eitaa logo
🍇چند دانه یاقوت🍇
692 دنبال‌کننده
421 عکس
23 ویدیو
2 فایل
❤﷽ اشعار عباس_بهمنی_"قائدی"🌹 #بختیاری🎹 تخلّص "بهمن" 💦من آن دانای نادانم که میدانم نمیدانم #نشر اشعار با ذکر منبع مجاز است✅ 🌺🌹 تقدیم به پیشگاه کریمهء اهلبیت" س" صلوات ❤❤ اظهار نظر در مورد اشعار @bahman133 👈 👈
مشاهده در ایتا
دانلود
✍هوالکریم ......................................................................... شبی با خاطرات کودکی بدجور خندیدم نخندیدم فقط، آن شب، کمی از درد نالیدم زمانی خاطرم آمد که توپی آرزویم بود همین یک آرزو می شد بسی تمدید هر عیدم شبی را یاد آوردم که آن شب بهترین شب بود به آنی آرزویم شد اجابت ساده رقصیدم پدر؛ جانم فدایش ، وعده داد اینبار بی تردید بگیرم توپی و آسوده آن شب سیر خوابیدم پدر رفت و به شهری کار کرد آنجا به دشواری پس از چندی که برگشت از سفر، از توپ، پرسیدم مرا با بغضِ در سیمای ِزیبایش به پاسخ گفت خریدم منتها ، جا ماند ، در دکّان  و فهمیدم که دستش تنگ و رنجش بیشتر بود از تمنّایم فقط میخواست با حرفش، نمیرد در دل امّیدم چقدری توپِ من جا ماند ، در دکّانِ این و آن چقدر از چشم های خسته ام هی اشک باریدم چقدر او سنگ و آجر جابجا می کرد ، در هر شهر چقدر این سنگ های بیشه را چون توپ می دیدم مثالِ کوهِ گنجی بود آن سیمای ِ پر از رنج چقدر آن شب به امّید پدر، بر خویش بالیدم پدر امنیّت و آرامشم بود، آه امّا من چقدری در نبودش با صدایِ گربه ترسیدم برای ِ من معلم بود و حیف از نکته هایی که به وقت درس پس دادن ، زمانه داد تجدیدم پدر رفت و سفر کرد آن عزیز از پیش چشمانم چقدر از درگذشتش در دلم آهسته رنجیدم پدر چون آفتاب ِ آسمان بود از برایم ، وای چگونه صبح شد آن شب، بدونِ رویِ خورشیدم 🔻🔻🔻 🔻🔻🔻 ══🍃💚🍃═════ @chanddaneyaghot ══🍃💚🍃═════
✍هوالکریم ......................................................................... آن کس که به یاد تو نباشد  ، نکنش یاد دل را نده آن که به رقیبان تو دل داد هرگز نخوری غصّه ی آنکس که غمش نیست از اینکه تو غم داری و یا هست دلت شاد دل را به خداوند، بکن عرضه و با عشق از بند و قفس های هوس باره کن آزاد در راهِ هدف، چند برابر دهدَت رنج پیوسته اگر سمت مخالف بوَزد باد دیروز ، سر ِ درس محبت به سحرگاه یک نکته ای آموخت به من حضرت استاد بلبل، به گلی داد دل آنگاه که فهمید دل داده به گنجشک گل از چشم وی افتاد کی ارزدَت این عمر ِگران پای کسی ریخت تا از تو کند یاد ، به یک لحظه ی مازاد آنکس که مرا یاد کند خاطرش آرام آنکس که مرا شاد کند خانه اش آباد 🔻🔻🔻 🔻🔻🔻 ══🍃💚🍃═════ @chanddaneyaghot ══🍃💚🍃═════ ...
✍هوالکریم ......................................................................... با زبان روزه کردم یاد ، شاه ِ سر جدا را ضعف و آب و تشنگی آورد، یادم کربلا را آب و خرما، چایی و بامیه افطاری که خوردم در سلامت سوختم ، فمهیدم آهِ مبتلا را نیمه یِ ماهِ صیام است و کریمانه حسن داد امشب از لطف_عیدیِ این شاعرِ یک لاقبا را عاقلانِ عارف اهِل توصیه هستند ، امّا میدهد اندرز، این دیوانه یِ نادان شما را هم کرامت هم فضیلت داد، بر ایّامِ دیگر ماهِ مهمانی و صوم و ماهِ قرآن و دعا را با خدا، گویا وَر افتادند، برخی از سرِ جهل روزه خوران ! نشکنید این حرمتِ ماهِ خدا را روزیِ طاهر بگیرید از سرِ خانش، سحرگاه رد کنید آن جو فروشِ مفلسِ گندم نما را مثلِ عیدِ فطر ، دریابید،چون مولایِ عالم روزه داران ! وقت افطار اَقربایِ بینوا را او که باران بود و میبارید بر هرخار و هر گل لااقل آبی دهید این لاله هایِ آشنا را بر فقیران رحم آرید اهلِ ایمان در تجارت واگذارید ای جماعت، در جهالت ، اغنیا را بر شما خوانم خدا را در حقوق این یتیمان بیوه هایِ بینوا و کودکانِ بی غذا را او کریم است و کرَم ایمان ما را حکم دارد ابتدا از خلق می پرسد، سپس حمد و ثنا را 🔻🔻🔻 🔻🔻🔻 ══🍃💚🍃═════ @chanddaneyaghot ══🍃💚🍃═════
