تمام روز ششم اهل روضہ بسم اللّہ
دخیل نام عـلے ، "شیرخوار" ڪربُبلا
تمــام تشنگے ما فــداے طفــل رباب
ڪه تشنہبود و سہشعبہ رسید بےپروا
ڪنار ماه عطش٬ ماه صبر و استغفار
دوباره زنـده شده داغ ظهر عاشــورا
غرورِ مشڪ شڪست و ڪنار علقمہ ریخت
علَم بہ گریہ نشست از شهـــادت ِ سقــا
ڪنار سفــرهٔ افطــار و گریہ بر این داغ
ڪہجان سپرده چرا تشنہ، زادهٔ زهرا(س)؟!
امیدوارم و خواندم پس از دعاے سحر
فقط دعاے فرج را بہ عشق آل عبا(ع)
خدا ڪند ڪہبیاید همین؛ همین جمعہ
بہ حق حضرت سلطانِمان؛ امامِ رضا(ع)
😔😔😔
گوشه ای از زندگی #شهید_اصلانی
ــــــــــــــــــــــــ
از خانوادهای روستایی و زحمتکش از روستای سده خواف دیده به جهان گشود.
او همراه برادرانش جبهه را درک کرده بود. چه پدر و مادری و چه نسل شریف و عزیزی
۴ پسراز ۶ پسر را راضی بر شهادتشان کرد آنهم نه امروز بلکه در سال ۶۰
دو پسر این خانواده در جبهه شهید شدند و
یک پسر امروز و با لب تشنه آن هم در زمانهای که بعید به نظر میرسد کسی شهادت نصیبش گردد. بعد از فوت والدین، شهید اصلانی کار بزرگی کرد و پسر دیگر خانواده که جانباز اعصاب و روان بود و کسی جرأت زندگی با او را نداشت، سالها در حیاط منزلش یک اتاق برای برادر ساخته و درکنار خود وخانوادهاش به او جای داده و پرستار برادرش بود
او شهید بود و همچون شهدا زندگی کرد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷صحبت های همسر شهید محمد صادق دارایی در کنار یادگار های شهید...
#شهید_رمضان
#عمامه_خونین
🆔
شروع یک روز عالی
میتواند خیلی چیزها را
تحت تأثیر خود قرار دهد
مثلاً
"یک احساس عالی"
"یک دیدار عالی"
"یک قرار عالی"
"یک کار عالی"
و "یک زندگی عالی"
"ســلام صبح بخیر
رفیقی داشتم که از دار دنیا یه پیکان درب و داغون سفید یخچالی داشت و می پرستیدش! با اینکه ماشینه خیلی هم سرپا و مدل بالا نبود ، اما خیلی هوای اون رو داشت. میگفت : من که پول ندارم عوضش کنم ، پس بهتره از همین چیزی که دارم خوب مراقبت کنم. یه روز اومد دنبالم که باهم بریم بیرون. دیدم یه برچسب بزرگ طرح ِ برندهای معروف ماشینهای خارجی رو روی شیشه سمت ِ شاگرد چسبونده ، خندم گرفت و گفتم این چیه چسبوندی بابا ، خیلی ضایعه ، انگار ندید بدیدی ، بعد برچسب شیشه رو کشیدم و کندم . دقیقه ای نشد که یکهو نصف شیشه ماشین افتاد پایین و خورد شد. خیلی ناراحت شد و منم از اتفاقی که افتاده بود جا خوردم . در بین راه میگفت که پول نداشته شیشه ماشین رو عوض کنه ، واسه همین یه برچسب زده روش که کسی جای ترک خوردگی رو نبینه تا بلکه پولی دستش بیاد و یه شیشه نو بندازهو. کلّ اون روز رو دمغ بودم . با اینکه چیزی بهم نگفت اما از خودم و کاری که کرده بودم شرمنده شدم . وقتی من رو رسوند دم ِ در خونه ، بهم گفت : "غصه نخور، فدای سرت رفیق. یه چیزی رو رفاقتی بهت بگم!؟ اینکه یه شیشه بود و مهم نیست ، بالاخره حلش میکنم ، اما خواستم بهت بگم که مواظب باشی اگه یه روز کسی رو دیدی که یه جای زندگیش رو خیلی دوست داره و قشنگ نشونش میده ، نزنی تو پَرش . حالش رو نگیری ، شاید خواسته جای یه زخم رو بپوشونه تا کسی باخبر نشه . *خیلی وقتها مجبوریم روی یه سری مشکلات ، غم و غصههامون برچسب خوشحالی و امید بچسبونیم تا حداقل کسی از وجودشون باخبر نشه. حواست باشه به برچسبهای قشنگ زندگی آدمها دست نزنی*. بعد ، گازش رو گرفت و رفت و من تو دود سیاه و غلیظ پیکانش گم شدم.
#گزیده_کتاب ۵۷
✅ بهارِ عُمر و شکوفههای سعادت
▫️ مواظب باش تا با گذشت بهارهاى عُمرت، شكوفههاى سعادت را بر روى دوش لحظههایت داشته باشى.
▫️ لحظهها، حتّى لحظهها را كم نگير، كه آنچه تمامى بهشت و تمامى جهنّم در آن شكل مىگيرد، كم نيست.
▫️ و كسى كه اين سنگينى را در هر لحظه احساس كند، بیكار نيست، مشغول است و اهتمام دارد؛ كه مولاى تو مىفرماید:
«شُغِلَ مَنِ الْجَنَّةُ وَالنَّارُ أَمامَهُ»
▫️ آن كس كه بهشت و جهنّم، در هر لحظهى او نهفته است؛ كسى كه هر نگاهش، هر تصميمش و هر اقدامش، بهشت و يا جهنّم را به دنبال مىكشد، بیكار نيست؛ آرام نيست.
▫️ كسى كه با يك امضا مىخواهد ميلياردها و ميليونها و حتّى صدها و هزارها را جابه جا كند، بىخيال نيست، كه مشغول است، گرفتار است، دقيق است.
▫️ پس چگونه هنگام جابه جايى دنيايى بزرگتر از تمامى عوالم گذشته، بىخيال، بى باك و سر به هوا مىماند و كليد لحظهها را در چاه غفلت مىاندازد.
📚 نامه هاى بلوغ، ص ۵۵
✍استاد علی صفایی حائری
🌸الهی روزم را با نام تو آغاز میکنم
در انتظار رحمتت نشستہ ام🌸
💜بدهی ڪریمی
🌸ندهی حڪیمی
💜بخوانی شاکرم
🌸بـرانی صابـرم
💜الهی به امید تو
🌸برای شروع یک روز عالی
#خدایــــا_به_امیــــد_تو💕