#ویژه_کپشن
#دلنوشته
حاج قاسم!
باور رفتنت وقتی تنها یک ماه تا بامداد ۱۳ دی باقیست،
هنوز هم سخت است..
تو برای من که روزهای انقلاب و جنگ را ندیدم ،
باور تمام حماسه ها، باور تمام حماسه آفرینان بودی!
تو برای من رجایی و بهشتی، چمران و آوینی، همت و باکری،
صیاد شیرازی بودی!
میانه ی میدان جنگ، تدبیر چمران بودی.
بین کودکان یکرنگی رجایی بودی!
منش تو بوی بهشتی داشت..
چشم های تو نشان از چشم های همت داشت..
تو یک تنه رسانه ی آوینی بودی!
هر آنچه آوینی خواست از بزرگان و از مقاومت بگوید را در تو دیدم، در تو باور کردم!
سیزدهم دی ماه تا همیشه برایم تاریک و محزون شد..
سیزدهم دی ماه ۹۸ من تمام قهرمانانم را یک جا از دست دادم..
من دیدم که همت در مجنون دوباره در خون غلطید..
آن قهرمان ایستاده در غبار را دوباره در لبنان اسیر دیدم.
حججی را بی سر دیدم..
من دست تو را دیدم که از تن جدا بود،
تا علقمه رفتم!
من زینب را در تل زینبیه دیدم..
حاج قاسم!
۱۳ دی ماه ۹۸ فرو ریختم و دوباره متولد شدم!
من دوباره آرمانهایم را دوره کردم!
دعا کن آنگونه زندگی کنم که شرمنده چشمانت نشوم!
@basirat_shahriyar
📝 #دلنوشته| هرچه بود کار خدا بود‼️
🍃🌹🍃
🔸 شبی که در آن" إِن تَنصُرُوا اللَّهَ يَنصُركُم" تبلور پیدا کرد و کشور ایران ظرف نزول این وعده شد و مُزد " يُثَبِّت أَقدامَكُم" شهدا را به ثمر رساندنِ خون پاک آنها قرار داد و کاخ ستمگران را ویران کرد.
🔹 امشب به وضوح جای خالی شهدا با تمام وجود حس می شد، و انعکاس صدای آنها را بعد از ۴۳ سال در آسمان پر افتخار ایران طنین انداز بود. آری ۴۳ سال اقتدار در عین مظلومیت، شبی که امام را دلتنگ یاران شهیدش کرد و شهد شیرین پیروزی انقلاب اسلامی را با یاد آن سربازان صادق و ثابت قدم گرامی داشت، همان یارانی که رفتند تا امشب را شبی توحیدی در تاریخ پر پیچ و خم ایران به یادگار بگذارند.
✍ محمد نظریان
#بهمن_تماشایی | #روشنگری | #ثامن
@basirat_shahriyar
🇮🇷
📝 #دلنوشته | به یُمن ورود شهدای گمنام به کشور
🍃🌹🍃
🔻به تعداد روزهایی که بعد از رحلت پیامبر مهربانی ها، بی بی دو عالم صدیقه طاهره در دفاع از #ولایت از همه هستی خود گذشت و غریبانه و مظلومانه به شهادت رسید.
🔸از #فتنه دشمنان مکتب اهل بیت گذشته بود که لالههای زهرایی وارد مام وطن شدند و آمدن شان چه معنا دار شد.
🔹مثل مادرشان گمنام آمدند، مثل مادرشان برای دفاع از ولایت آمدند، ولایتی که به تعبیر حاج قاسم تنها و مظلوم است و در این فتنه بیشترین جسارت و توهین به این حکیم مظلوم مقتدر شد و سکوت خواصی که ....
🔸آمدند تا بگویند ای مردم سرزمین اهل بیت علیهم السلام، پشتیبان ولی فقیه باشید و او را تنها نگذارید.
🔺آمدند تا بار دیگر به بانوان این سرزمین زهرایی بگویند که خواهرم حجاب تو کوبنده تر از خون منِ شهید است.
#فاطمیه | #ثامن
@basirat_shahriyar
#دلنوشته
خرداد و برگ های سبز و بزرگ چنار باغچه بحر خیابون که در قاب پنجرهی باز اتاق هُرمِ تازه جون گرفتهی گرما رو میگرفتن و با خوش رقصی خُنکی ملیح به اتاق رونه میکردن...
