eitaa logo
⛔ هوس/online ⛔
4هزار دنبال‌کننده
521 عکس
141 ویدیو
14 فایل
کاری از کانال #دختران_چادری #بزرگترین کانال #حجاب در ایـران '@clad_girls' ⊹ ⊹ ⊹ ❖ بر روی‌ خرابه‌هایِ‌خاطراتــ‌ تلخ‌ شما؛ پلی میسازیم به نام #تجربه؛ برای رسیدن به #معصومیت های از دست رفته↻✨ ارسال سوال و ارتباط با ما↓ @clad_girls14
مشاهده در ایتا
دانلود
#ارسالی_شما👆👆👆
👇👇 سلام. این بحث پیش اومده خیلی خوب و لازمه اتفاقا. اما به نظر من اگه اون وسط بایستیم و دنبال مقصر بگردیم قضیه متعصبانه میشه. بعد از آرزوی موفقیت واسه اون خانومی که مرتکب گناه شده اما متوجه شده و توبه کرده(بالاخره خداس که باید ببخشه لطفا تو کارش دخالت نکنیم)،باید خیلی زیر بررسی کرد این اتفاقا رو و اشتباه هرکدوم رو در نظر گرفت. خانمای عزیز بهتون گاهی از طرف آقایون به ناحق بی توجهی میشه قبول، حق دارید. ولی زمانی که دارید حقوق پایمال شده خودتون رو میشمرید یه نگاهیم به اون بالا بندازین. شاید همسر شما هیچوقت متوجه نشه اما اگه تونستین چشم خدا رو ببندین هرکاری دلتون خواست بکنین.
✅✅ 👇👇 سلام دوستان🌸 درباره خاطره تلخی که دیروز در کانال گذاشته شد؛ پیام های دوستان زیاد بود و قاعدتا امکان ارسال همه اونها به کانال وجود نداره... از همراهی و دلداری هاتون ممنونیم🌸 اما؛ در نهایت خوبه که دنبال مقصر نگردیم و اینو بدونیم که اگر هرکس سرجای خودش و درنقش خودش؛ بهترین باشه و وظایفشو درست انجام بده؛ کار به جایی نمیرسه که شاهد این اتفاقات تلخ و فروپاشی خانواده ها باشیم ... اگر درجای خودش مراقب دل همسرش باشه و در جای خودش و درغیاب همسرش مراقب ناموس اون (یعنی خودش) باشه دیگه لازم نیست دنبال مقصر بگردیم! 🔴دوتا نکته رو هم هیچ وقت یادتون نره؛ اینکه خدا شاهد ثانیه به ثانیه نفس کشیدن های ماست و اینکه: «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فی کَبَدٍ»؛ یعنی خواهرمن؛ برادر من انسان از اولشم تو رنج آفریده شده!!! از ب بسم الله ... تا آخرش باید تو رنج باشه تا بتونه خودشو نشون بده .... پس دنبال فرار ازین رنج ها نباشیم بلکه بگردیم بهترین راه حل رو براش پیدا کنیم😊 @chat_tory
از امروز به صورت پارت های جداگونه و قسمت به قسمت به کانال ارسال میشه🌸 این داستان تلخ و واقعی؛ خیلی ها رو تحت تاثیر قرار داده ؛ به امید برگشت حتی یک نفر از این سرابِ عشق های مجاری .... همراه ما باشید 😊🙏 🔴 ۱۱صبح 🔴 ۷عصر ⏲
👇👇👇
⛔ هوس/online ⛔
👇👇👇
