eitaa logo
واقعیت چیست؟
92 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.7هزار ویدیو
85 فایل
واقعیت هایی درباره زندگی سیاسی فرهنگی اقتصادی و معنوی
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴لحظه تلخ اطلاع فرزندان شهید شهرکی از شهادت پدر و مادرشان 🔻 ریحانه و رضا دوفرزند بجا مانده از شهید علیرضا شهرکی هستند. 🔻 او رئیس پلیس آگاهی انتظامی شهرستان سراوان بود که صبح امروز به همراه همسرش در یک اقدام کور مسلحانه در یکی از خیابان های این شهرستان مورد هدف گلوله قرار می‌گیرد و در این حادثه هر دو به فیض شهادت می رسند. 🔻 از این شهیدان والامقام یک دختر ۱۶ ساله و یک پسر۱۵ ساله به جا مانده است.
7.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اگر مردم بدونند ارزشت رو میشه کل نگاه ها به تو معطوف حتی بین شهیدان هم غریبی سلام ای شهید امربه معروف✋ 🌱
هدایت شده از ما انسانیم...!
باور کنید راه باز است❤️ امروزه راه تشرف به حقیقت ولایت آن حضرت [ امام مهدی علیه السلام ] باز است ، و مهم هم همین است ؛ ولی نیاز به مجاهده با نفس اماره و تزکیه اخلاق دارد. و نیاز به سیر و سلوک در راه عرفان حضرت احدیت سبحانه و تعالی دارد، خواه ظهور خارجی و عمومی آن حضرت به زودی واقع گردد و یا واقع نگردد. زیرا خداوند ظالم نیست، و راه وصول را برای افرادی که مشتاقند نبسته است. قدس الله سره 📚 مطلع انوار، ج۵ ، ص ۱۰۸ https://eitaa.com/harkatbejolo
11.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❓آیاخودرو حریم خصوصی است؟ https://eitaa.com/joinchat/401539075C51544cee3c 🌺🍃 🍃🌺🍃 ╰═━⊰
هدایت شده از مینا فروزش
واکسن گارداسیل خطرناکه نزنین الحمدلله باشگاه خبرنگاران جوان هم بهش اشاره کرده این همون واکسنه که تو برنامه ماه عسل بهش اشاره شد و در موردش مستند قربانیان باکره را ساختن منتشر کنین لطفا چون اکثر دخترا میزنن 🍃🌺🍃 @mina_foroozesh
❎اهم محورهای بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار با معلمان: 🔸تشکر رهبری از جامعه معلمین با استفاده از تعابیر سربازان گمنام نظام اسلامی و معماران آینده‌ی کشور 🔹تاکید رهبر معظم انقلاب بر اهمیت زنده نگه داشتن هویت ایرانی و اسلامی و شخصیت ملی در کودکان 🔸اشاره رهبری به مساله زبان، ملیت و پرچم از مسائل اساسی و مهم در آموزش کودکان و نوجوانان 🔹برجسته سازی اهمیت افتخار دانش آموزان به ایرانی بودن خود از سوی رهبر معظم انقلاب 🔸اشاره به شخصیت برجسته آیت الله مطهری به عنوان الگویی برای معلمان با تاکید بر علم، تعهد، دقت و پیگیری نظم و انضباط ایشان 🔹توصیه رهبری به معلمان برای خواندن نوشته‌ها و سخنرانی‌های شهید مطهری 🔸انتقاد از بی‌ثباتی در مدیریت آموزش و پرورش با اشاره به تغییر پنج وزیر و چهار سرپرست برای این وزارت خانه در طول 10 سال گذشته 🔹تمجید از مجاهدت معلمان در تربیت فرزندان ملّت برای ایجاد آینده‌ی روشن با وجود سختی ها و مشکلات فراوان 🔸تاکید رهبر انقلاب بر لزوم تقویت مدارس دولتی و عدم پذیرش بی‌عدالتی در آموزش 🔹اشاره رهبری به اهمیت تعامل مناسب معلمان با دانش آموزان همچون رفتار پدر با فرزند خود با تاکید بر پرورش ایمان، صلاح