گفتم خدایا اصلا این ماه بیاد و یاد امام زمان عجّلاللّهتعالیفرجهالشّریف بیفتم و بارون نیاد؟!!!
آخ چه بارونی گرفت قبل اذان مغرب و برگ ها سرمستی نشون میدادن از نگاه شوق انگیز امام رجب❤️
عطر أين الرجبييون پیچیده بود تو مأذنهی مسجد حبیب ابن مظاهر و دلم قنج میرفت واسهی نماز اول وقت مسجد و صدای خوش دعای
♡ يامن ارجوه لكل خير♡
نان تازه و افطار با عزیزترین هایی که رضایتشون رضایت خدا بود،
چه دل خجستهای داشتم با داشتنشون و چرا نفهمیدم ی روز میاد ماه رجب و ندارمشون؟!
آه.....
سجاده و صدای ذوق بابا تو گفتن:
اشهدانّعلیاًولیاللهِ اذان💚
دلش بند دل آقا بود و ی عیدغدیر پروانه شد تو باغ حیدر کرار علیهم السلام.
َمن کجام؟!
چادر نماز مادر و شوق قنوت واسه دعا و گرفتن دل شاد مردم سوقات نماز از خدا،
چه سیم وصلی داشتن و من نفهمیدم کین و کجان و کجا رفتن؟
اونم چه رفتنی و چه فراقی !!!
ماه حضرت باباجانمان علیابنابیطالب علیهم السلام و هوای عاشقیِ خدا و دلدادگی خودش به علی❤️
بهوش بهوش بهوش باش ابناء بشر
پدرت را این ماه ولادتی است اعجوبه، کعبه شکاف برداشت از عشقش و به بطن کعبه او قدم نهاده از مقام فیض مقدس به ناسوت برای دلگرمی فرزندانش!
من و درک این مقام هرگز، اما من و چشمان عاشق بابا چرا، چقدر دوست داشتنی بودند چشمان عاشقانت و
چقدر دوست داشتنی است چشمان عاشقانت.
شب های آرزو برای همین رجب است و من آرزو دارم چشمان عاشق رزقم باشد به درک تو باباجان.
آرزو بر ما که عیب نیست، عین سعادت است اصلا این آرزو💚
دوست داشتنت را بر قلب ها سرریز کن که شیدای تو عین عقل است و عقل از درک آن عاجز...
به روح عاشقانهی بابا و مادر بر مقام بلند تو صلوات🌱
بر مقام پرنور و شوکت علیِّ اعلا صلوات🌱
بر آخرین عزیز حضرت باباجانمان علیابنابیطالب علیهم السلام حضرت حجّت صاحب عصر و زمان صلوات🌱
خاکم یاعلی
عماد
@basirat_shahriyar
رسیدم به محضر بااَدَب ترین برادرِ هستی !
نشسته ام نگاه میکنم ...
صدایت هنوز طنین انداز است #علمدار ...
آنجا که نهایت در واپسین لحظات عمر گرانبهایت مولا را برادر خطاب کردی ....
فکرم میرود به آنروزی که #امیرالمومنین فرمود زنی از طایفه دلاوران میخواهم تا فرزندانی شجاع بپرورد ....
چه دوراندیش !
و چه غم انگیز که این #پدر میداند چه ساعتی در انتظار فرزندش است ....
امیر به وجود والای خودش کفایت نمیکند ، گویی ظرفِ وجودِ هر بشر به دست #مادر َش پر میشود و مادرِ #ابوالفضل_العباس عجب مادریست !
فکرش را کرده ای؟
در میانه کارزار کربلا این زنها چه غوغایی کرده اند ...
مادرِ وهب سرِ عزیزش را به آغوش نمیگیرد ؛ برازنده اش نیست آنچه در راه الله داده است را پس بگیرد ...
مادرِ عباس آنگاه که خبر شهادت ۴ جگرگوشه اش را میشنود میپرسد : حسین چه شد؟
برازنده اش نیست از آنچه در راه ولایت پروریده است سراغ بگیرد ...
وخواهرِ حسین ...
این زنِ عجیب ...
انگار صلابت و صدای علی در وجودش تجلی کرده است !
