رحمة للعالمین! رفتی و بعد از شهادتت، آمینِ دعاهای کوثرت شد اشک و آه... مدینه، در خود گم شد علی «ع» را غریب تر کرد... #شهادت_خاتم_الانبیا ‌ 🖌محیا دانش‌کهن ♡ㄟ(ツ)ㄏʝσɨŋ ♔♡| @chadooriyam |♡♕

به هرکه هرچه داشتی بخشیدی! حتی تیرها هم از پیکرت خون نوشیدند! #شهادت_امام_حسن 🥀 ♡ㄟ(ツ)ㄏʝσɨŋ ♔♡| @chadooriyam |♡♕

⚫️▪️⚫️▪️⚫️▪️⚫️ باشد حسین پریشان از رحلت پیمبر🥀🥀 اشک عزا بریزد در ماتم برادر😭 مدینه شور و شین است خونین دلِ حسین است💔 ☘✰ﾌԾłn̈✰↷ ═◦∞ @chadooriyam ∞◦═

مدیر انقلابی میخوایم کسی هست؟✌️

+ یاایُّهاالّذینَ‌آمَنو.. ــ جانم؟! + هروقت ندونستی کجابری، به سمت من بیا..:)♥ #عاشق‌معشوق #خدای‌من

فضای مجازی، به اندازه انقلاب اسلامے اهمیت دارد.. #رهبرکبیرانقلاب . توی فضای مجازی سرباز مولا میشی؟♥ سربازی که، مزدش حضرت مادر"س" حساب میکنند..:) . #خادم‌‌تبادلات #خادم‌محتوا منتظرپیام تون هستیم..👇🏻🙃 < @Fadae_Madar >

#معرفی_کتاب #زندگینامه_شهید_بلباسی فرازی از کتاب: «بعضی شب‌ها در حیاطِ روبه‌روی حرم می‌‌نشستیم و با هم درس‌های کلاس اخلاق را مباحثه می‌کردیم. به من می‌گفت: «از امام چیزهای دنیایی نخواه! کم هم نخواه! بگو آقاجان، معرفت خودِت رو به من بده!» آن‌قدر دوستش داشتم که هر چه می‌گفت، برایم حجت بود. چشمانم را بستم و همین‌ها را تکرار کردم. یک‌دفعه یاد چیزی افتادم و گفتم: «راستی محمد! همه از این‌جا برای خودشون کفن خریدن. ما هم بگیریم و بیاریم حرم برای طواف!» طفره رفت و گفت: «ای بابا! بالاخره وقتی مُردیم، یه کفن پیدا میشه ما رو بذارن توش.» اصرار کردم که این کار را بکنیم. غمی روی صورتش نشست. چشمانش را از من گرفت و به حرم دوخت. گفت: «دو تا کفن ببریم، پیش یه بی‌کفن؟!» ♡ㄟ(ツ)ㄏʝσɨŋ ♔♡| @chadooriyam |♡♕

#تلنگر چند کلمه حرف حساب 👇 ✍ خواهرم ... #بی_حجابی ، فرهنگ ڪسانے است کہ در پسِ کوره هاے #هوس غروب کرده اند . وچه غروب غم انگیزی ... پس تو پوشش دین را برگزین ، تا در حجاب های تاریکِ نفس ، غروب نکنی ... #استاد_عزیزی #پویش_حجاب_فاطمے

#محفل امشب اینجاست👇 هیئتےهاجانمونیدا •••🖤{ @fadaei_hazrat_zahra }

بِسمِ الٰلّهِ اَلرَّحمٰن اَلْرَّحیم🌸🍃🏴••