eitaa logo
شــ♡ـوقــ پـــــرواز:)
25 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
304 ویدیو
1 فایل
‹بِسـم‌ِالله‌ِاْلـرَحمـٰن‌ِاْلـرَحیمْـ‌‌❁‍.!› کپی؟ فور خشگل تر هاا سلام به دختران چادری سرزمینم😍♥️ به کانالمون خوش اومدین🙃🌱 آمار .۲۰۰.🕊️......... ۱۰۰ سخنی داشتید بگوشیم😉 https://abzarek.ir/service-p/msg/978317 آیدی مدیر: @Reyhan3074
مشاهده در ایتا
دانلود
آره مشتی‌ اینجوریاست؛🚶🏿‍♂ ♥️|•• ツ ❥︎chadorihaizehra
AUD-20230215-WA0000.mp3
8.93M
خواننده گنگستر آمل هستن :) . ✌️🏻♥️ .
enc_16737008762669272829910.mp3
2.37M
بیعٺ مےکنم همین ساعٺ ، همین لحظہ ؛ دنیاے بدونِ تو اصلاً نمےارزھ !(:♥ ♥️|•• ツ ❥︎chadorihaizehra
گۅشہ‌ِ‌‌اۍ‌پـٰاۍ‌ضَریحَت‌، دَستِ‌مـٰارابَندڪُن‌گِرِفتـٰاریم‌مـٰاシ!" ♥️|•• ツ ❥︎chadorihaizehra
🔴 حالا فهمیدین چرا دانش آموزان رو مسموم میکردن؟ 🔹 دنبال بهونه برای فراخوان جدید بودن...
چرا کم میشیم؟😐😐
سلام، یه هدیه خاص براتون دارم😊 ابتدا برای سلامتی امام زمان (عج) صلوات بفرستین و بعد از بین عدد ۱ تا ۱۰ یک عدد انتخاب کنید و روی پاکت اون شماره بزنید و هدیه تون رو دریافت کنید😉 پاکت 1️⃣ پاکت 2⃣ پاکت 3⃣ پاکت 4⃣ پاکت 5⃣ پاکت 6⃣ پاکت 7⃣ پاکت 8⃣ پاکت 9⃣ پاکت 0⃣1⃣ دوستان این نامه‌ها برگرفته از توقیعات امام زمان برای شیعیانشون هست. این پیام رو برای دوستانتون هم ارسال کنید و این هدیه زیبا رو بهشون عیدی بدین☺️ https://eitaa.com/chadorihaizehra
⇜‌[ 😍📚 ]⇝ ﷽؛ 📚 پسری بودم ڪه در مسجد و پای منبرها بزرگ شدم. در خانواده ای مذهبی رشد ڪردمــ و در پایگاه بسیج یڪی از مساجد شہر فعالیت داشتمــ. در دوران مدرسه و سالهای پایانے دفاع مقدس، شب و روز ما حضور در مسجد بود. سالهای آخر دفاع مقدس با اصرار و التماس و دعا و ناله به درگاه خداوند، سرانجامــ توانستمــ برای مدتے ڪوتاه، حضور در جمع رزمندگان اسلامــ و فضای معنوی جبہه را تجربه ڪنمــ. راستی من در آن زمان در یڪی از شہرستانہای ڪوچڪ استان اصفہان زندگی مے‌ڪردم . دوران جبهه و جهاد خیلے زود برای من تمامــ شد و حسرتـــ شہادت بر دل من ماند.😢 امــا از آن روز تمـــامـ تلاش خود را در راه ڪسب معنویتــ انجام می‌دادمــ. می‌دانستم ڪه شہدا قبل از جہاد اصغر، در جہاد اکبر مؤفق بودند ،لذا در نوجوانے تمامــ همتــ من این بود ڪه گناه نڪنمــ. وقتے به مسجد می‌رفتم سرمــ پایین بود ڪه نگاهمـ با نامحرمــ برخورد نداشته باشد.😔 یڪ شبــ با خدا خلوتــ ڪردم و خیلی گریه ڪردمــ. در همان حال و هوای هفده‌سالگی از خدا خواستمــ تا من آلوده به این دنیا و زشتی‌ها و گناهان نشومــ. بعد با التماس از خدا خواستمـ تا مرگمــ را زودتر برساند. گفتمــ من نمے‌خواهم باطن آلوده داشته باشمــ. من می‌ترسم به روزمرگی دنیا مبتلا شومــ و عاقبتــ خود را تباه کنم. لذا به حضرتــ عزرائیل التماس مے‌کردمــ که زودتر به سراغمــ بیاید! چند روز بعد با دوستان مسجدی پیگیری ڪردیمــ تا یڪ ڪاروان مشہد برای اهالی محل و خانواده‌های شہدا راه‌اندازی ڪنیم. با سختیهای فراوان ڪارهای این سفر را انجام دادمــ و قرار شد قبل از ظہر پنجشنبه ڪاروان ما حرڪتــ ڪند. روز چہارشنبه با خستگی زیاد به خانه آمدم. قبل از خواب دوباره به یاد حضرتــ عزرائیل افتادم و شروع به دعا برای نزدیکی مرگ کردم ......😱 ...✋ •√ •√ 😌👌.•░از ڪسے‌ڪه ڪتاب نمےخونه بترس از اونے‌ڪه فڪر میڪنه خیلے ڪتاب خونده بیشتـــــر ヅ .↯🌱↯