✍هوالکریم ......................................................................... در خیابان روبرو شد رفته گر با شهردار این یکی جارو به دست و آن یکی هوندا سوار رفته گر را گفت احمق این چه جارو کردن است کوچه پر هست از زباله ، میکنی هی دست دست زود باش و کن معابر را چون آیینه تمیز عاجز از جارو زدن هستی اگر، عِرضم نریز تسویه کن تا حسابت را بپردازیم زود لنگ لنگان کار کردن نیست ما را هیچ سود رفته گر گفت ای نمادِ کبر و تمثیل غرور کن پیاده نفس خود را ، از الاغ مست و کور لحظه ای جارو بزن تا کار آید دست تو کن کمر را خم کمی تا غم بگیرد هست تو نیست جارو چون قلم که میبری بر  دفترت گرد و خاکِ خستگی اش کی نشسته بر سرت گر چه می دانی که می دانم تو هم جارو کشی منتها جارو که نه بر پول ما پارو کشی اسب دجّالی که زیر پایِ توست از آن ماست مرغ بریانی که نوش جان کنی از نان ماست من که جارو میزنم را پنج میلیون می دهی پشت میزت با قلم خود را صد افزون می دهی دفترت را واگذارش کن به من روزی فقط تاببینی کمتر از تو نیستم در کارِ خط زحمت من بیشتر باشد از این پولِ حلال حقّت امّا کمتر است از این حرام آغشته مال گر که نانم را تو میخواهی کنی آجر چه غم سنگ ، از کوه آورم هم می دهندم بیش و کم شکر حق چون تو حرام آورده در مالم نشد حرف های ناپسندت رعشه بر حالم نشد این تو و این جارو و این کوچه و این معبرت حقّ من را هم بزن چون سابق اینک بر سرت خشمگین شد شهردار و رفت سمت دفترش رفته گر هم با خجالت رفت نزد همسرش تلخیِ قصّه ولی آنجاست از ماشین او حین رفتن هی زباله ریخت از موز و هلو 🔻🔻🔻 🔻🔻🔻 ══🍃💚🍃═════ @chanddaneyaghot ══🍃💚🍃═════ دور از جناب همه شهرداران خدوم و مخلص این سرزمین
✍هوالکریم ......................................................................... رفته رفته رفتم از یادت رفیق نیست مِهرم رنگِ خردادت رفیق آنقدر سر سبز، هستی گوئیا بهتر از من در دل افتادت ، رفیق ناخوش از غم هایِ من بودی ولی نارفیقی ، کرده دلشادت رفیق غم شنیدن مایه ی ناراحتی است راحتی را رفتنم دادت رفیق ترسم از ویرانی ات باشد، بهار کی به جز من خواهد آبادت رفیق دل اسیرِ سیرت و سیمات، بود در اسیری خواهم آزادت رفیق 🔻🔻🔻 🔻🔻🔻 ══🍃💚🍃═════ @chanddaneyaghot ══🍃💚🍃═════
✍هوالکریم ......................................................................... یک نظر کردی و از حبسِ ابد رست مرا زلفِ زیبایِ تو امّا به خودت بست مرا فرق بینِ من و تو فاصله از خود به خداست از همان فاصله کرد عطرِ ِتو سرمست مرا گرچه نقّاش دو چشمت شدم از دور ولی حسرت دیدنِ لبخند تو کشته است مرا من چنان آیِنه ام ، صاف، ولی گرد و غبار شد سبب ، خرمگس معرکه بشکست مرا تو که از حالِ دل آیِنه ها با خبری خوب دانی که به دل ، خواسته ای هست مرا من ِ دیوانه اگر خار ، به پایت شده ام جانِ من زود نگو ، داده ای از دست مرا 🔻🔻🔻 🔻🔻🔻 ══🍃💚🍃═════ @chanddaneyaghot ══🍃💚🍃═════
🌹🌸🌻✧❁﷽❁✧🌻🌸🌹 نه اینکه  دلم را تهی از هوس کرده ام نه در آن، درختِ هوس را هرس کرده ام در این  روزگارِ پر آشوبِ  مکّاره ها دلم را چنان سهره ای در قفس کرده ام 🌹•┈┈••✾❀∞🌸∞❀✾••┈┈•🌹
نه به کسی که رنگ عوض میکنه اعتماد کن نه کسی که خط عوض میکنه یادت باشه؛ اونی که دائم خط عوض میکنه هر بار ، یه یار عوض میکنه
دلی که رفت شکسته میشود اگر به دلِ معشوق ننشیند
﷽ ━━━━💠🌸💠━━━━ اهل دردستانم از آبادی آلاله ها لاله ای هستم  که روئیده  به عشق ژاله ها اهل آن خاکم که از عطر اقاقی های پاک می شوندعاشق به پیری همچنان صد ساله ها ━━━━💠🌸💠━━━━
﷽ ━━━━💠🌸💠━━━━ پروانه چه داند که به آتش کشدش شمع آتش شودش سهم تن و روشنی از جمع ━━━━💠🌸💠━━━━
🌹🌸🌻✧❁﷽❁✧🌻🌸🌹 خیالم را مشوَّش کردی ای عشق چون اسفندی به آتش کردی ای عشق بپرس احوال قلبی را که چندی است زِ هجر خویش، داغش کردی ای عشق 🌹•┈┈••✾❀∞🌸∞❀✾••┈┈•🌹