و صلاحیت‌های انسانی در دانش آموزان 🔸تاکید رهبر معظم انقلاب بر لزوم آموزش حضوری در کشور جهت بهبود آموزش و ایجاد هم‌افزایی در دانش آموزان 🔹اشاره به پیامد های منفی آموزش از راه دور و مجازی در دوره کرونا 🔸انتقاد از برخی از مسئولین بابت کوچک‌انگاری آموزش و پرورش و تحمیل خسارت به این دستگاه حیاتی 🔹برجسته سازی نقش آموزش و پرورش در کمک برای عبور از گردنه‌های دشوار پیشرفت 🔸اشاره به خطای راهبردی برخی از مسئولین گذشته در نگاه مصرفی و مزاحم داشتن به آموزش و پرورش 🔹اشاره رهبر انقلاب به بیکاری بسیاری از دانشجویان با مدارک عالی در کشور و لزوم رسیدگی به این مساله 🔸تاکید رهبری بر لزوم احساس مسئولیّت در قبال معلم جهت رسیدگی به معیشت، تجربه‌آموزی و مهارت‌آموزی آنان 🔹انتقاد رهبری از خطوط فکری برخی از مسئولین گذشته در حوزه آموزش و پرورش برای جدا کردن این وزارت خانه از دولت 🔸تاکید بر اهمیت دولتی بودن شان تعلیم و تربیت و قابل تفکیک نبودن آموزش و پرورش از نظام 🔹اشاره به نابودی کشور در صورت دادن آموزش و پرورش به بخش خصوصی 🔸تاکید رهبر انقلاب به کادر آموزشی در کشور برای ایجاد جذابیت برنامه های پرورشی در مدارس 🔹اشاره رهبر انقلاب بر اهمیت به کارگیری از ابتکارات مدارس غیردولتی در کنار نظارت بر این مدارس 🌎🔎پشت‌پرده‌ها در صریح نیوز 🇮🇷🚥اخبار صریح و دقیق🔽 @SarihNews ✅عضویت سریع:🔵💎 http://eitaa.com/joinchat/1112211456C1932d2effb کانال پشتیبان در ایتا: @sarih_news کانال پشتیبان در تلگرام: sarihnews1401
هدایت شده از کشکول مقدس
╭─┅═ঈ﷽ঈ═┅─╮ @hmoghaddas ╰─┅═ঈ💌ঈ═┅─╯ 🔸سفارش تبعیض آمیز!🔸 📝 دکتر علی حائری شیرازی (فرزند مرحوم آیت الله حائری شیرازی) از پدر 🔹بالأخره بعد از کش و قوس های فراوان، در آبان ماه 88، من هم سرباز شدم. پادگان آیت الله خاتمی یزد. بماند که چه ها کشیدم! هر چه بود گذشت. هر روز، نزدیکی های اذان صبح مجالی دست می داد تا چند دقیقه ای تلفنی صحبت کنم. دفتردار پدر که بازنشسته سپاه بود را هر روز خواب آلود به پای تلفن می کشیدم: که مرد حسابی پدرم درآمد، چاره ای کن، ناسلامتی تو سرهنگ سپاهی، من زن و زندگی دارم، مادر بیمار دارم، راهی، رایزنی ای، چیزی. چند روز مرخصی جور کن و .... این درددل های دردمندانه تقریباً هر روز ادامه داشت تا اینکه یک روز صبح، جناب دفتردار خودش گوشی تلفن را برداشت و گفت: علی مژده بده. بی صبرانه گفتم: برایم مرخصی گرفتی؟ گفت: بالاتر! خواب به کلی از سرم پرید، ضربان قلبم بالا رفت، گفتم: بگو ببینم چه کردی؟ گفت: «حاج آقا از مشهد به سمت شیراز می آیند و این بار از راه یزد. در شهر یزد چند سخنرانی دارند؛ از جمله در پادگان شما! وقتی آمد پادگان شما، می توانی همراهشون بیایی شیراز! » یکه خوردم. هم خوشحال شدم و هم متعجب. چه خواهد شد؟ 🔹 آن روز را با لحظه شماری گذراندم. تا ظهر منتظر بودم؛ خبری نشد. هنگام نماز ظهر، در مسجد پادگان اعلام کردند که ساعت پنج سخنرانی ویژه داریم و کلاس ها زودتر تمام می شود؛ حضور همه الزامیست. فرمانده گروهان ها همه را بسیج کنند. چشمانم برق زد، قلبم به تپش افتاد که پدر می آید و من شب را پس از قریب یکی دو ماه، در شیراز خواهم گذراند. ساعت پنج شد. فرمانده گروهان، ما را به خط کرد و به مسجد بزرگ پادگان برد. قریب دو هزار سرباز، مسجد را پر کرده بودند. 