سرش بالاست
در میانِ یزیدیان فریاد میزند « #ما_رایت_الا_جمیلا »
برازنده اش نیست از دردها سخنی بگوید ، زمان نشان خواهد داد در دستگاه الله پیروزِ میدان کیست؟
و به واقع چه پیروزی بزرگی ....
.
نشسته ام نگاه جلال و جبروتت میکنم
چه بگویم در محضر شما ؟
دست بر سر میگذارم و زمزمه میکنم سلامِ خدا بر شما که خوب به عهد برادریت وفا کردی .
.
#کربلا
#بین_الحرمین
#نجف
#قمر_بنی_هاشم
#امام_زمان
#امام_حسین
#سفرنامه
#دلنوشته
#سفر
#نوروز
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#الهی_لک_الحمد
#الحمدلله_علی_کل_حال
❁ـ﷽ـ❁
*#دلنوشته
✨آقای امام حسین، سلام!😍*
🔹گفته بودید وقتی به منزل رسیدیم خبر رسیدنمان را به شما بدهیم تا خیالتان راحت بشود.
🔸خواستم بگویم خیالتان راحت! ما زائرها روی بال فرشتهها قدم گذاشتیم و به خانههایمان برگشتیم.😊
🔹شکرخدا همهی کودکان در سلامت به سر میبرند و مجبور نشدیم حتی یکی از آنها را در خرابهی کشور غریب بگذاریم و برگردیم.😢
🔸روسری و چادر همهی خانمها پر از خاک شد اما از سرشانتکان نخورد. اصلا عموهای کاروان آنقدر غیرتی بودند که حتی اجازه ندادند کسی نگاه چپ به آنها بکند، چه برسد به اینکه بخواهند به چشم کنیز نگاهشان کنند!
🔹مردم خیلی ما را دوست داشتند. برایمان لقمه میآوردند و اصرار میکردند بخوریم. خداروشکر لقمهها صدقه نبود.
🔸نگران حالمان بودید، خواستم بگویم هیچ خاری در پایمان فرو نرفته، روی دستهایمان جای طناب نیست و موهایمان آتش نگرفته.😞 فقط کمی آفتاب سوخته شدیم، همین!
🔹سراغ شش ماههی کاروان را گرفتید، خواستم بگویم الان توی بغل مادرش خواب است و احتمالا دارد رویای شیرین سفر را میبیند.
شما خیلی تاکید کرده بودید تشنه نماند. خواستم بگویم همه خیلی دوستش داشتند، بغلش میکردند و برایش آب میآوردند.
🔸دخترها هم کلی بازی کردند و از این طرف به آن طرف دویدند. ولی خداروشکر در بین انبوه جمعیت نه گوشوارهای گم شد و نه دامنی آتش گرفت.😢
🔹همسفرهایمان همه عالی بودند، همه مؤدب و متین صحبت میکردند و هیچ کس به شما و خانواده تان بد نمیگفت.....😭
*✅ آقای مهربانم،😍خواستم بگویم همه چیز خوب است. همه به خانههایمان برگشتیم و هیچ چیز و هیچ کس را در صحرای کرب و بلا جا نگذاشتیم به جز "دلمان" ....😭
#التماس_دعای_فرج*
✍ ارسالی از اعضا
#انتقال_تجربه
#جهاد_تبیین
*ble.ir/dostaneha1401_08*
بسم رب الجهاد....
بنام خدای جهاد...
همان خدایی که جهاد را قرار داد
برای عزّت اسلام
و اسلام را برای عزّت بندگان!
و سلام بر مجاهدان اسلام!
همانانی که مدال عزت را به گردن نهاندند
و تجلی گاه و کانون عشق پروردگار در میان مردم شدند
همانی که خدای متعال فرمود:
مَن طَلَبَنی وَجَدَنی
و مَن وَجَدنی عَرَفَنی
و مَن عَرَفَنی احَبّنی
و مَن احَبّنی عَشَقَنی
و مَن عَشَقَنی عَشَقْتُهُ
و مَن عَشَقْتُهُ قَتَلْتُهُ
و من قَتَلْتُهُ فَعَلَیَّ دِیتُهُ
و مَن عَلَیَّ دیتُه فأنا دِیتُه
آری آنان خدا را طلب کردند
سپس یافتند!
و شناختند!
