
_ خو حالا چته؟
_ تشنمه...
_ وای توچراهمش تشنته! ڪله پاچه خوردی مگه؟
_ واع بخیل!..یه اب میخواما...
_ منم میخوام... اتفاقابرادرا جلو درباڪس آب معدنـےمیدن...
قربونت بروبگیر!خدااجرت بده
بلند میشوم ویڪ لگدآرام به پایش میزنم:خعلـےپررویـے
اززیرچادرمیخندد...
سمت درحسینیه میروم و به بیرون سرڪ میڪشم،چندقدم انطرف تر ایستاده ای و باڪس های آب مقابلت چیده شده.
تو مسوولـــــــــــــــے
آب دهانم راقورت میدهم وسمتت مےآیم....
_ ببخشیدمیشه لطفا اب بدید؟
یڪ باڪس برمیداری وسمتم میگیری
_ علیڪم السلام!...بفرمایید
خشڪ میشوم ...سلام نڪرده بودم!
چقدخنگم...
دستهایم میلرزد،انگشتهایم جمع نمیشود تابتوانم بطری هارا ازدستت بگیرم...
یڪ لحظه شل میگیرم وازدستم رها میشود...
چهره ات درهم میشود ،ازجا میپری وپایت را میگیری...
_ آخ آخ...
روی پایت افتاده بود!
محڪم به پیشانـےام میزنم
_ وای وای...تروخدا ببخشید...چیزی شد؟
پشت بمن میڪنـے،میدانم میخواهـےنگاهت راازمن بدزدی...
_ نه خواهرم خوبم!....بفرمایید داخل
_ تروخدا ببخشید!...الان خوبید؟...
ببینم پاتونو!....
بازهم به پیشانـےمیڪوبم! چراچرت_میگی_عاخه
باخجالت سمت درحسینیه میدوم.
صدایت را ازپشت سرمیشنوم:
_ خانوم علیزاده!...
لب میگزم وبرمیگردم سمتت...
لنگ لنگان سمتم می آیـے با بطری های آب...
_ اینو جاگذاشتید...
نزدیڪ ترڪه مےآیـے،خم میشوی تا بگذاری جلوی پایم...
ڪه عطرت رابخوبـےاحساس میڪنم
بوی یاس میدهـے...
همه وجودم میشود استشمام عطرت...
چقدر آرام است... یاس نگاهت...
ادامه دارد...
❤️❤️❤️👇👇
@chaadorihhaaa
رمان
😍
نزدیڪ غروب،وقت برای خودمان بود...
چشمانم دنبالت میگشت..
میخواستم اخرای این سفرچندعڪس از توبگیرم...
گرچه فاطمه سادات خودش گفته بود ڪه لحظاتـےراثبت ڪنم...
زمین پرفرازونشیب فڪه باپرچم های سرخ و سبزی ڪه باد تڪانشان میداد حالـےغریب راالقا میڪرد..
تپه های خاڪـے...
و تو درست اینجایـے!...لبه ی یڪـےازهمین تپه ها ونگاهت به سرخـےآسمان است.
پشت بمن هستـےوزیرلب زمزمه میڪنـے:
ازهرچه ڪه دم زدیم....آنهادیدند...
آهسته نزدیڪت میشوم.دلم نمی آید خلوتت رابهم بزنم...
اما...
_ آقای هاشمـے..!
توقع مرانداشتی...انهم درآن خلوت..
ازجامیپری!مےایستـےوزمانـےڪه رومیگردانـےسمت من،پشت پایت درست لبه ی تپه،خالـےمیشود و...
ازسراشیبـےاش پایین مےافتـے.
سرجا خشڪم میزندافتاد!!!...
پاهایم تڪان نمیخورد...بزور صدارازحنجره ام بیرون میڪشم...
_ آ...آقا...ها..ها...هاشمـے!...
یڪ لحظه بخودم می آیم و میدوم...
میبینم پایین سراشیبـےدوزانو نشسته ای و گریه میڪنـے...
تمام لباست خاڪـےاست...
وبایڪ دست مچ دست دیگرت راگرفته ای...
فڪرخنده داری میڪنم یعنی ازدردگریه میکنه!!
اما...تو... حتمن اشڪهایت ازسربهانه نیست...علت دارد...علتـےڪه بعدها آن رامیفهمم...
سعـےمیڪنم آهسته ازتپه پایین بیایم ڪه متوجه وبسرعت بلند میشوی...
قصدرفتن ڪه میڪنےبه پایت نگاه میڪنم.. هنوزکمی میلنگد...
تمام جرئتم راجمع میڪنم وبلند صدایت میڪنم...
_ اقای هاشمی....اقا سید... یکلحظه نرید...
تروخدا...
باور ڪنید من!....نمیخواستم ڪه دوباره....
دستتون طوریش شد؟؟...
اقای هاشمی باشمام...
اماتو بدون توجه سعـےڪردی جای راه رفتن،بدوی!...تازودتراز شر#صدای من راحت شوی...
محڪم به پیشانـےمیڪوبم...
یعنیا خرابکارترازتوهست عاخه؟؟؟
چقدعاخه بےعرضههههه
انقدرنگاهت میڪنم ڪه در چهارچوب نگاه من گم میشوی...
