eitaa logo
چادرےام♡°
2.5هزار دنبال‌کننده
11.8هزار عکس
4.8هزار ویدیو
231 فایل
°• ❀ ﷽ یادت نرودبانو هربارڪھ از خانه پابه بیرون...[🌱] میگذارےگوشه ےچـادرٺ رادر دست بگیر...   وآرام زیرلب بگو:  ✨هذه امانتڪ یا فاطمة الزهرا♥.• حرفےسخنے: 📬| @rivoluzionario کارشناس ومشاور مذهبی : ✉️| @rostami_313 . تبادلات⇩ 💭‌| @Khademha1
مشاهده در ایتا
دانلود
✨بسم رب العشق✨ رمان زیبای مخاطب خاص مغرور برای سلامتی امام زمانمون و هم چنین نویسنده رمان نفری 5 صلوات بفرستید🤗🌺🍃✨ eitaa.com/chadooriyam 💓💫
چادرےام♡°
🌿اَللَّهُمَّ اغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتِي تَحْبِسُ الدُّعَاءَ🌿: #داستان_مذهبی رمان #مخاطب_خاص_مغر
🌿اَللَّهُمَّ اغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتِي تَحْبِسُ الدُّعَاءَ🌿: رمان -پرواز ایران ایر..مسافرین محترم لطفا هرچه سریعتر در جای خود مستقر شوید امیر علی دل تو دلش نبود...نمیتونست نسبت به این دختر بی تفاوت باشه...برای همین زنگ زد به کتایون خانوم -سلام علیکم خانوم مولایی -سلام.شما؟ -امیرعلی علوی هستم -آها،خوبین آقا سید؟ -الحمدالله،خبر دارید دخترتون کجا هستن؟ کتایون خانوم خواست بهش بگه دختر آتیش پاره ی من برات نقشه کشیده...اما به طور ناگهانی گفت:نه،دو روزه که خونه نیومده...اتفاقی افتاده؟ -امیرعلی با لرزشی که بطور واضح در صداش دیده میشد گفت:نمیخوام نگرانتون کنم اما....اما انگار دخترتون قصد خودکشی داره -خودکشی......؟ کیانا: -الو...؟مستر فرید؟ کجایی؟منو ول کردی تو این شهر غریب نمیگی خواهرت نازینتو میدزدن؟ -فرید با خنده:یه کم بیشتر نوشابه باز کن برا خودت،کجایی؟ -سالن انتظار -الان میام لحظاتی بعد فرید خواهر آتیش پارشو دید و گفت:سلام نفسم -کیانا با تخسی گفت:پس اسمش نفسه....؟میکشمت فرید...اومدی اینجا درس بخونی یا خانوم بگیری؟ فرید:آقا من تسلیم با خنده گفتم:خوبی داداشی؟ -فرید:عالی...بیا بریم که کلی کار داریم وقتی تو ماشین نشستیم فرید پرسید:راستی...بابا؟ با بیخیالی گفتم:مثل همیشه ماموریت..،میدونی خاله شهلا رفت آلمان؟ -عههههه...؟برا چی؟ -برا درمان -کیانا؟ -جان کیانا؟ خوشحالم که اومدی پیشم -با تخسی گفتم:حالا نفس خانومت ناراحت میشه ها قبل از اینکه برسیم خونه تمام ماجرای آقا سیدو برای فرید تعریف کردم بطوری که فرید فقط یه جمله گفت:من یقرا الفاتحة مع الصلوات با اینکه اینجا ایتالیا بود ولی حجابمو بر نداشتم... گوشیم زنگ خورد:سلام میترا -.......... -نه بابا دارم برا فرید شام درست میکنم -......نه تا پس فردا رو ان شاءالله هستم،نقشه رو اجرا کردین؟ -............. -با خیالی آسوده گفتم:خدا روشکر...واقعا گناه داشت اونشب بعد از شام رفتیم بیرون تا خود صبح تو بازاراش بودیم...خیلی کیف داشت...منم که هر چی دلم خواست خریدم...فریدم شده بود بانک سیار بعد از خوندن نماز صبح تا ساعت 8به وقت ایتالیا خوابیدیم وقت بیدار شدم دیدم فرید نیست...فهمیدم رفته دانشگاه یه فکری به سرم زد...تصمیم گرفتم برم دانشگاهشون... بنابراین شیک ترین مانتویی که داشتم رو به تن کردم و به راه افتادم ⏪ ادامه دارد .. eitaa.com/chadooriyam 💓💫