و عاشق شدند!
و خدا نیز عاشق آنها گشت
و پایانی شکوهمند در دنيا
و آغازی زیبا در آخرت را رقم زدند
آغازی که در آن فنا و زوال نیست
و إلی الأبد در محضر "الله" رزق میخورند و روزی میدهند، در آنجا سُکنی گزیدند.
بندگان خالصی که امیر عاشقان و پیشوای مجاهدان، علی علیه السلام در وصف شان فرمود :
فی الارض مجهولون
و فی السماء معروفون
آری!! یکی از آن ناشناخته های زمینی و شناخته شده های در آسمان، کسی است که نُه سال مدال افتخار بندگی را از آن خود نموده
کسی که نامش جهاد
رسمش جهاد
و راهش ماندگار ماند
سلام برادر عزیزم!
سلام رفیق شهیدم!
سلام جهاد!
سلام بر تو ای مجاهد!
سلامی از اعماق وجودم
به ساحت عرشی ات که در جوار "الله"
ناظر ما و عامل امر خدا هستی!
جهادجان! اینک که این سطور را مینویسم یقین دارم شاهدی و مرا میبینی
ناظری و مرا جواب میدهی
دلگویه هایی دارم که با تو در میان میگذارم
جهاد! تو کسی هستی که اول خود را شهید کردی، بعد جهاد نمودی
گام های شهادت را برداشتی و به میدان جهاد عزم نمودی
تعلقات بریدی و تنعمات یافتی
شهوات گسیختی و شهودات یافتی
توکل کردی، تحرر یافتی
مأنوس رب شدی، محبوب خلق گشتی
دل به دنیا نبستی، آخرت را از خود کردی
جهاد! برادر و رفیق شهیدم!
دردهاییست مرا، که سینه ام را به تنگ آورده
جهاد جان، دست مرا بگیر
خسته ام از این دنیای فانی که وفا در آن نیست
دلگیرم از این روزگار که ارزش آدمی را به لرزش و دین اش را به لغزش می اندازد
و ماندن در این وادی، سلاحی میخواهد به نام ایمان به "الله" همانی که تو داشتی و همانند پروانه از پیله ی ظلمتکده دنیا، پروا کردی و دور شمع معبود سوختی و فدای محبوب گشتی
جهاد جان! دست مرا هم بگیر
در بحبوحه دنیا و سختی روزگار
گاهی سینه ام به تنگ می آید
زانوانم سست و بینایی بصیرت ام کم میگردد، نیاز به همراه و راهنما دارم
و چه راهنمایی بهتر از تو که زنده ای و ناظر به ما...
جهاد! آمال و خواسته های فراوان دارم و عزم سست و کم کاری بسیار...
مرا در راه معشوق راهنما باش
که تو از علامات خدایی و ستاره هدایت...
وَعَلَامَاتٍ وَبِالنَّجْمِ هُمْ يَهْتَدُونَ
راهنما و رفیق راهم باش
که شهید شوم و جهاد کنم
و همانند تو
من نیز فدایی فقیه زمان
"خامنه ای عزیز" و یاور امام مظلومان
"مهدی صاحب زمان "شوم
و همانند تو شهد شیرین شهادت
کام تلخ مرا گوارا سازد
و شامل وعده حقِ معبود شوم که فرمود :
ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله....
و پیوستن به حیات جاودانه ای که
تو درآن به سر میبری...
اللهم الرزقنا شهادة فی سبیلک
و طریق ولیّک و حجتک
سیدنا المظلوم، مولانا الغریب
حجة بن الحسن العسکری
ارواحنافداه و علیه التحیة والسلام
سیدمحمدعلوی :|28 دی ماه 1402
نهمین سالروز شهادت مجاهد اسلام
شهید جهادمغنیه و شهدای قنیطره
#دلنوشته🍃
#دلنوشته ای برای ...
می دانی سید ،
دلم خیلی برایت تنگ شد.😭😭
حتی شاید بیشتر از حاج قاسم .
اون روز ها ته ته ته دل مان خبر داشت که بالاخره یک روز صبح از خواب بیدار می شویم و خبر #شهادت سردار مان را از تلویزیون خواهیم شنید.
