🍎در این عصر زیبـا
🌸آرزو میکنم
🍎لحظه هایتان چون
🌸بهار گلبـارن
🍎و قلبتان چون آفتاب
🌸پراز امیـد باشد
🍎عصرتون بخیر
🌸دلتون شـاد
🍎و زندگیتون
🌸به زیبایی تابلوی آفرینش
🍃🌸 ∩_∩
(◕ᴗ◕✿)🌸🍃
┏━━━∪∪━━━┓
🍎 @childrin1 🍎
┗━━━━━━━━━┛
35.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#سریال_نوستالژی
تقدیم نگاه زیبای شما 😍
«#گل_پامچال»
قسمت دهم: ( پارت ۳)
☘ ∩_∩
(„• ֊ •„)🐚
┏━━━∪∪━━━┓
🐚 @childrin1 ☘
┗━━━━━━━━━┛
35.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#سریال_نوستالژی
تقدیم نگاه زیبای شما 😍
«#گل_پامچال»
قسمت دهم: ( پارت ۴)
☘ ∩_∩
(„• ֊ •„)🐚
┏━━━∪∪━━━┓
🐚 @childrin1 ☘
┗━━━━━━━━━┛
🍃❤️خونه ی ما❤️🍃
تو خونه ی قشنگ ما
همه با هم مهربونن
این رسمه تو خونه ی ما
قدر همو خوب بدونن
مادر خوب و نازم
همش مشغول کاره
بابای مهربونم
شبها هم سر کاره
وقتی که خسته میشه
مامان جون قشنگم
یا که بابای خسته ام
میاد می شینه کنارم
منم زودی پا میشم
دوتا چایی می ریزم
بابایی میگه ممنونم
ای دختر عزیزم
#شعر
🏠#کانال_دردونه
💚 ∩_∩
. (◍•ᴗ•◍) 💜
┏━━━∪∪━━━┓
🧡 @childrin1 💛
┗━━━━━━━━━┛۰
#بازی
شناخت رنگها با ماشین بازی
✔️ مناسب 2/5 تا 4 سال
🏠#کانال_دردونه
❤️ ∩_∩
(„• ֊ •„)💜
┏━━━∪∪━━━┓
🧡 @childrin1 💚
┗━━━━━━━━━┛
@childrin1کانال دُردونه_5850254337762134069.mp3
14.96M
#قصه_صوتی
"بوی خوش زمستان،بوی گل یخ"
(با صدای پگاه رضوی)
دوستان قصه ی امشب همراه است با ترانه ی زیبایی از فیلم "The sound of music"
به نام "Edelweiss" که به فارسی "گل یخ" ترجمه شده.
این ترانه ی زیبا رو فرهاد مهراد هم بازخوانی کرده.
اما حالا چرا گل یخ؟
گل یخ گیاهیست که در زمستان و سرما گل میده.
بوی خیلی خوش و رنگ بسیار زیبایی داره.
شاید باید از گل یخ یاد بگیریم که توی سرما و سوز وقتی بیشتر گیاهان خوابند گل بدیم و بوی خوش در دنیای کودکان پخش کنیم.❤️ کودکانی که تصویرشون از زندگی پیوند خورده به تصویری که ما بهشون میدیم پس حواسمون باشه چه خوراک ذهنی ای از جهان و تلخی هاش در اختیارشونمیگذاریم.
👆👆👆
🎲
❤️🎲
🎲❤️🎲
Join🔜 @childrin1
کانال دردونه... ... _401244348827566391.mp3
4.67M
#لالایی_صوتی
"گل نرگس"
👆👆👆
🌺
✨🌺
🌺✨🌺
╲\╭┓
╭ 🌺✨ 🆑 @childrin1
┗╯\╲
4_5902103767074998842.mp3
6.56M
#قصه_شب
🐢مهمونی برای خانوم لاک پشته🐢
با صدای ماندگار (مریم نشیبا)
👆👆👆
🐞
🍃🐞
╲\╭┓
╭ 🐞🍃 🆑 @childrin1
┗╯\╲
@childrin1.کانال دُردونه.mp3
653.2K
❤️🍃لالایی ۱۴ معصوم🍃❤️
لالا لالا گل داوود
گل بخشنده و پر جود
جواد ای رهبر دینم
به درگاه تو مسکینم
لالا لالا گل شادی
تو هستی حضرت هادی
تو حسن یوسف و پروین
هدایتگر به سوی دین
لالا لالا گل عنبر
گل نور و گل ساغر
اما عسکری جانم
تو هستی نور ایمانم
#لالایی_مذهبی
❤️
🍃❤️
╲\╭┓
╭ ❤️🍃 🆑 @childrin1
┗╯\╲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یا امام حسن عسکری(علیهالسلام)
عالم از یمن تو گشته تابان
سامرا با وجودت بهاران
موج رحمت بود❤️
در نگاهت🌼
چو حیدر❤️
میلاد امام حسن عسگری(ع) مبارک باد.