🌿اَللَّهُمَّ اغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتِي تَحْبِسُ الدُّعَاءَ🌿: رمان بعد از 30دقیقه پیاده روی رسیدم به دانشگاه رم خداروشکر زبان انگلیسیم خوب بود،با چندتا از اساتیدشون بحث کردم و هی الکی پز دادم همه بچه های ایران اینقدر زبان انگلیسی شون خوبه بعدم از ازشون اجازه گرفتمو رفتم سر یه کلاسا اینقدر خوب حرف زدم که وقتی گفتم دختر شرقی هستم هیچ کس باورش نمیشد ساعت 2بعد از ظهر بود که فرید زنگ زد -سلام دادشی -سلام و...لااله الا الله،خانوم ما زیر پامون جنگل آمازون سبز شد شما کجا تشریف دارین؟ با اعتراض گفتم:عه فرید...خب رفتم دانشگاه رم پز ایرانیا رو دادم دیگه -خیلی خب،تا پرتت نکردن از کلاس بیرون بیا خونه تا بریم رستوران -ببین فرید،به جون شیطون اصلا راضی نیستم ماشینو برداری بیای اینجا... خندید و گفت:چشم،گردن ماهم از مو باریکتر،الان اومدم رفتیم تو رستوران و پیتزا سفارش دادیم،محشر بود پیتزاهاش،میگفتن این رستوران اولین بار پیتزا رو بعنوان خوراکی میفروخته بالاخره شب رسیدیم خونه -فرید؟کی بریم شهربازی؟ -تا کی وقت داری؟ آهی کشیدمو گفتم:دو روز دیگه بیشتر وقت ندارم -پارتی بازی کردی...؟ -آره،از یه استادا برام ردیفش کنه تو مدت زمانی که تو ایتالیا بودم خیلی بهم خوش گذشت بالاخره دوروزم مثل باد گذشت و موقع رفتن شده بود -فرید:کیانا؟ -جان کیانا؟ -منم برا یه هفته میام ایران -با خوشحالی گفتم:وای،بیا که کلی نقشه داریم مامان تو فرودگاه منتظرمون بود -سلام مامان -سلام پسرم،سلام کیانا دختر دلم هزار راه رفت -چرا مامانم؟منکه بهتون گفتم ماجرا رو؟ آخه آقای علوی یه جوری گفت که نزدیک بود سکته کنم.. بالاخره موقع اجرای نقشه فرا رسید ⏪ ادامه دارد ... eitaa.com/chadooriyam 💓💫
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم♥•° بسم نامٺ ڪہ اعجاز مےکند ✌️ •°
☀️ ☀️ 💎امام على(ع): 🔸خوش بينى، اندوه را مى كاهد و از افتادن در بند گناه مى رهاند 🔹حُسنُ الظَّنِّ يُخَفِّفُ الهَمَّ، و يُنجِي مِن تَقَلُّدِ الإثمِ 💠 خوش بینی یک تصمیم است 💠 eitaa.com/chadooriyam 💓💫
🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹 یاران قرآنی و مؤمن سلام داریم😍 دوستان عزیز ایندفعه علاوه بر ختم قرآن وصلوات ختم 14000 سوره توحید داریم سه بار خواندن سوره توحید برابر است بایک ختم کامل قرآن .... 🔰 ختم این هفته‌مون به نیت: 1️⃣ تعجیل درفرج امام زمان🤲 2️⃣ شفای همهٔ بیماران 😔 3️⃣ نابودی دشمنان اسلام✊ 4️⃣ سلامتی رهبرمون، مراجع و خودتون و خانواده‌ محترم🙂 5️⃣ برآورده به‌خیر شدن حاجات همگی ان‌شاءالله🙏 6⃣ حل مشکل اشتغال وازدواج جوانان وعاقبت بخیری همگی انشاء الله😊 🔺 به نیابت از همه شهداومعصومین ⭕️ شرکت‌کنندگان عزیز! تعداد صلوات یا صفحات قران یاسوره توحید که دوست دارید بخونید رو به آی دی زیر بفرستید. 📩 @soltani7972 🕛مهلت ختم: چهلم سردارسلیمانی۲۲بهمن•° ان شاءالله ازهمه شرکت کنندگان قبول باشه🌹
هدایت شده از 『 مُدرِّس نوین 』
صدا ۰۰۲-۹.m4a
زمان: حجم: 15.28M
- تربت امام حسین (ع)چرا من رو نداد؟🙁••• مگہ نمیگن شفا میده؟! . -قرآن میخونم چرا نصیبم نمیشه؟ 😔 . +زیارت رفتنامون چجوریہ؟😰 حتما دستت به ضریح بخوره؟😳 میدونے امام حسین (ع)♥ راجب سلام از راه دورِ آیت بهاء الدینی چی فرمودن ؟ . (س) واسطہ ما با ... +یه محفل کوتاه هم آخر ویس هست ✨ 🎧| جواب سوالاتو بگیر |👤| http://eitaa.com/joinchat/3723296797C035496b51c کلاسهاےرایگاݧ استاد🔺
⚛طبق رهنمود هاے امیر المومنین(ع) ↩️در حڪمت 234 نهج البلاغہ تڪبر،ترس و بخل از جملہ ویژگے هاے رفتارے است ڪہ براے خانم ها پسندیدہ است✅ و براے مردان جز بدترین اخلاق ها محسوب مے شود.⛔️ eitaa.com/chadooriyam 💓💫
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨بسم رب العشق✨ رمان زیبای مخاطب خاص مغرور برای سلامتی امام زمانمون و هم چنین نویسنده رمان نفری 5 صلوات بفرستید🤗🌺🍃✨ eitaa.com/chadooriyam 💓💫