  •●❥❥●• از بچگی درس خوندن رو دوست نداشتم بخاطر پدر و مادرم مجبور شدم تا لیسانس ادامه بدم... بعدش رفتم سراغ کلاسهای هنری خیاطی،خطاطی... هر هنری رو که یاد میگرفتم برا خودم و اطرافیانم انجام میدادم اما دوست نداشتم برم سرکار.. آرامشی که تو خونه بود رو دلم نمیخواست با هیچ چیز دیگه ای عوض کنم هر روز بعد از انجام کارهای روزانه میرفتم سراغ گوشی.. تقریبا تا عصر سرگرم مجازی میشدم.. فعالیتم توی اینستا بیشتر بود،راه به راه پست میذاشتم استوری که خوراکم بود..! یه روز یکی از فالورام به اسم افشین پستی در مورد داروهای گیاهی برای پوست گذاشته بود پست خیلی خوبی بود،میخواستم دارو رو برای صورتم استفاده کنم نحوه استفاده رو خوب متوجه نشدم براش کامنت گذاشتم و سوالمو پرسیدم یه روز گذشت اما جواب نداد.. تعداد لایکاش زیاد بود و خیلیا کامنت گذاشته بودند گفتم لابد هنوز وقت نکرده جواب بده روز بعدش دیدم اومده تو دایرکت و پیام گذاشته.. [سلام حال شوما؟ عذر میخوام تو خصوصی مزاحم شدم و خیلی بیشتر عذر میخوام که شما بانوی محترم رو در انتظار جواب گذاشتم..] بعدش نحوه استفاده رو خیلی خوب و کامل توضیح داده بود نمیدونم چرا اومده بود دایرکت.. خواستم جوابشو ندم اما دیدم دور از ادبه جواب کسی رو که انقدر محترمانه صحبت کرده رو ندم! خلاصه مجبورشدم براش پیام بذارم تا گفتم سلام! آنلاین بود و جوابمو داد سلام خانومم😊 _ممنون بابت جواب سوالم،خیلی لطف کردید +خواهش بانوی محترم _خدانگهدار +عه چه زود خداحافظی! سوالی نداری؟! _نه دیگه..متوجه دستور استفاده شدم +اگه سوالی برات پیش اومد حتما ازم بپرس،خوشحال میشم کمکت کنم _بله،ممنون. خداحافظ +قطعا که پوست بانو خوب و زیبا هست اما امیدوارم پوستتون شفاف تر از همیشه بشه😉 خدانگهدار🌺 اینبار حس خوبی نسبت به طرز صحبتش نداشتم... چند روزی گذشت یه روز توی اینستا استوری گذاشتم دیدم سریع اومد دایرکت شکلک😍 فرستاده بود دیدم اما جوابشو ندادم.. یعنی نمیدونستم چی باید جواب بدم! پیام فرستاد جواب شکلک سکوته بانو؟! ادامه دارد..
✉️ 👇👇 در خانواده مذهبی و متوسط به دنیا آمدم خانواده هیچ چیز برایم کم نگذاشتند با مسائلی که در خانواده بحث میشد آروم آروم با مسائل مذهب خود گرفتم و بزرگ شدم از رعایت حجاب ، رعایت حد و حدود بین نامحرم و خیلی چیزهای دیگه فرزند آخر خانواده همه عاشقم بودند چون عاشق دختر بودند از همه لحاظ تأمین بودم تمام مسائل را رعایت می کردم به هیچ عنوان با جنس مخالف هیچ گونه ارتباطی نداشتم آموخته بودم عشق ،علاقه هم چیزم رو باید برای پسری بذارم که در آینده همراه وهمسرم هست در سن ۱۹سالگی ازدواج کردم همسرم سه سال از من بزرگتر بود همه چیز خوب بود تمام افکار دوران مجردی رو کهدنگه داشته بودم برای همسرم در زندگی پیاده می کردم فقط وفقط برای همسرم وبیرون همان حجب و حیا رفتار همسرم خوب بود ولی نه در حد من به اندازه ای که یه نفر اگر منو با او میدید میفهمی زن و شوهر هستیم حرفش این هست مردباید در قلبش زنشو دوست داشته باش همیشه به کار فکر می کنه وقتی میاد خونه نهار ،نماز،چای،تلویزیون،موبایل اگر شب هست بخوابه وقتی باهاش می خوای حرف