اما تو فرق داشتی. اینقدر به بودنت عادت کرده بودیم که حتی فکرش را هم نمی کردیم که یک روز صبح قرار است ما از خواب بیدار شویم و #سید ما برای همیشه بیدار نشود😭😭.
برای همین است که رفتن حاج قاسم را باور کردم ولی رفتن تو را نه😭😭.
او زندگی اش حماسه بود
و حماسی رفت. تو اما مظلوم بودی. مظلومانه هم رفتی😭😭
یک جای دور، خیلی دور ، در هوایی مه گرفته با #خدای خودت خلوت کردی تا مزد اخلاصت را بگیری.
به دور از هیاهوی مقام و شلوغ کاری میز و صندلی ریاست.
فکر ما را نکردی با معرفت؟
نگفتی بعد سال ها داریم از دیدن رئیس جمهورمان کیف می کنیم؟
تو شوق ما را وقتی کنار آقایمان می نشستی ندیدی؟
شعف صدای آقا را وقتی از شما تعریف می کرد نشنیدی؟😭😭
معرفت ات را شکر سید.
ما را درگیر خودت کردی و خودت را رها از ما؟ واقعیت اش را بخواهی
هنوز رفتنت را باور نمیکنم.
هنوز منتظرم فردا در خبر ها بشنوم "
ریاست محترم جمهور حجه الاسلام رئیسی در دیداری صمیمانه پای صحبت کارگران معدن فلان نقطه دور افتاده نشست"
. . اما باید بپذیرم. سید #خوش_قلب و بی تکلف ما، از پیش ما رفته است. برای همیشه.😭😭
دلم برایت تنگ می شود سید😭😭😭😭😭😭😭. خیلی زیاد. برای لبخند مهربانت.😭😭😭😭😭 برای اضطرابی که در لحظه تنفیذ در چهره ات موج می زد که همان اضطراب دل ما را قرص کرد که کار به دست مرد
خدا افتاده.
دلم برای تقوایت در مناظره
تنگ می شود.😭😭😭
آن جا که به تو گفتند سندرم پست بیقرار داری و تو جواب ندادی.
چرا به آنها نگفتی سید؟ چرا نگفتی که پست بعدی ات #زمینِ_سردِ معراجِ شهدای تبریز است؟
کاش جواب می دادی تا دلمان برای جواب ندادنت این همه تنگ نمی شد.
وقتی نگرانی ات برای #ناهار خوردن کارگران را تمسخر کردند، تو دنیای کوچک شان را به روی شان نیاوردی.
مثل همیشه لبخند زدی و از کنارشان گذشتی
. تو با خدا عهدی داشتی و خدا امروز عزیزت کرد. عزیز ایران.😭😭😭
بیش از این خسته ات نکنم
سید جان.
می دانم خسته ای. چند سال است درست نخوابیده ای.
حالا دیگر استراحت کن.
بی آن که نگران فردا باشی.
برای ما هم دعا کن.
دوری ات سخت است.
ما سید خوش اخلاقِ #مهربانِ صبور خودمان را می خواهیم اما چه کنیم که خدای ما هم خوش سلیقه است و تو را برای خودش خواسته.
#شهادت_گوارایت.
سلام ما را به امام امت برسان.
#دلنوشته
به این فک میکنم که دیدی چقدر خوب تونستیم تو این ۲_۳ هفته با بقیه ارتباط بگیریم؟
با اون خانومی که چون کم حجاب بود فقط از دستش حرص میخوردیم و رومونو برمیگردوندیم؟😅
حالا دقیقا مخاطبمون شدن همینا چون میدونیم اکثرا با حجابا به جلیلی رای میدن. برای همین الان با دقت میگردیم دنبال همین کم حجابا و شل حجابا که بهشون میگیم قشر خاکستری و تو پارک و تو حرم با چشمامون میگردیم که همچین کسایی رو پیدا کنیم و بریم باهاشون صحبت کنیم و مجابشون کنیم رای بدن به جلیلی.
شکر خدا تونستیم با خیلیا ارتباط برقرار کنیم و پای درد دلشون بشینیم و شکاف ها رو از بین ببریم.💪
به نظرم شاید لازم باشه همین روند رو مثلا یکسال کامل ادامه بدیم تا بتونیم مردممون رو از رسانه که ابزار دشمن هست مصون کنیم. تا ان شاالله بتونیم مردممون رو از فتنه های احتمالی پیش رو نجات بدیم و باز در مواقع حساس کاسه چه کنم دستمون نگیریم.
