#خاطرات_چندهمسری
#برایمان_دعا_کنید
انسان در طول زندگی خود با برخی چیزها خاطره های خوبی دارد و اگر #قدر_دان و البته #زرنگ باشد، سعی میکند از آن چیزها بهوقتش استفاده کند. باور کنید یا نه، برای من که به قول خودم زندگی ام در همه لایه هایش سریع و سخت گذشته، خاطره های خوش فراوان دارم. از نظر انسانها و زمانها و مکانها و... چه بسیار انسانی و چه بسیار زمانی و چه بسیار مکانی و چه بسیار... برایم خاطرهساز بوده اند. یکی از مکانهای خاطرهساز، بیمارستان امام رضا علیه السلام است که چه بسا از جهت حجم خاطرات، برایم خاطره سازترین مکان شده... امشب شاید برای چند صدمین بار راهی این بیمارستان شدیم. مثل همیشه قدم ها سریع و استوار ولی قلبم آرام بود. از بدو ورود به بیمارستان، احوالپرسی و شوخی برخی از پرسنل که دیگر صمیمی شدهاند، آرامش مرا بیشتر کرد... بیمارستانی که چهار فرزند از شش فرزندم در آن چشم به جهان گشوده اند. شهریور امسال خداوند کریم دو دردانه از سلاله زهراء سلام الله علیها را با هم در این بیمارستان به من هدیه داد. فاطمه ریحانه و محمد ابراهیم از دو مادر فاطمی در فاصلهای کمتر از ۲۴ ساعت پا به جهان گذاشتند و با این برنامه ماهرانه و زیبا، اما از پیش تعیین نشده، مُهر توفیق و تقبُّل الهی در کارنامه خانواده ما ثبت شد. حالا پشت درهای بلوک زایمان به انتظار فرزند هفتم نشسته ام. نگران نیستم، اما چون اینبار همسر اولم، نقش مادر را دارد، کمی بیشتر احتیاط میکنم. آخر او چند مدتی است که به خاطر تعدد زوجات شوهرش از دیدار پدر و مادرش محروم گشته و غربتش از شوهر غریبش هم پیشی گرفته است. گرچه در این شب عزیز سوگوار صدیقه طاهره سلام الله علیها هستیم و همین بهانه شده که غربت خودمان در این ظلمتکده فانی را فراموش کنیم...
کانال شخصی #نوید_ابراهیمیاُرمَوی :
https://sapp.ir/navid.ebrahimiormavi