🔹 بالأخره پدر آمد. تا او را دیدم، بعض امانم را برید. حدود چهل دقیقه ای صحبت کردند. یادم نیست چه گفتند، فقط آخرین جمله شان این بود که پسر من هم ما بین شماست، چند دقیقه ای او را ببینم و بروم! همه به هم نگاه کردند. فرماندهان و سربازان، همه یکه خورده بودند. دل تو دلم نبود، احساس می کردم کل وجودم همراه ضربان قلبم بالا و پایین می شود. همه ما را به خط کرده به صرف شام بردند. شام یک تخم مرغ آب پز به همراه یک خیار شور لپری قاش نشده و یه کف دست نان بود. شام را گرفتم و نخورده به آسایشگاه آمدم. همچنان منتظر بودم. هیچکدام از هم خدمتی ها و فرمانده ها مرا نمی شناختند. بالأخره فرمانده ی دسته آمد: «14/103 بیا بیرون». آمدم بیرون. گفت: «بازیگوش! فامیلت چیه؟» گفتم: حائری. لبخندی زد و گفت سر و وضعت را مرتب کن و برو دفتر فرمانده پادگان. کارت دارند. 🔹وقتی وارد سالن شدم، میز کنفرانس بزرگی آنجا بود که همه فرماندهان دور میز نشسته بودند. پدر هم همراه سردار میرحسینی فرمانده پادگان نشسته بود. من که لاغر، کچل و سیاه تر شده بودم، با لبخند پدر اشکم درآمد. پدر گفت: علی بابا! چهره ات مردانه شده، بیا پیش من. شام آنها، چلو جوجه بود که به غایت زیبا، سفره آرایی شده بود. پدر به مزاح گفت: خوب بهت می رسندها! از این چیزها که تو خانه هم گیرت نمیاد. با خنده گفتم: شام ما از شام شما چند دوره قبل‌تر بود! گفتند: یعنی چه؟ گفتم: ما تخمش را خوردیم، شما جوجه اش را می خورید. همه خندیدند الا فرمانده گردان. گوشی موبایل پدر را گرفتم و رفتم که به اهل منزل و مادر زنگی بزنم. همچنان فرمانده گردان مرا با چشمانش با نگاهی خشک و سرد دنبال می کرد تا اینکه شام تمام شد. 🔹 پدر، میکروفن جلوی خود را روشن کرد. زیر چشمی نگاهی به من کرد و بعد چشمانش را بست. گویی می خواهد چیزی بگوید که باب میل من نبود. گفت: من از عزیزان و فرماندهان تشکر می کنم که این فرصت را فراهم کردند که من چند ساعتی را در این پادگان بگذرانم. بعد دستی به سرش کشید و گفت: «اینکه پسرم در اختیار شماست، فرصتیست برای ما که به همگان اثبات کنیم در جمهوری اسلامی تبعیض ور افتاده! هر کاری که سخت تر از بقیه امور است را به او بسپارید، هرکاری که دون شأن است را از او مطالبه کنید؛ مثلا وظیفه نظافت تمام دستشویی ها پادگان را به عهده او بگذارید، به او کمتر از سایرین مرخصی بدهید و .... » همه خندیدند و فرمانده گردان هم بلندتر از بقیه! من خشکم زده بود! تمام سلول های بدنم مور مور می شد. متعجب نگاه پدر کردم و در دل گفتم میدانی داری با من چه میکنی ؟!! 🔹 پدر روی موکت نشسته بود و داشت عمامه اش را روی زانویش دوباره می بست. گفت: «علی جان! از من دلگیر نشی ها» هنوز من گیج و منگ بودم. عمامه اش را بر سر گذاشت و آغوشش را گشود و ... دستش را بوسیدم. سرم را که به سینه اش فشرده بود بوسید و رفت. 🔹من ماندم و پست نیمه شب برجک 11 (برجک تنبیهی سربازان) و نظافت دستشویی ها در هر سحرگاه ... !! منبع: (http://telegram.me/dralihaeri) @haerishirazi
هدایت شده از ما انسانیم...!