تنها راه حفظ وحدت و انسجام کشور و افزایش مشارکت در سال های آینده همین تقویت ارتباطه.
اگر در نهایت روز جمعه مردممون به پزشکیان رای بدن بازم نشون دهنده کم کاری ما در سال های گذشته است. کسی که بین ما و دوستان و آشنایانمون دیوار کشید دشمن بود ولی کسی که این دیوار رو قطور کرد ما بودیم. ما خودمونو جدا کردیم از اینا... نتونستیم تحمل کنیم و نتونستیم متقاعدشون کنیم و فک کردیم فقط خودمونو خانوادمونو نجات بدیم هنر کردیم. حتی مدرسه های بچه هامونم جدا کردیم🙈
حواسمون نبود به اینکه هممون داخل یه کشتی هستیم.
ولی خداروشکر این چند روز یک قسمتیشو جبران کردیم💪 حتی اگه در انتخابات آقای جلیلی رای نیاره، بازم ما کار درست رو انجام دادیم و سربلندیم.
انتخابات یه عرصه ای هست که ظرفیت ها نشون داده میشه. اینم از مزایای جمهوریت در جمهوری اسلامی هست.☺️اگه جمهوریتی در کار نبود، انتخابات هم نبود و اگر انتخابات نبود تلاش ما و رشد مردم و خودمون هم نبود و معلوم نبود الان چه وضعیتی در انتظارمون بود.
امت حزب الله همچین ظرفیتی رو داره. جالبه که میریم داخل حرم با کسی صحبت کنیم میگن قبلا باهامون حرف زدن☺️ خب خیلی خوشحال کنندست که اینقدر میتونیم مثمر ثمر باشیم. مطمئنم مسیر رسیدن به ظهور از همین سمته...🌸
امیدوارم بعد از انتخابات حداقل ده درصد از این مسیر رو بتونیم ادامه بدیم و باعث افتخار رهبر عزیزمون باشیم.
داره تموم میشه
دو ماه عشق بازی
دو ماه اشک و گریه
دو ماه هیئت و روضه
کااااش پایان این دوماه برامون آغازی دوباره باشه،تولدی دوباره!!
این روزهای پایانی ماه صفر رو قدر بدونیم و هر جا پرچمی و بساط روضه ای به پا بود، بی معطلی بریم گدایی...
بریم و به وظیفمون عمل کنیم. بریم و مجلس ارباب رو گرم کنیم.
اونجا چیزی جز عشق طلب نکنیم.
عشق به خودشون و از همه مهمتر عشق به امام زمانمون.
هیچی تو این دنیا غیر از محبت و عشق به اهل بیت علیهم السلام و دوستدارانشون ارزش نداره...
ضجه باید زد، التماس باید کرد که تا قبل از رفتن از دنیا این عشق روزی قلبمون بشه...
به قول حضرت حافظ :
عاشق شو ورنه روزی کار جهان سرآید...
#هئیت_خانگی
#دلنوشته
وقتی وارد شدند، با اینکه چندین سال پیش منزلشان رفته بودیم، از چهره نشناختمشان. اما بین خانم هایی که همزمان با ایشان رسیدند، از نور چهره و عکسی که دستشان بود، شناختمشان.
میان آن جمع می درخشیدند.😭
حس می کردم پسر شهیدشان هم همراهشان آمده.😭
وقتی دیدمشان مظلومیت و معصومیتشان بغض عجیبی در گلویم انداخت.😭
ناخوداگاه رفتم جلو و در آغوششان گرفتم...
بعد از مراسم به ایشان گفتم :
حاج خانم حسم اینه که با پسرتون اومدین.
خندیدند و گفتند :
آره همیشه هر جا می رم باهامه...
تو خواب به مادر گفته بودن هر کی میاد خانه مان و هر جا می روی منم می آیم😭😭😭😭
سالگرد شهادتشان نزدیک است.
چند روز دیگر...
۲۹ آذر ماه.
شادی روح آسمانیشان صلوات
#شهید_حمیدرضا_اسداللهی
#شهید_مدافع_حرم
#روز_گرامیداشت_مادران_و_همسران_شهدا
#دلنوشته