بی برقی ...
قطعی برق خودش زخم است
نمک به زخم مردم نپاشیم
برخی تصور میکنند فقط علیه دولت مطلب مینویسند
اما مخاطب کل نظام را مقصر میداند
اکثریت مردم تفاوتی بین پزشکیان و رئیسی قائل نیستند
فحش را به کل نظام میدهند
قطعی برق عصبانی میکند
قابلیت ایجاد آشوب را دارد
آشوب چندین برابر خسارتساز است
عصبانیسازی مردم سر زخمهای ملی روش خوبی برای لایک و فالور جمع کردن نیست
سوژه مناسبی برای دعوای گذشته انتخاباتی یا جمعآوری پیشاپیش رای برای انتخابات بعدی نیست ...
اگر دلسوز نظام هستیم در نقد و لحن نقد برخی مسائل بیشتر دقت کنیم
مراقب باشیم به جو عصبانی کننده مردم کمک نکنیم
دولت و افراد صاحب رسانه باید با مردم صحبت کنند
اقناع سازی در حد شعار نباشد
دلایل ناترازی و کمبود برق فعلی گفته شود
مشکل کمبود نیروگاه یا کمبود سوخت یا آلایندگی نوع فلان سوخت یا کمآبی در فلان نیروگاه و نیاز آب برای کشت کشاورزان و دلایل دیگر گفته شود
راه حل ها گفته شود
مشخص و تضمین شود اگر این قطعی برق انجام شود سال آینده فلان مشکل قبلی در صنعت یا قطعی برق یا آلودگی هوا و ... حل خواهد شد و مشکل فعلی بر مشکل گذشته اضافه نمیشود
مردم ظرفیت محدودی دارند
تابآوری آنان در مقابل عصبانیشدنها یکسان است
مردم را بیشتر در معادلات خود در نظر بگیریم ؛
#برق #قطعی_برق
#ناترازی #دولت #پزشکیان
#شیلی_سازی
میثم ایرانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ناترازی داریم اما نه برای شما دوست #ثروتمند عزیز!ویدئویی از #استخر آب گرم #روباز شمال تهران که بهدلیل مصرف بالای انرژی در این روزهای ناترازی پربازدید شده است! بار هزینه مصرفزدگی و خوشاشتهایی مرفههای بالانشین را هم مردم طبقات متوسط و فرودست بپردازند؟!
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🔻 اتحاد نیلیها-فاضلیها (بازارگرایان افراطی) ایران را به کدام سو هل میدهد؟
✍ میثم مهدیار
▫️آمریکا یکی از آسیب پذیرترین کشورها در مقابل بلایا و بحرانهای طبیعی بوده و هست. به گزارش آمار فقط در سال ۲۰۲۴، ۳۹درصد بر آمار کارتن خوابهای آمریکایی افزوده شده که بخش عمده آن ناشی از ناتوانی دولت در مهار بلایای طبیعی و بی توجهی به تبعات اجتماعی و اقتصادی بلایای طبیعی بوده است.
آتش سوزیهای اخیر در کالیفرنیا و ناتوانی دولت در اطفای حریق و انتشار صحنههایی از تلاش برای خاموش کردن آتش با انتقال آب با کیفهای زنانه دیگر زمینه بحث بر سر دلایل این ناتوانی ها و نسبت آن با سیستم نئولیبرالی اقتصاد آمریکا را فراهم کرده است.
با شروع آتش سوزی در کالیفرنیا و مشکل قطع شدن ناگهانی آب مورد نیاز، حالا نگاهها به سمت زوج میلیاردر (خانواده رزنیک) چرخیده که مالک اصلی ذخیرهگاه آب در این ایالتند و از در اختیار قراردادن آب به نیروهای امدادی و دولت طفره رفتهاند.
این البته اولین بار نیست که پای بحث تبعات خصوصی سازی منابع طبیعی در بلایای طبیعی باز آمریکا باز میشود.
