⭐️کی لباسها را روی زمین ریخته؟⭐️
هیچچیز بهتر از دوستی و مهربانی نیست.
یکی بود یکی نبود. یک روز قشنگ بهاری، خرگوش خانم یک سبد پر از لباسهای کثیف را در آب رودخانه شُست و آنها را جمع کرد و به خانه آورد. خرگوش خانم در حیاط خانهاش طناب خیلی بلندی از این درخت به آن درخت بسته بود و لباسهای تمیز و سفید را یکییکی روی آن پهن کرد. حسابی خستهی خسته شده بود. رخت و لباسهای شسته شده خیلی زیاد بودند.
وقتیکه کار خرگوش خانم تمام شد، با خودش گفت: «راحت شدم، بروم و یک چای داغ بخورم و کمی استراحت کنم.»
خرگوش خانم سبد خالی را برداشت و رفت توی خانه، چای خورد و راحتِ راحت خوابید. وقتی از خواب بیدار شد سبد را برداشت و رفت توی حیاط تا لباسهای خشکشده را جمع کند. وقتی در را باز کرد و رفت توی حیاط، دید که ایوای، همهی لباسها روی زمین ریخته شده است. خیلی ناراحت و عصبانی شد. با خودش گفت: «این کار کلاغ ناقلاست، حالا میروم و به او میگویم که چه کار بدی کرده.»
بعد بهسرعت رفت و رسید به درختی که آقا کلاغه روی آن لانه داشت. پایین درخت ایستاد و با صدای بلند گفت: «آقا کلاغه بیا بیرون و به من بگو چرا این کار را کردی؟»
آقا کلاغه از همهجا بیخبر از لانهاش بیرون آمد و گفت: «کدام کار، خرگوش خانوم؟»
خرگوش خانم گفت: «چرا لباسهایی را که با آنهمه زحمت شسته بودم روی زمین انداختی؟»
آقا کلاغه جواب داد: «من؟ من این کار را نکردم، راست میگویم. شاید کار میمون باشد. او خیلی شیطان و ناقلاست!»
خرگوش خانم وقتی حرفهای آقا کلاغه را شنید بهسرعت رفت تا به خانهی میمون کوچولو رسید. در زد و گفت: «میمون کوچولوی شیطان ناقلا، بیا بیرون و به من بگو چرا لباسهایم را روی زمین ریختی و گلی کردی؟»
میمون کوچولو از خانهاش بیرون آمد و گفت: «خرگوش خانم من لباسهای شما را روی زمین نریختم، واقعاً این کار را نکردم. راست میگویم. شاید، شاید باد آنها را انداخته باشد.»
خرگوش خانم کمی با خودش فکر کرد و گفت: «باد؟ تو درست میگویی. چرا به فکر خودم نرسیده بود. من به لباسها گیره نزده بودم. برای همین هم باد آنها را انداخته زمین.»
میمون کوچولو گفت: «ناراحت نباش. حالا بیا باهم کمک کنیم و لباسها را دوباره بشوییم.»
در همین موقع آقا کلاغ هم از راه رسید، یک قالب صابون به منقار داشت، صابون را روی زمین گذاشت و گفت: «خرگوش خانم، من هم فکر میکنم باد زده و لباسها را ریخته روی زمین. ولی من برای شما یک قالب صابون آوردم تا دوباره لباسها را بشوییم و تمیزشان کنیم.»
خرگوش خانم که از این کار کلاغ شیطان خیلی تعجب کرده بود گفت: «آقا کلاغه راستیراستی این صابون را برای من آوردی؟»
میمون کوچولو گفت: «آفرین آقا کلاغه، آفرین به تو دوست خوب.»
و بعد هر سه باهم راه افتادند و بهطرف خانهی خانم خرگوش رفتند. به حیاط که رسیدند لباسهای کثیف را برداشتند و بهطرف رودخانه حرکت کردند. خرگوش خانم و میمون کوچولو، تند و تند لباسها را با صابون توی آب رودخانه شُستند. آقا کلاغه هم یکییکی لباسهای تمیز را به منقار میگرفت و به حیاط خانم خرگوش میآورد و آنها را روی طناب پهن میکرد، به آنها گیره میزد تا دوباره باد آنها را به زمین نیندازد. خیلی زود همهی لباسها شسته شدند.
