eitaa logo
چرا طلبگی؟!
1.5هزار دنبال‌کننده
218 عکس
17 ویدیو
0 فایل
اهداف کانال: 🔹️ تبیین ضرورت طلبگی 🔹️ تبیین جایگاه حوزه در تمدن اسلامی 🔹️ آشنایی با راه و رسم طلبگی و سیره علما 🔹️ پاسخ به شبهات طلبگی 🔹️ بررسی اشکالات نظام فعلی حوزه ارتباط با ادمین: @Ali_rezaa110 👈 📚 تحت اشراف جمعی از اساتید حوزه علمیه
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻شما عُرضه دارید و خوب هم عُرضه دارید! آیت‌الله : 🔸مرحوم در دوره‌ای به دلیل کمبود وجوهات، برای ادارۀ حوزۀ قم چند ماهی قرض می‌کنند. پس از چند ماه مجبور می‌شوند بگویند که دیگر نمی‌توانیم بدهیم. 🔹آقای صدر گفت:‌‌ چند به منزل ما آمدند و گفتند: شنیده‌ایم، فرموده‌اید این دفعه شهریه ندهند... گریه می‌کنند و می‌گویند که ما با این سختی به حوزه آمده‌ایم و الان حتی به وطن نداریم. 🔸 آقای صدر بعد از نماز صبح به حرم می‌روند و به سلام‌الله علیها خطاب می‌کنند: عمه‌جان، اگر عُرضه دارید، ‌این طلبه‌ها را اداره کنید؛ اگر ندارید، به پدر یا ارجاع بدهید. این طلبه‌ها که خدمت دین جدّت می‌کنند، آیا باید از بمیرند؟ 🔹بیرون آمدم. ناگهان متوجه شدم که چرا باید چنین تعبیری کنم و این جور برخورد کنم؟ با ناراحتی منزل آمدم و شروع کردم به خواندن قرآن ... 🔸مشهدی محمد خادم آمد و گفت که یک شخص کلاهی کیف به دست آمده و می‌گوید که می‌خواهم آقا را ببینم ... آن شخص گفت: من از شیراز می‌آمدم. به تپۀ سلام قم که رسیدم، به ذهنم آمد که اگر در این راه‌های مخوف که پر از چاله بود و با این ماشین‌های ناجور بمیرم، خودم را نداده و مدیون از این دنیا رفته‌ام ... 🔹کیف را باز کرد. چمدانش پر از پول بود. تمام قرض‌های ما و شهریه یک سال حوزه را پرداخت کرد و رفت. بعد از آن رفتم حرم و از حضرت عذرخواهی کردم و عرض کردم که شما دارید و خوب هم عُرضه دارید! 🔰 چرا طلبگی؟! https://eitaa.com/joinchat/882966946C4b9be7b82c
🔻نگفتم نیا؛ گرسنگی دارد! 🔹 در سن 14سالگی وارد اصفهان شده و در مدرسه صدر، گرفت و به درس و بحث مشغول می‌شود. 🔸شبی از شب‌های زمستان پدرش به دیدن او می‌آید و وقتی زندگی او را می‌بیند که نه فرش و و نه حتی چراغی برای روشن کردن حجره دارد با سخنانی سرزنش آمیز به او می‌گوید:‌ نگفتم نیا، و ... دارد. 🔹سید ناراحت شده و به طرف قبله می‌ایستد و زمان (عج)‌ را مورد خطاب قرار می‌دهد و با چشمانی اشک بار می‌گويد: آقا! عنایتی کنید تا نگویند شما ندارید! 🔸لحظاتی نمی‌گذرد که فردی درب مدرسه صدر را به صدا درمی‌آورد. وقتی خادم در را باز می‌کند، فرد ناشناس از او سراغ سیدابوالحسن را می‌گیرد و خادم، سید را فرا می‌خواند. 🔹سیدابوالحسن با سیدی روبه‌رو می‌شود که پس از دلجویی به او می‌دهد و می‌گوید: شمعی نیز در طاقچه حجره است،‌‌ آن را بردار و روشن کن تا نگویند شما آقا ندارید. 📚توجهات ولی‌عصر (عج) به علما و مراجع تقلید، ص۱۲۳ 🔰 چرا طلبگی؟! https://eitaa.com/joinchat/882966946C4b9be7b82c