🔖جرجرداق مسیحی در کتابش می‌نویسد: على (ع) با همه نیروی شگرف و شجاعت فوق العاده ای که داشت، در هیچ موقعیتی به ظلم دست نیالود. همه راویان و تاریخ نویسان در این امر متفق القولند که علی تا مجبور نمیگشت وارد کارزار نمیشد. او تا میتوانست سعی میکرد که از راه های مسالمت آمیز اختلافات را با دشمنان خود برطرف سازد و از خونریزی و جنگ جلوگیری به عمل آورد و همیشه این سخن را به فرزندش حسن (ع) تکرار می کرد: «هرگز کسی را به مبارزه دعوت نکن» و خود وی این جمله را همیشه مورد عمل قرار می داد و از نبرد، جز در صورت اضطرار و ناچاری، پرهیز میکرد. 🌿وقتی که سربازان خوارج، نیروهای خود را آماده جنگ با او نموده بودند، و یکی از یاران از علی خواست که جنگ را شروع کند، حضرت فرمود : «تا آنان شروع به جنگ نکنند، من آغاز نمیکنم.» مردانگی، شهامت، ایمان و جوشش انسانیت در روح او، امام را وادار می‌ساخت که با آنها به مذاکره بپردازد، شاید که قانع شوند.[ گاهی آنقدر با آنان مذاکره می‌کرد که یارانش میگفتند نصیحت را تمام کنید، جنگ را شروع کنید ، آنان فکر میکنند شما از جنگ ترسیده اید؛ اما حضرت توجهی نمی‌کردند و می‌فرمودند که کشتن آنان مرا خوشحال نمی‌کند؛ میخواهم حقیقت را بفهمند ] ✨روزی گروهی از خوارج [ که امام را کافر می‌دانستند ] را موعظه میکرد؛ یکی از خوارج تحت تأثیر بلاغت و بیان سحر انگیز او قرار گرفت و او را به شگفتی واداشت، ولی ناگهان فریاد زد: خداوند او را بکشد، چه كافر فقیه و دانشمندی است. پیروان علی خواستند او را بکشند، ولى على فریاد برآورد: «او دشنامی داد و جواب او را به زبان باید گفت و یا گناهش را باید بخشید» 🍃رفتار او با سربازان معاویه، در آن هنگام که آب را بر روی سپاه حضرت بستند ، رفتاری کاملا برعکس بود و هنگامی که حضرت آب را باز کرد، یارانش میخواستند در جواب دشمن مقابله به مثل کنند و مانع رسیدن آب به آنان شوند اما امیرالمومنین دستور داد با نیکی خود بر بدی های آنها جواب دهند و آنان را از آب منع نکنند و اجازه دهند که دشمن نیز از آن بهره‌مند شود. و هنگامی که یکی از بزرگترین و جنگاور ترین آنان فریاد برآورد و مبارز طلبید و کسی حاضر به رویارویی با او نشد ، امیرالمومنین به جنگ با او رفت و او را از پا درآورد؛ سپس رو به روی سپاه معاویه فرمود : مردم ! اگر شما جنگ را شروع نمیکردید، ما آغاز نمیکردیم ! و سپس به جای خود بازگشت. 🌱و در ماجرای جنگ جمل هنگامی که دشمنانش جمع شدند، میکوشیدند که به سوی وی آیند، به یاران خود دستور داد که صفوف خود را آماده سازند و چون آماده شدند، به آنها فرمود: تیری نیفکنید، با نیزه مزنید و شمشیر نکشید مگر اینکه معذور باشید. او بدین ترتیب میخواست که از شروع جنگ جلوگیری کند تا خون ها ریخته نشود ؛ ولی این دقیقه ای بیش نبود، مردی از سپاه دشمن تیری رها کرد و یکی از یاران على به قتل رسید. على بانگ برآورد: اللهم اشهد! خداوندا، گواه باش. سپس مرد دیگری بدین ترتیب کشته شد و علی گفت: خداوندا، گواه باش! آنگاه عبدالله بن بديل تیر خورد، برادرش او را به نزد على آورد و علی گفت: خداوندا گواه باش و سپس جنگ آغاز شد. 📚برگرفته از کتاب امام علی، صدای عدالت انسانی #امام_زمان #فضائل_امیرالمؤمنین #میلاد_امام_علی 🆘@BBCNEWS1❤️

🔴تاریخ خواهد نوشت این مرد سالها میان کوهها محاصره بود و حالا امپراطور دریاها شده است. روزت مبارک مرد 🌹 #میلاد_امام_علی #یمن #روز_پدر 🔴 #بیداری_ملت 👇 @bidariymelat