╲\╭┓
╭ ❤️🍃 🆑 @childrin1
┗╯\╲
🍏🍐🍏 🍐🍏
🍐🍏🍐🍏
🍏🍐🍏
🍐 🍏
🍏
🍏
ســ😍✋ـــلام
ســــــلام عصر قشنگـــــــ🕊🍏
پاییزیتون بخیر
هر روزتان پراز معجزه🕊🍏
لحظه هاتون سـرشـار🕊🍏
از آرامــش
و دست مهربون خـــدا🕊🍏
هـمیشه یـاورتـون باشـه 🕊🍏
۰
🕊 ∩_∩
(„• ֊ •„)🕊
┏━━━∪∪━━━┓
🍏 @childrin1 🍏
┗━━━━━━━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یا امام حسن عسکری(علیهالسلام)
عالم از یمن تو گشته تابان
سامرا با وجودت بهاران
موج رحمت بود❤️
در نگاهت🌼
چو حیدر❤️
میلاد امام حسن عسگری(ع) مبارک باد.
╲\╭┓
╭ ❤️🍃 🆑 @childrin1
┗╯\╲
50.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#سریال_نوستالژی
تقدیم نگاه زیبای شما 😍
«#گل_پامچال»
قسمت یازدهم: ( پارت ۱)
☘ ∩_∩
(„• ֊ •„)🐚
┏━━━∪∪━━━┓
🐚 @childrin1 ☘
┗━━━━━━━━━┛
42.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#سریال_نوستالژی
تقدیم نگاه زیبای شما 😍
«#گل_پامچال»
قسمت یازدهم: ( پارت ۲)
☘ ∩_∩
(„• ֊ •„)🐚
┏━━━∪∪━━━┓
🐚 @childrin1 ☘
┗━━━━━━━━━┛
#تغذیه
🧀پنیر🧀
شما میتوانید از شش_ماهگی به دلخواه هر نوع پنیری را به کودک بدهید
🧀پنیر یک منبع عالی از پروتئین است که برای رشد کودک بسیار مفید است. همچنین منبع خوبی از کلسیم و فسفر می باشد و کاملا می تواند جای گوشت را بگیرد.
پنیر حاوی ویتامین B12 است که این ویتامین کمک می کند چربی،پروتئین و کربوهیدرات به انرژی تبدیل شود.
اینکه گفته میشود پنیر موجب کند ذهنی میشود مبنای علمی و منطقی ندارد.
╲\╭┓
╭ 🧀🍞 🆑 @childrin1
┗╯\╲
💉🌡 دو خواهر 🌡💉
وقتی که سرما می خورم
اصلاً ندارم اشتها
فرقی ندارد بوی نان
با بوی آش و پیتزا
وقتی مریض است این دماغ
چیزی نمی خواهد شکم
من مطمئنم این دو تا
هستند خواهر های هم
#شعر
╲\╭┓
╭ 💉🌡 🆑 @childrin1
┗╯\╲
🎋🐒میمون کوچولو🐒🎋
روزی روزگاری مردی بود که یک میمون کوچولو داشت. او هر روز با میمونش برای مردم نمایش میداد و آنها را سرگرم می کرد و از این راه پول به دست می آورد.
میمون کوچولو دلش می خواست دوستی داشته باشد و با او بازی کند، اما دوستی نداشت. او پدر و مادرش را به یاد نمی آورد و نمی دانست چطور آن مرد صاحب او شده است.