خرگوش خانم، میمون کوچولو و آقا کلاغه را برای خوردن چای به خانهاش دعوت کرد و از اینکه اشتباه کرده بود و فکر میکرد دوستان خوبش لباس را روی زمین انداختهاند خیلی پشیمان بود. از هردوی آنها معذرت خواست و گفت: «هیچچیز بهتر از دوستی و مهربانی نیست.
🌼 ∩_∩
(„• ֊ •„)🌼
┏━━━∪∪━━━┓
🌈 @childrin1 🌈
┗━━━━━━━━━┛
@childrin1کانال دردونه،،،.mp3
3.62M
#قصه_صوتی
"در انتهای کلاس"
قسمت اول
با صدای (خاله شادی)
💗 ∩_∩
(„• ֊ •„)💗
┏━━━∪∪━━━┓
⭐️ @childrin1 🌙
┗━━━━━━━━━┛
@childrin1کانال دُردونه..mp3
4.08M
#لالایی_صوتی
"چرا و چیه"
👆👆👆
💜
🐞💜
╲\╭┓
╭ 🐞💜 🆑 @childrin1
┗╯\╲
سـلام وصد درود بر شما عزیزان🍎
روز پنج شنبه تـون بـخیر 🍂
برخیز مثل خورشید باش🍎
طلـوع کـن نـور بتـاب 🍂
باعث شـاااااادی شـو 🍎
امروزتان سرشـار از 🍂
زیـبـایی و نشـاط و 🍎
اتفاقات شادی بخش🍂
نگـاه پـر مـهر خـــدا 🍎
همراه لحظه هایتان🍁
🍎 ∩_∩
(„• ֊ •„)🍎
┏━━━∪∪━━━┓
🍁 @childrin1 🍁
┗━━━━━━━━━┛
36.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کارتون_نوستالژی
"قصه های تا به تا"
(زی زی گولو)
♧خواب پرنده♧
👆👆👆
💚
🔆💚
💚🔆💚
╲\╭┓
╭ 🔆💚 🆑 @childrin1
┗╯\╲
17.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#مجموعه_داستان_های_مهارت_های_زندگی
این داستان :♤زیارت♤
(آداب حضور در اماکن متبرکه)
🌼
🌈🌼
╲\╭┓
╭ 🌈🌼🆑 @childrin1
┗╯\╲
27.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#قصه_پیامبران_و_امامان
📗داستان زندگی حضرت نوح علیه السلام
🌺✨ ∩_∩
(„• ֊ •„)🌸✨
┏━━━∪∪━━━┓
🌸✨ @childrin1 🌺✨
┗━━━━━━━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#بازی
#کاردستی
کاردستی های جذاب با دستمال کاغذی برای سرگرمی و بازی کودکان💚💜
با ما همراه باشید😘
💜💚 ∩_∩
(„• ֊ •„)💚💜
┏━━━∪∪━━━┓
🌈 @childrin1 🌈
┗━━━━━━━━━┛
@childrin1،،کانال دُردونه.mp3
2.79M
⚡️زلزله⚡️
آی زلزله آی زلزله
وقتی میای با هلهله
میلرزونی خونه ها رو
می ترسونی بچه ها رو
آی بچه ها آی بچه ها
زلزله که ترس نداره
وقتی که ایمنی باشه
آدم غافلگیر نمیشه
زیر شیشه و چراغ نمیریم
زیر پنجره ها نمیریم
زیر چهار چوب در ، بله
زیر میز و نیمکت ها ،بله
اگه هیچی نبود
اگه میز هم نبود
دستامون کجاست؟
روی سرمون
♥️ ∩_∩
(„• ֊ •„)♥️
┏━━━∪∪━━━┓
⚡️ @childrin1 ⚡️
┗━━━━━━━━━┛