چریک،
رزمیکار،
با یک واسطه شاگرد بانو مجتهده امین،
باهوش،
مربی تکواندو،
اهل فکر و مطالعه،
پاسدار،
دارای سابقه عملیات در سرزمینهای اشغالی...
اینها توصیف یک دختر ۲۲ ساله است؛ شهید زهره بنیانیان.🥀
کتاب «ستاره غروب» زندگینامه داستانی زهره است؛ یک کتاب کمحجم ۱۰۹ صفحهای. ولی برای شخصیتی به بزرگی زهره، ۱۰۹ صفحه واقعا کم است.
شاید نویسنده حق داشته. بعد از سالها، خاطرات زهره در ذهن خانوادهاش کمرنگ شدهاند. بعضی اعضای خانواده یا حاضر به مصاحبه نشدهاند یا به سختی لب به سخن باز کردهاند. وصیتنامه و یادداشتهای زهره گم شدهاند.
یک گنج از دست ما رفته است!
زهره را اگر آنورآبیها داشتند، انقدر فیلم و انیمیشن و رمان دربارهاش میساختند و مینوشتند که تمام ابرقهرمانها و پرنسسهای دیزنی انگشت به دهان شوند.
زهره یک اسطوره است، یک قهرمان است. چهل و چهار سال در گلستان شهدای اصفهان، مقابل مزار آیتالله اشرفی اصفهانی خوابیده است، جلوی چشم مردم. مردم از کنارش رد میشوند و نمیبینندش.
همین کتابی که عکسش را میبینید هم دیگر چاپ نمیشود. هیچجا پیدا نمیشود اصلا(این نسخه چاپ قدیم است و خیلی اتفاقی پیداش کردم، ته انبار یک کتابفروشی).
قلم و محتوای خوبی هم دارد کتاب؛ ولی خب انگار زندگینامه بانوان شهید حتی آخرین اولویت نهادهای فرهنگی هم نیست!
اما زهره همچنان در جایگاه بلندش میدرخشد،
و اتفاقا پرنورترین ستاره هنگام مغرب، ستاره زهره است...✨
🖋شکیبا شیردشتزاده
#لشگر_فرشتگان
#معرفی_کتاب
💠راه سوم (شبکهٔ تخصصی زنان مترقی)
⏩@rahesevvom