بزنی بذار این کار رو انجام بدم،بذار برم سر کار برگردم،الان خسته ام برای رفتن بیرون من بهش بگم بریم بیرون ،بریم رستوران کادو تولد ،سالگرد ازدواج به هر مناسبت من ،دریغ از یه پیام تبریک شاید اوایل ۲۰،۳۰پیام عاشقانه ، دوست دارم ،حتی یه جواب بریم مسافرت :بلیط هواپیما هتل خیلی خوب میدونی من نمی رسم منو فرودگاه پیاده می کرد تنها برم خودش نمی اومد کارش عقب نیوفته از هیچ چیز دریغ نمی کنه تمام وسایل آسایش و راحتی مهیا فقط لب تر کنم خودم رو این چند سال نگه داشتم ولی دیگه طاقتم تمام شد تشنه بودم به آب رسیده بودم می‌دیدم ولی بهم نمی‌داد ببخشید حتی ....هم[⛔️ پوزش بابت حذف ⛔️ ] از همه چیز منو گرفته سنم کم بود خواستم ادامه تحصیل گفتم من قبول دارم در این حد،کار من برات همه چیز مهیا می کنم کار می خوای چیکار فقط تو بگو از صبح تا شب تنها فقط یکی دو ساعت در روز میاد خونه میره به خاطر کارش تا دیر وقت تنهام همدم تلویزیون می خواستم برم بیرون،همسرم زود بیاد خونه ول الان دیگه نه هفته ای یکبار هم نمی خوام برم بیرون ،می خواستم قبلا شوهرم زود بیاد کنارم باشه ولی الان نه خسته شدم تا وارد گروهای مختلط شدم باب آشنایی شروع شد بعد علاقه ول باز گوشه ای از ترس رو از خدا و به همسرم خیانت نکنم در وجودم هست فقط چت نه دیدار،نه حرفهایی که فقط زن و شوهر واقعی ....بهم میزنن فقط چت با حرفهای محبت آمیز و عاشقانه و..... در همین حد حتی نیاز ... خودم رو سر کوب میکنم تا با شوهرم باشم نه با غریبه کار من مت زیادی نیست حدود یکسال دختری که در دوران مجردی از گناه وحشت داشت و بعد از ازدواج همه چیزش برای همسرش بودوگناه بدنش رو می لرزاند الان دائما در حال چت با مرد متأهل غریبه دیگه بدنش از گناه نمی لرزه دیگه عاشق شوهرش نیست چت می کنه کنار شوهرش ولی شوهرش اصلا توجه نداره شب بخیر می‌ره می خوابه من تا نزدیکی صبح چت می کنم بیدار میشه می بینه من نخوابیدم فقط صدا میگنه چرا نمی خوابی من :الان میام می خواین بازم بگم اینو میگم و تمام میدونم هیچ کس باور نمی کنه ولی خدای من که میدونه وباور داره مهم نیست کسی دیگه باور نکنه میگم من با مشاور زیاد در ارتباط بودم تا قبل از این اتفاق برای حل مشکلم چون عاشق زندگی و همسرم بودم رفتم مشاوره بهم گفتن این دفعه با همسرت بیا با هزار جور خواهش و تمنا بردمش بعداز مدتی حرف زدن مشاور گفت از همسرت راضی هستی گفت از هر نظر بگین کارش ۲۰هست مثل او دیگه پیدا نمی تونم بکنم مشاور بهش گفت در این چندسال چند بار به خانومت گفتی دوست دارم یه نگاه به من وبه مشاور گفت هیچ بار چشمای مشاور از تعجب گرد شد با کار همسرم که شغل آزاد داره ودر طول روز ۲،۳ساعتی بیشتر خونه نیست و تا ۱۲،۱شب خونه نیست ومن بدون بچه براحتی می تونم بزرگترین خیانت ها رو انجام بدم در