🎨#نقاشی_ساده
#آموزش گام به گام #نقاشی
این شماره: خونه قارچی
این روزها که کوچولوهاتون تو خونه موندن و بیشتر حوصله شون سر میره میتونید با استفاده از این الگوها باهم نقاشی های ساده بکشید و بچه ها رنگش کنن و از لحظات شادی که براشون رقم میزنید لذت ببرن
💕
💜💕
╲\╭┓
╭ 💜💕 🆑 @childrin1
┗╯\╲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸 #دانلود کنید
👀 آیتم آموزشی #ببین_و_بگو در #مهد_پویا
این قسمت: فُک و ماهی
این بخش از برنامه جهت تقویت تمرکز، دقت و حافظه تصویری کودکان طراحی شده و به آموزش کودکان بسیار کمک میکند.
💕
💜💕
╲\╭┓
╭ 💜💕 🆑 @childrin1
┗╯\╲
@childrin1کانال دُردونه(1).mp3
2.81M
#ترانه_صوتی
"متولدین زمستان"
(تقدیم به همه ی دی ماهی های گل و دوست داشتنی )
👆👆👆
🎂
🎉🎂
🎂🎉🎂
🎉🎂🎉🎂
Join🔜 @childrin1
🧬🧪داروساز کوچک🧬🧪
سجاد کاسه را پر از آب کرد و توی سینی گذاشت، چندتا لیوان و پوست نارنگی هم کنارش گذاشت، مادر با چشمان گرد پرسید:«این ها را برای چه می آوری پسرم؟»
سجاد در حالی که پوست نارنگی را توی کاسه می ریخت گفت:«دارم آزمایش می کنم، من یک مرد آزمایش کن هستم»
مادر لبخند زد و گفت:«فقط مواظب باش آب روی فرش نریزی»
سجاد چندبار پوست نارنگی را توی آب فشار داد رنگ آب زرد شد از جا پرید و گفت:«مادر ببین من یک دارو ساختم!»
مادر لبخند زد و گفت:«من مطمئنم یک روز داروساز خوبی می شوی عزیزم»
سجاد دارویی که ساخته بود توی بطری ریخت و کناری گذاشت. بابا از سرکار برگشت. سجاد دوید، خودش را توی بغل بابا انداخت و گفت:«سلام بابای خوبم برای پا دردت دارو ساختم تا بخوری و زودتر خوب شوی»
بابا لبخند زد دستانش را شست سجاد را بغل گرفت و گفت:«سلام پسر مهربانم ممنونم که به فکر من بودی»
بعد از شام سجاد بطری را آورد گفت:«بابا لطفا این دارو را بخور تا پایت خوب شود»
بابا دستی سر سجاد کشید و گفت:« داروی پادرد را روی پا می مالند دارو را بده تا روی زانویم بمالم» سجاد کمی فکر کرد و گفت:«اما، من داروی خوردنی درست کردم»
مادر گفت:«سجادم می دانی دکترها چطوری دارو می سازند؟»
سجاد سرش را بالا گرفت و پرسید:«چطوری؟»
مادر گفت:«با دستکش و در ظرف های تمیز با موادی که فایده های مختلف دارند»
کنار سجاد نشست و ادامه داد:«می خواهی باهم یک داروی خوب برای بابا درست کنیم؟»
سجاد با خوشحالی گفت:«بله می خواهم»
مادر دست سجاد را گرفت و به آشپزخانه برد، قوری را به دستش داد گفت:«من چندتا گیاه دارویی می دهم توی قوری بریز»
سجاد چَشمی گفت و منتظر ماند، مادر کمی چای کوهی، پونه و اویشن به سجاد داد، سجاد از هرکدام مقداری داخل قوری ریخت. با کمک مادر دو لیوان آب اضافه کرد. مادر قوری را روی گاز گذاشت و زیرش را روشن کرد، ده دقیقه بعد داروی گیاهی سجاد آماده بود.
#قصه_متنی
🧬
🧪🧬
╲\╭┓
╭ 🧪🧬 🆑 @childrin1
┗╯\╲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کاردستی
#بازی
#سرگرمی های فوق العاده
🤩 #بازی با چوب بستنی و بادکنک همینقدر میتونه جذاب بشه ❤️
🌼
🌈🌼
╲\╭┓
╭ 🌈🌼🆑 @childrin1
┗╯\╲
@childrin1.کانال دُردونه.mp3
3.59M
#قصه_صوتی
" بیشترش کن"
با صدای( پگاه رضوی)
👆👆👆
🌸
🍃🌸
🌸🍃🌸
Join🔜 @childrin1
کانال دردونه.. .. .. .mp3
4.16M
#لالایی_صوتی
" داداش من خوابیده"
👆👆👆
✨
🎲✨
✨🎲✨
🎲✨🎲✨
join🔜 @childrin1
❄️سه شنبه بی نظیر
♥️امروز برایتان
❄️اینگونه آرزو میکنم
♥️ان شـاءالله
❄️خدا در خونه تک تک تون بزنه
♥️سبدی از خیر و برکت
❄️شـوق زنـدگی
♥️حس خوشبختی
❄️عـمر با عـزت و
♥️عاقبت بخیری هدیه بیاره
❄️
♥️❄️
╲\╭┓
╭ ♥️❄️🆑 @childrin1
┗╯\╲
17.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#مجموعه_شکرستان
🍋
🍊🍋
╲\╭┓
╭ 🍋🍊 🆑 @childrin1
┗╯\╲