از وقتی یادش می آمد، با آن مرد زندگی کرده بود. صاحبش به او یاد داده بود که برای مردم برقصد، پشتک و وارو بزند و شکلک دربیاورد و آنها را بخنداند.
همیشه یک زنجیر بلند دور گردنش می بست تا فرار نکند.
میمون کوچولو با شنیدن صدای ساز صاحبش شروع به جست و خیز و پشتک و وارو زدن می کرد و مردم با دیدن حرکات او می خندیدند و برایش دست می زدند و به آنها پول می دادند.
اما این کارها میمون کوچولو را خوشحال نمی کرد. او از زنجیری که دور گردنش بود خوشش نمی آمد و می خواست آن را باز کند ولی نمی توانست.
در خانه مجبور بود داخل قفسی آهنی بخوابد که صاحبش با قفل بزرگی در آن را می بست. میمون کوچولو همیشه با دقت به دست های صاحبش نگاه می کرد تا ببینید چطور قفل را می بندد و باز می کند.
می خواست بازکردن آن را یاد بگیرد و فرصتی به دست آورد و از قفس فرار کند. یک شب صاحبش بیمار شد.
وقتی میمون کوچولو را داخل قفس انداخت، یادش رفت در را قفل کند. حالش خوب نبود و زود خوابید. میمون کوچولو هم از فرصت استفاده کرد و از قفس بیرون آمد و فرار کرد.
روی پشت بام پرید و از آنجا به خانه ی همسایه رفت. پشت پنجره ایستاد و بچه های همسایه را دید که در اتاق با هم بازی می کردند.
خواست برود و با آنها بازی کند اما بچه ها ترسیدند و جیغ کشیدند. مادرشان هم در و پنجره ها را محکم بست. میمون کوچولو از آنجا به خانه ی دیگری رفت اما در آن خانه هم کسی او را راه نداد.
میمون کوچولو همین طور از خانه ای به خانه ی دیگر می رفت تا شاید کسی او را راه بدهد، اما هیچ دری به روی او بازنشد. کم کم تمام مردم شهر فهمیدند که میمون کوچولودارد توی شهر می گردد و به خانه ها سر میزند.
خبر به مأموران آتش نشانی رسید. آنها آمدند و میمون کوچولو را در گوشه ای به دام انداختند و گرفتند و با خودشان به باغ وحش بردند و او را داخل قفس میمون ها انداختند.
میمون کوچولو برای اولین بار حیواناتی شبیه خودش دید، خوشحال شد و شروع کرد به دست زدن و بالا و پایین پریدن.
بقیه میمون ها که دیدند میمون کوچولو شاد و خوش اخلاق است، از او خوششان آمد. میمون کوچولو همان جا توی باغ وحش ماند و با بقیه ی میمون ها دوست شد.
او از این که میمون های دیگری را در کنارش می دید خوشحال بود و خیال می کرد همه ی میمون های باغ وحش مثل او خوشحالند. تا این که روزی میمون پیر برای او قصه ی جنگل را تعریف کرد.
جنگلی که درختان بلند و پرمیوه داشت و هزاران میمون روی آنها زندگی می کردند.
میمون کوچولو که جنگل را ندیده بود، کنجکاو شد و تصمیم گرفت هرطور شده به جنگل برود و آنجا را ببیند، اما هنوز نتوانسته از باغ وحش فرار کند.
او به دوستانش گفته که روزی به جنگل خواهدرفت و آنها را هم از باغ وحش نجات خواهد داد و به آنجا خواهدبرد. به جایی که پر از درختان بلند و پرمیوه و حیوانات آزاد است؛به جایی که از قفس خبری نیست وآنها می توانند آزادانه به هرکجا که می خواهند بروند.
#قصه
🐒
🎋🐒
╲\╭┓
╭ 🐒🎋 🆑 @childrin1
┗╯\╲
4_5924911241712633642.mp3
2.4M
#قصه_صوتی
"میمون کوچولو" (1 )
♡قسمت اول♡
☆این قصه برای کسانی که به تازگی صاحب فرزند دوم شدند یا قصد آن را دارند بسیار پیشنهاد می شود☆
با صدای (پگاه رضوی)
👆👆👆
💚
🔅💚
💚🔅💚
🔅💚🔅💚
Join🔜 @childrin1