این چند سال با همسر که من دارم کنارش چت کنم توجه ندارن بیاد خونه نباشم فقط یه زنگ کجایی: بیرون دیر نیای من فقط به چت رو آوردم ونمی تونم ترک کنم به امید اینکه صبح میشه و می تونم باهاش باشم بیدار میشم و به خودم وکارهام میرسم نه خودم بگم اونی که مارو آفریده شاهد هست همسرم ازم از لحاظ راضیه ولی بخاطر تمام چیزایی که براتون گفتم همسرم منو وادار به این خیانت کرد بعضی ها شعار میدن که نباید اینکار رو می کرد باید از خدا ترسید باید باید من میگم ما معوصوم نیستیم و شیطان قسم یاد کرد که جهنم را از بندگان پر کند مگر صالحین رو http://eitaa.com/joinchat/3779723272C22d0624772 ادامه داره👇👇👇👇
الان بزرگواران وجدان خودتون رو قاضی کنید شما بگین کدوم مقصر هست کدوم باید تاوان پس بده من یا همسرم مادر دوقلوها یا مجید شوهرش یا هزاران زن و مرد مثل ما که نمونه هستیم از مشتی نشانه خروار نمی گم کارمون درسته نه و ای چی باعث شد به این راه کشیده بشیم اگر ما بد بودیم بآید دوران مجردی هم مشکل داشتیم حال قضاوت باشما و کاربران حرفها فقط با منطق باشه تا به دل بشینه تا باعث بشه جلو این اعمال گرفته بشه یه دنیا ممنون و ممنون از کانال خوبتون ✅ 👇👇👇👇 خانما‼️ خانما‼️ خانمااااااا‼️🙁 داری اشتباه میکنی عزیز داری توجیه میکنی خودتو عزیز اگه دوستان نظری دارن ارسال کنن . سر این بحث حرف داریم😊 ارتباط با ما: @clad_girls14 http://eitaa.com/joinchat/3779723272C22d0624772
👇👇 بابت پست اخر کانال 😥خیلی فکر کردم ک ببینم این خانم حق داره یا نه ..!! از نظری ک ایشون‌ نسبت ب شوهرشون سرد شدن و ..🙊 حق داره ولی این که بگن اخرین راه حلشون برای درست کردن‌ رابطشون خیانت بوده اصلا این درست نیست ❌❗️ پیش مشاور رفتن واقعا عالی بوده 😉این اقدامشون اگه‌جلسات مشاوره رو به هر دلیلی ادامه ندادن میتونستن با یکمی سرشدن یا تغییری در مراحل رابطشون اعمال کنند تا اعتراضشون رو نسبت به شوهرشون اعلام میکردن📢 به هر حال بعد از چند وقت‌ همسرشون متوجه ی سرد بودنشون میشدن‌ و دلیل رو میپرسیدن 😑 و یه نکته ای اگر همسرتون میدیدن ک شما دارین تا صبح چت میکنین🗣 و توجه نمیکردن از نظر من رو بی توجه ای نزارین بهتره شاید خیلی ب شما اطمینان دارن یاـــ⚠️ واین که شاید تویه رابطتشون سیاست های زنانه‌ رو اعمال نکردن سیاست ہای زنانه فقط غذای خوب درست کردن ‼️و زیبا بودن 💅🏻برای شوهر نیست بلکه شما باید این رو به همسرتون جوری میفهموندید که زندگیمون مثل پازل اگر تیکه ای از پازل نیازهایه زندگیمون رو من به‌خوبی برای تو گذاشتم توهم در مقابل باید همین کار رو برای من انجام بدی الان شاید بگین همسر من اصلا بامن حرف نمیزنه‌و به فکر کاره‌و... چجور من باهاش صحبت کنم اخه به زور ؟!!