مایکل سندل فیلسوف سیاسی جامعهگرای آمریکایی در ابتدای کتاب «عدالت: کار درست کدام است؟» با اشاره به آسیب دیدن مردم عادی از افزایش قیمتهای سرسام آور بعد از توفان چارلی درباره این بحث می کند که در بحران ها و بلایای طبیعی و غیر طبیعی آن «کار آفرینهای نایس» چطور به سوداگران جان و مال مردم تبدیل میشود. خیلی قبلتر هم نائومی کلاین در کتاب «دکترین شوک» و مفهوم «سرمایه داری فاجعه» خود توضیح داده بود که شرایط بحرانی – مانند بلایای طبیعی، جنگها، یا بحرانهای اقتصادی – زمینه مساعدی برای دولتها و شرکتهای کاپیتالیستی برای بهره برداری از استیصال مردم و پیشبرد سیاستهای اقتصادی و اجتماعی نئولیبرالی است؛ سیاستهایی که در شرایط عادی با مقاومت شدید مردم مواجه میشوداما در لحظات بحرانی به دلیل شوک ناگهانی توانایی مقاومت خود را از دست میدهند و زمینه برای اعمال تغییرات اساسی فراهم میشود.
به هر ترتیب این بلایای طبیعی حداقل کارکردی که میتواند برای مای ایرانی داشته باشد مقاومت در برابر وسوسههای امثال غنینژاد، نیلی و فاضلی برای بازاری کردن همه چیز در کشور است. محمد فاضلی از چندسال قبل در اتحاد با بازارگرایان افراطی مهمترین راهبرد مقابله با بحران آب در کشور را شکل گیری «بازار آب» عنوان میکند و همراه و همگام با امثال غنی نژاد و نیلی و مشایخی و دیگر لیدرهای بازارگرایی افراطی بر حل مساله ناترازی انرژی در کشور صرفا از طریق راهکارهای قیمتی تاکید میکند.
همین یک ماه پیش روزنامه دنیای اقتصاد (ارگان رسمی بازارگرایان) پیشنهاد بازارسازی برای «هوای پاک» را هم مطرح کرده بود. حالا البته از اقتصاددانان بازارگرا انتظاری بیش از این نیست چرا که این گرایشها از تربیت شدگان در مکتب پوزیتویسم اقتصادی که اقتصاد را از یک دانش اجتماعی به یک دانش ریاضیک و فرمولی تقلیل دادهاند طبیعی است اما مساله اصلی میل تعداد زیادی از جامعهشناسان ایرانی به سمت سیاستهای بازارگرایانه و دولت زدایانه با عناوین مختلف است.
در واقع سوال اصلی این است که چرا این جامعه شناسان درسالهای اخیر برخلاف غرض اصلی جامعهشناسی ( دفاع از امر اجتماعی) به سمت دولت زدایی، بازارگرایی، راهکارهای قیمتی و در یک کلام تقلیل جامعه به مکانیسمهای عرضه و تقاضای فرد محورانه میل پیدا کردهاند. آیا این مساله یک انتخاب شخصی و سیاسی است و یا با ریشههای معرفتی شکل گیری علوم انسانی و اجتماعی در ایران ربط پیدا میکند؟ بعدتر در این باره خواهم نوشت.
#ناترازی
#بلایای_طبیعی
#خصوصی_سازی
#بازارگرایان_افراطی
🔻 اتحاد نیلیها-فاضلیها (بازارگرایان افراطی) ایران را به کدام سو هل میدهد؟
✍ میثم مهدیار
▫️آمریکا یکی از آسیب پذیرترین کشورها در مقابل بلایا و بحرانهای طبیعی بوده و هست. به گزارش آمار فقط در سال ۲۰۲۴، ۳۹درصد بر آمار کارتن خوابهای آمریکایی افزوده شده که بخش عمده آن ناشی از ناتوانی دولت در مهار بلایای طبیعی و بی توجهی به تبعات اجتماعی و اقتصادی بلایای طبیعی بوده است.
آتش سوزیهای اخیر در کالیفرنیا و ناتوانی دولت در اطفای حریق و انتشار صحنههایی از تلاش برای خاموش کردن آتش با انتقال آب با کیفهای زنانه دیگر زمینه بحث بر سر دلایل این ناتوانی ها و نسبت آن با سیستم نئولیبرالی اقتصاد آمریکا را فراهم کرده است.