💔واقعا ما کجا شهدا کجا😭 🔰 درسی از شهدا 🔸حسین خرازی نشست ترک موتورم بین راه، به یک نفر بر برخوردیم که در آتش می‌سوخت، فهمیدیم یک بسیجی داخل نفربر گرفتار شده و دارد زنده زنده می‌سوزد؛ من و حسین آقا هم برای نجات آن بنده‌خدا با بقیه همراه شدیم، گونی سنگرها را برمی‌داشتیم و از همان دو سه متری، می‌پاشیدیم روی آتش، جالب این بود که آن عزیزِ گرفتار شده، با این که داشت می‌سوخت، اصلاً ضجه و ناله نمی‌زد و همین موضوع پدر همه‌ی ما را درآورده بود!» 🔸 بلند بلند فریاد می‌زد خدایا...الان پاهام داره می‌سوزه، می‌خوام اون ور ثابت قدمم کنی، خدایا! الان سینه‌ام داره می‌سوزه، این سوزش به سوزش سینه‌ی حضرت زهرا(س) نمی‌رسه... خدایا! الان دست‌هام سوخت، می‌خوام تو اون دنیا دست‌هام رو طرف تو دراز کنم... نمی‌خوام دست‌هام گناهکار باشه! 🔸 خدایا! صورتم داره می‌سوزه! این سوزش برای امام زمانه، برای ولایته، اولین بار حضرت زهرا(س)اینطوری برای ولایت سوخت! آتش که به سرش رسید،گفت: خدایا! دیگه طاقت ندارم، دیگه نمی‌تونم، دارم تموم می‌کنم، خدایا! خودت شاهدباش! خودت شهادت بده آخ نگفتم... 🔸 آن لحظه که جمجمه‌اش ترکید من دوست داشتم خاک گونی‌ها را روی سرم بریزم! بقیه هم اوضاعشان به هم ریخت، حال حسین آقا از همه بدتر بود.دو زانویش را بغلکرده بود و های های گریه می‌کرد ومی‌گفت: ما جواب اینارا چه جوری بدیم، مافرمانده ایناییم؟ اینا کجا و ما کجا؟ اون دنیا خدا مارو نگه نمی‌داره، بگه جواب اینارو چی می‌دی؟ زیر بغلش را گرفتم و بلند کردم و هرطوری بود راه افتادیم، تمام مسیر پشت موتور، سرش را گذاشت روی شانه‌ من و آنقدر گریه کرد که پیراهن و حتی زیرپوشم خیس شد. 👈 ما به کجا میرویم؟؟ https://eitaa.com/harkatbejolo
هدایت شده از سید یاسر جبرائیلی
✨ دولت سیزدهم و خسارات خلاء گفتمانی معمولا دولت ها به گفتمان‌شان شناخته می‌شوند. اما رواج عبارت «دولت سیزدهم» در ارجاعات به دولت در رسانه‌ها، نشان می‌دهد آقای رئیسی نتوانسته خود را پرچم‌دار یک گفتمان به جامعه معرفی کند. یکی از دلایل اینکه این دولت از همان آغاز کار زیر ضرب رفت، همین خلا گفتمانی است. گفتمان، قدرت نرم ایجاد می‌کند. دولت فاقد گفتمان، از قدرت نرم محروم است و لذا در عرصه جنگ نرم، اولا توان حمله ندارد، ثانیا در برابر حملات نرم بی سلاح و سپر است. گفتمان است که در قول و فعل کارگزاران، در رویکرد و عملکرد آنان، انسجام ایجاد می‌کند. گفتمان، عینک آسیب‌شناسانه‌ای است که دولت به چشم می‌زند، مشکلات را از زاویه این گفتمان می‌بیند و از همین زاویه راهکارش را ارائه می‌دهد و اجرا می‌کند. دولت فاقد گفتمان به شهرداری تقلیل پیدا می‌کند و این، یکی از جدی‌ترین خطراتی است که دولت سیزدهم را تهدید می‌کند. دولتی که ناکارآمدی گفتمانش عیان شود، گرفتار رکود می شود، اما دولت فاقد گفتمان، گرفتار روزمرگی می‌شود و خسارت این روزمرگی از رکود بیشتر است؛ چه، رکود با یک موفقیت گفتمانی -ولو کوچک- یا ناکامی گفتمان رقیب، شکسته می‌شود، اما بدون گفتمان از روزمرگی نمی‌توان خلاص شد. گفتمان یک شاخص برای انتخاب