😒 یه نمونه من یادم افتاد که یه بانویی مشکل شمارو داشته وهمسرش به قول اون خانم ب اون به چشم یک منبع برای برطرف کردن نیازهاش نگاه میکرده (البته این تفکر اون بانو بود ) ایشون دیگه به اخر خط رسیده بودن جوری که فکر میکردن باخودکشی شاید همسرشون متوجه اش بشه شاید تغییری تو رفتارش بده ولی بعدها وقتی با یک مشاوره صحبت کردن و امید وار شدن از همسرشون درخواست میکنن که باهم صحبت کنن اما شوهرشون هی روزهای صحبت رو به عقب میندازه این بانو هم یه کار جالبی میکنه با قلمشون تمام حرف های دلشون رو واشتباهات همسرشون رو مینویسن 😄 و برایه همسرشون تو محل کارشون پست میکنن همسرشون باخوندن نامه خیلی متعجب میشن میان خونه و میگه چرا این حرف هارو نزاشتی ت خونه بهم بگی و احساس ندامتشون رو به همسرشون نشون دادن و صحبت کردن و ... و در مراحل زندگیشون تغییراتی رو تو زندگیشون اعمال کردن البته این کار اولش هم ب فکرشون خیلی کودکانه ب نظر میرسه اما نتیجه ی خوبی بهشون داده چیـزی که دراخر میتــونم بگم ناامید نشید و برایه خواستتون بجنگید چون ناامیدی راهی رو برای نقشه های شیطان در افکارمون هموار میکنه ببخشید اگه صحبتام زیاد شد خواهری 💕 http://eitaa.com/joinchat/3779723272C22d0624772
✉️ 👇👇 همیشه بعد از خوندن این خاطرات یاد مادر عزیزم میافتم... مادری که خیلی هم با من فاصله سنی نداره...کمتر از بیست سال فاصله مونه اینو گفتم که بدونید طرز فکرمون خیلی هم از هم دور نیست یه وقتایی که خیلی کم میارم اول شیطان دم گوشم ضجه میزنه چقدر تو بدبختی چقدر شوهرت بده چقدر تو خوبی و لیاقتت بیشتر از این حرفاست... اما یاد مادرم و خیلی از مادرهای این سرزمین خوب دلمو آروم میکنه.. خانم های عزیز مگه مادرهای ما دل نداشتن مگه مادرهای ما آدم نبودن؟؟!!! تو چه شرایط سختی زندگی میکردن بچه داری شوهر داری کهنه شوری بدون هیچ وسیله سرگرمی بعد تازه شوهرشونم که میومد مثل یک پادشاه بهش احترام میزاشتن و در خدمتشون بودن بچه میاوردن دریغ از یک جمله محبت آمیز دو روز بعدشم بلند میشدن دنبال کار و زندگیشون هیچوقتم افسردگی پس از زایمان و کوفت و... هم نمیگرفتن بعضیاشون شاید تا آخر عمر حتی نمیفهمیدن ارضای عاطفه و.... یعنی چی ولی هیچوقتم حتی به ذهنشون خطور نکرد که خیلی کارا رو بکنن همیشه صحنه ای از فیلم حضرت یوسف جلو چشممه که به همسرش گفت ببین زنان مصر با دیدن یوسف دستشونو بریدن و همسرش سیلی نثارش کرد و گفت تو چرا خودتو با زنان پاکدامن مقایسه نمیکنی؟؟؟ خواهرای من خیلی از زنان سرزمین ما در راه خدا خون دادن جون دادن از پسر و همسرشون گذشتن ما چکار کردیم؟؟؟ تا تقی به توقی میخوره سریع افسردگی میگیریم دنبال همدم جدید....!!!!!!!!!!! همسایه طبقه بالا ما سال گذشته همسرشو در سوریه فدا کرد آیا اون دل نداشت؟؟؟؟ http://eitaa.com/joinchat/3779723272C22d0624772
👇👇👇