🌸 مرد گنهكار و مرد عابد 🌸
🌼 در بنی اسرائيل مرد فاسق و گنهكاری زندگی می كرد. پس از یک عمر فسق و فجور از كارهايش پشيمان گرديد و به فكر توبه افتاد.
🌺 در آن نزديكی مرد عابدی زندگی می كرد و مشهور بود كه وی عابدترين و زاهدترين مرد بنی اسرائيل است.
🌸 خداوند از رحمت خود، ابری را مأمور كرده بود كه هميشه بر سر وی سايه افكند تا خورشيد او را نيازارد.
🌼 او مردی مستجاب الدعوه بود يعنی اگر دعا می كرد، خداوند خواسته اش را اجابت می نمود.
🌺 مرد گنهكار تصميم گرفت نزد مرد عابد رفته و از گناهان خود توبه كند و از او بخواهد كه برای وی دعا نمايد، شايد خداوند گناهان بی شمارش را بيامرزد.
🌸 وقتی مرد گنهكار به خانه ی مرد عابد رسيد.مرد عابد به ديوار تكيه داده بود. و ابر بر سرش سايه افكنده بود.
🌼 وقتی عابد، مرد گناهكار را ديد خود را كنار كشيد و از صحبت كردن با او خودداری كرد و وی را با خشونت از خود راند.
🌸 مرد گنهكار دل شكسته گرديد و اشک در چشمانش حلقه زد به ناچار از خانه ی مرد عابد بيرون رفت.
🌼 در اين هنگام ابری كه بر روی عابد سايه افكنده بود به حركت درآمد و بر سر گناهكار تائب سايه انداخت.
🌺 به پيامبر آن زمان وحی رسيد كه: "خداوند از بندگانش مهربان تر و آمرزيده تر است"
🌸 و چون عابد، مرد تائب را از خود راند، از نظر لطف الهی افتاد و مقام خود را از دست داد.
📗 داستان های شگفت، آیت الله سید عبدالحسین دستغیب (ره)
#مرد_گنهکار_و_مرد_عابد