چقدرعجیبـے...
یانه...
تودرستی..
ما انقدر به غلطهاعادت کردیم که...
دراصل چقدر من عجیبم....
ادامه دارد...
👇👇👇👇❤️
@chaadorihhaaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ناگهان مرگ فرا رسید...
🎬کلیپی تکان دهنده از کسانی که در مکانی که اصلا فکرش نمیکردند مرگ انها فرا رسید مرگ از رگ گردن هم به انسان نزدیکتر است اگر باور ندارید؟ نگاه کنید
#کلیپ
@chaadorihhaaa
_*🇮🇷کلام شهیدان:🇮🇷*_
_*🌷شهید محسن حججی🌷*_
یک طوری زندگی کن که خدا عاشقت بشه تا خوب بخرد تو رو.
_*🌷شهید مرتضی عطایی🌷*_
یا امام رضا: تو که آخر گره رو وا میکنی پس چرا امروز و فردا میکنی.
_*🌷شهید حسین معزغلامی🌷*_
تا میتوانید برای ظهور دعا کنید که بهترین دعاهاست.
_*🌷شهید محمود رضا بیضایی🌷*_
شیعه به دنیا آمدیم که موثر در تحقیق ظهور باشیم.
_*🌷شهید جواد محمدی🌷*_
در اون دنیا جلوی بی حجاب ها و آنهایی که تبلیغ بی حجابی میکنند را میگیرم.
_*🌷شهید محمد هادی ذوالفقاری🌷*_
آمدم به عراق برای جنگ تا انتقام سیلی حضرت زهرا(س) را بگیرم.
_*🌷شهید رضا سنجرانی🌷*_
نمازهایتان را اول وقت بخوانید که بهترین عمل است.
_*🌷شهید حسین محرابی🌷*_
هر جوان پسر یا دختری که نمازش را اول وقت بخواند شفاعتش میکنم.
_*🌷شهید حسن قاسمی دانا🌷*_
از راه و اهداف انقلاب و سخنان امام خامنه ای(مدظله العالی) دور نشوید.
_*🌷سروان شهید بهرام امیری🌷*_
خواهرم سرخی خونم را به سیاهی چادر امانت داده ام پس امانتدار خوبی باش.
_*🌷سردار شهید محمدرضا علیخانی🌷*_
من از هر کس که به ولایت امام خامنه ای(مدظله العالی) بدبین باشد برای همیشه دلگیرم.
_*🌷شهید مظلوم دکتر بهشتی🌷*_
آنهایی که ولایت فقیه را قبول ندارند در هر مقامی که باشند سرنگون خواهد شد.
🇮🇷🌷🇮🇷🌷🇮🇷🌷🇮🇷
@chaadorihhaaa
🍃🌸
••✾ #منبر_مجازے ✾••
دقــت دارین یہ وقتایے آدم حوصلہ نداره بعد نمازش یہ تسبیــحات ساده بگہ 😶
ولے بعضے وقتا حوصلہ داره تا آخر مفاتیح الجنان رو هم بخونہ 😅
بہ خودتون سخت نگیرین ✋
امام عزیــزمون علے(ع) میےفرمایند:
✨براے دلــها روے آوردن و نشاط، و پشت كردن و فــرارے است
آنگاه كہ نشــاط دارند آن را بر انجام مستحبات واداريد
آنگاه كہ پشت كرده و بے نشــاط اند، بہ انجام واجبات قناعت كنيد.
🍃🌸| @Chaadorihhaaa
#وضعیت_زنان_درآخرالزمان📛
به نقل از رسول اکرم(ص) :
جامه ی کافران بپوشند.
خود را به شکل مستبکران درآورند.
بر زین ها سوار شوند.
به همسران خود تمکین نکنند.
درآمد شوهرانشان آنها را کفاف ندهد.
فاسد می شوند.
برای طمع دنیا در داد و ستد همسرانشان شرکت می کنند.
خود را به صورت مردان در می آورند.
جامه ی مردان را می پوشند.
بی حیا می گردند.
سرشان را چون کوهان شتر درست می کنند.
در عین لباس پوشیدن اندامشان آشکار است.
زنان از این که همسران شان با همجنس خود رابطه دارند آگاهند ولی به روی خود نمی آورند.
در بهترین خانه ها زن تشویق به فسق و فجور می شود.
رابطه ی نامشروع به صورت یک فضیلت بازگو می گردد.
اختلاطشان با مردان زیاد می شود.
با همسرانشان با خشونت رفتار می کنند.
حکومت می کنند.
به نقل از امیرالمؤمنین(ع):
زینت های خود را آشکار می کنند.
از دین خارج می شوند.
به سوی لذت ها و شهوت ها می شتابند.
محرمات الهی را حلال می شمارند.
پدر و مادر در نزد وی خوار شمرده می شوند.
زنها از مردان درخواست ازدواج می کنند.
🔴قضاوت با خودتون؛ببینید کجای زمان هستید
#بهترینهادرکانال👌
چادریها❤️
@chaadorihhaaa
#غریبانه