با شروع آتش سوزی در کالیفرنیا و مشکل قطع شدن ناگهانی آب مورد نیاز، حالا نگاهها به سمت زوج میلیاردر (خانواده رزنیک) چرخیده که مالک اصلی ذخیرهگاه آب در این ایالتند و از در اختیار قراردادن آب به نیروهای امدادی و دولت طفره رفتهاند.
این البته اولین بار نیست که پای بحث تبعات خصوصی سازی منابع طبیعی در بلایای طبیعی باز آمریکا باز میشود.
مایکل سندل فیلسوف سیاسی جامعهگرای آمریکایی در ابتدای کتاب «عدالت: کار درست کدام است؟» با اشاره به آسیب دیدن مردم عادی از افزایش قیمتهای سرسام آور بعد از توفان چارلی درباره این بحث می کند که در بحران ها و بلایای طبیعی و غیر طبیعی آن «کار آفرینهای نایس» چطور به سوداگران جان و مال مردم تبدیل میشود. خیلی قبلتر هم نائومی کلاین در کتاب «دکترین شوک» و مفهوم «سرمایه داری فاجعه» خود توضیح داده بود که شرایط بحرانی – مانند بلایای طبیعی، جنگها، یا بحرانهای اقتصادی – زمینه مساعدی برای دولتها و شرکتهای کاپیتالیستی برای بهره برداری از استیصال مردم و پیشبرد سیاستهای اقتصادی و اجتماعی نئولیبرالی است؛ سیاستهایی که در شرایط عادی با مقاومت شدید مردم مواجه میشوداما در لحظات بحرانی به دلیل شوک ناگهانی توانایی مقاومت خود را از دست میدهند و زمینه برای اعمال تغییرات اساسی فراهم میشود.
به هر ترتیب این بلایای طبیعی حداقل کارکردی که میتواند برای مای ایرانی داشته باشد مقاومت در برابر وسوسههای امثال غنینژاد، نیلی و فاضلی برای بازاری کردن همه چیز در کشور است. محمد فاضلی از چندسال قبل در اتحاد با بازارگرایان افراطی مهمترین راهبرد مقابله با بحران آب در کشور را شکل گیری «بازار آب» عنوان میکند و همراه و همگام با امثال غنی نژاد و نیلی و مشایخی و دیگر لیدرهای بازارگرایی افراطی بر حل مساله ناترازی انرژی در کشور صرفا از طریق راهکارهای قیمتی تاکید میکند.
همین یک ماه پیش روزنامه دنیای اقتصاد (ارگان رسمی بازارگرایان) پیشنهاد بازارسازی برای «هوای پاک» را هم مطرح کرده بود. حالا البته از اقتصاددانان بازارگرا انتظاری بیش از این نیست چرا که این گرایشها از تربیت شدگان در مکتب پوزیتویسم اقتصادی که اقتصاد را از یک دانش اجتماعی به یک دانش ریاضیک و فرمولی تقلیل دادهاند طبیعی است اما مساله اصلی میل تعداد زیادی از جامعهشناسان ایرانی به سمت سیاستهای بازارگرایانه و دولت زدایانه با عناوین مختلف است.
در واقع سوال اصلی این است که چرا این جامعه شناسان درسالهای اخیر برخلاف غرض اصلی جامعهشناسی ( دفاع از امر اجتماعی) به سمت دولت زدایی، بازارگرایی، راهکارهای قیمتی و در یک کلام تقلیل جامعه به مکانیسمهای عرضه و تقاضای فرد محورانه میل پیدا کردهاند. آیا این مساله یک انتخاب شخصی و سیاسی است و یا با ریشههای معرفتی شکل گیری علوم انسانی و اجتماعی در ایران ربط پیدا میکند؟ بعدتر در این باره خواهم نوشت.
#ناترازی
#بلایای_طبیعی
#خصوصی_سازی
#بازارگرایان_افراطی