و ارزیابی مدیران نیز هست. در خلاء گفتمان، تیم دولت با بازیکنان قرضی از تیم‌های دیگر شکل می‌گیرد و روشن نیست این تیم، به کدام اصول باید متعهد باشد و بر اساس کدام معیارها ارزیابی می‌شود. در خلاء گفتمان، خطای قابل اغماض مدیریتی ممکن است گناه نبخشودنی تلقی شده و منجر به برکناری مدیر شود، اما انحراف رویکردی اساسا به چشم نیاید. دولت حتی وقتی پیامی به کشور خارجی می‌دهید باید محور آن، گفتمان‌ش باشد. باید این خلا گفتمانی برطرف شود. اگر تلقی این است که «مردمی بودن» گفتمان دولت است، این سوال مطرح است که آیا اساسا مردمی بودن می‌تواند گفتمان باشد؟ گفتمان، یک دال مرکزی دارد که در حوزه ها و عرصه های مختلف تجلی و امتداد پیدا می کند. بر مبنای گفتمان می شود یک کلان پروژه تعریف کرد و پیش برد و پیشرفتش را سنجید. بر مبنای این کلان پروژه است که در سطوح میانی، پروژه‌های خردتر تعریف می‌شود. آیا «مردمی بودن» این ظرفیت را دارد که برای مثال در حوزه مالیات، در سیاست خارجی، در آموزش و پرورش، در بهداشت و درمان، در کشاورزی و... تجلی و امتداد پیدا کند؟ آیا می‌توان مسائل این حوزه‌ها را از زاویه «مردمی نبودن» آسیب‌شناسی کرد و از زاویه «مردمی شدن» برایشان راهکار ارائه داد؟ پاسخ بلاتردید خیر است، چون این مفهوم اساسا چنان عمقی ندارد؛ هرچند می‌تواند یکی از اجزاء و امتدادهای یک گفتمان باشد. اما راهکار، تمرکز و تکیه بر روی عدالت به عنوان گفتمان دولت سیزدهم است که هم واجد مشخصات فوق است و هم با شخصیت آقای رئیسی تناسب و همخوانی دارد. گفتمان عدالت نباید به لفظ عدالت محدود شده و تقلیل یابد. با صرف تکرار کلمه عدالت، گفتمان ایجاد نمی شود. مراکز فکری و دانشگاهی کشور و مشخصا مراکز فکری در دولت باید بسیج شوند و درباره عدالت ادبیات تولید کنند. رئیس جمهور درباره هر موضوعی و در هر زمان و مکانی صحبت و سخنرانی دارد، باید بتواند اولا بی‌عدالتی‌های منجر به وضع موجود را بیان کند، ثانیا وضع مطلوب را از منظر عدالت توصیف کند، ثالثا اقدامات عادلانه‌ای که دولت می‌خواهد برای گذار از وضع موجود به وضع مطلوب انجام دهد را شرح دهد. این اقدامات، همان پروژه‌های خُرد هستند که ذیل کلان پروژه عدالت، تعریف می‌شوند و باید نظام رصد و پایش و ارزیابی و گزارش‌دهی برایشان ایجاد شود. هرچقدر ادبیات رئیس جمهور در این سه مرحله، اختصاصی و بدیع و دارای کلیدواژه‌های منحصر بفرد باشد، موفق‌تر خواهد بود؛ و البته بزرگترین تهدید برای گفتمان، این است که به ادبیات‌های وام گرفته شده از منابع دیگر، یا به اقدامات معمول و رایج، بخواهیم رنگ گفتمان خودمان را بزنیم. دولت زمانی توانسته پرچم گفتمان عدالت را بلند کند که مخالفان اقدامات دولت را بتوان مخالفان عدالت توصیف کرد. باید در پایان چهار سال اول دولت، کتاب عدالت آقای رئیسی برگرفته از مجموعه سخنرانی‌های این چهار سال منتشر شود. همچنین دولت در پایان چهار سال باید بتواند گزارش دهد که چگونه با برقراری عدالت مشکلات را برطرف کرده است. آیا با نظر به کارنامه دوساله، چنین چشم‌اندازی می‌توان متصور شد؟ @syjebraily