eitaa logo
سینما هویزه اردکان
169 دنبال‌کننده
319 عکس
131 ویدیو
2 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
خلاصه ای از بیانات حضرت آقا در روز نیمه شعبان 1. آسایش لزوما آرامش نمی آورد. 2. علم لزوما گره گشا نیست و در خدمت قدرتمندان است و نیاز به معنویت است. 3.عدالت در ثروت، کرامت، منزلت و رشد لازم است که از آستین بقیه الله بیرون می آید. 4. وعده فرج در همه ادیان داده شده. 5. زندگی واقعی از زمان ظهور رقم می خورد. 6. انتظار فراتر از نیاز است. به معنی امید است و سازنده. 7. امید، تحرک و اقدام در انتظار فرج است. 8. افضل اعمال انتظار فرج است. 9.خود انتظار فرج، یک فرج و گشایش است. 10. انتظار به معنی آماده شدن، اقدام و تلاش است در راه ایجاد جامعه مهدوی و دگر سازی. با عجله کردن و با تعیین وقت سازگار نیست. 11. جامعه مهدوی جامعه قسط، برادری، علم و معرفت است. 12. آرامش روانی ناشی از انتظار فرج را با دعا می توان افزایش داد. 13. یاد خدا بهجت و آرامش می دهد. 14. دعای دیشب مردم در نیمه شعبان برکات گسترده دارد. 15. حادثه کرونا آزمون است. 16. ملت ایران در آزمون کرونا خوش درخشید. و اوج این افتخار مدیون کادر درمان است. 17.داوطلبان، طلاب، دانشجویان و آحاد مردم و نیروهای مسلح ارائه خدمات داشتن. 18. کشف ظرفیت‌ها در جامعه بعد از کرونا 19. مشارکت های مردمی زیبا. 20. بروز ارزشهای قوی در مردم. 21. غرب محصول تربیت خود را نشان داد. مصادره ماسک و لوازم پزشکی. تخلیه فروشگاه ها، خرید اسلحه، اولویت قراردادن برای بیماران، خودکشی از دست کرونا. نتیجه فلسفه مادی گری و فردگرایی و بی خدایی حاکم در غرب. 22. رفتار عمومی مردم در بکار بستن توصیه های قاطع. 23. پذیرش نظم عمومی در مواجهه با کرونا. 24. کرونا در قیاس با مشکلات و حوادث دیگر بزرگ نیست. 25. کرونا نباید ما را ازاستکبارو توطئه دشمنان غافل کند. 26.  کمک به اقشار آسیب پذیر. مردم توانمند هم وظیفه دارند. 27. انفاق و کمک گسترده در ماه رمضان. 28. در غیاب جلسات معنوی ماه رمضان بهره گیری از خشوع، عبادت و تضرع انفرادی در خلوت. 29. مسئولین و جوانان عرصه فناوری: جهش تولید دنبال شود. ساخت و ساز و تولید آزمایشگاهی نیاز است. سینما هویزه اردکان : @cinemahoveyzeh
🔴شرط عاقبت بخیری از نگاه دو سپهبد شهید صیاد شیرازی و قاسم سلیمانی.هر دو یک حرف(ولایت)
دیر آمد، زود رفت! دانشجو بود و جوان، آمده بود خط، داشتم موقعیت منطقه را برایش می‌گفتم که برگشت و گفت: «ببخشید، حمام کجاست؟» گفتم: حمام می‌خوای چیکار؟! گفت: میخوام غسل شهادت کنم. با لبخند گفتم: دیر اومدی زود هم میخوای بری. باشه! آن گوشه را می‌بینی؟ آنجا حمام صحرایی است. بعدش دوباره بیا اینجا. دقایقی بعد آمد. لباس تمیز بسیجی به تن داشت و یک چفیه خوشگل به گردن. چند قدم مانده بود که به من برسد یک گلوله توپ زیر پایش فرود آمد و... راوی: حاج حسین یکتا سینما هویزه اردکان : @cinemahoveyzeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روایتی جدید از عملیات انتقام خون سپهبد شهید صیاد شیرازی از زبان سردار حاجی زاده سینما هویزه اردکان : @cinemahoveyzeh
✨﷽ ┄┄┅┅✿🍃❀📚❀🍃✿┅┅┄ 💠نامه یک جوان به علامه طباطبایی(ره) درباره چگونگی مهار نفس: ⬅️ جوانی در نامه‌ای به علامه طباطبایی در دوران حیاتشان چنین نوشت: 💠«محضر مبارک نخبة الفلاسفه آیة الله العظمی جناب آقای طباطبائی ادام الله عمرکم ماشاءالله، سلام علیکم و رحمة الله و برکاته. ⬅️کوتاه سخن آنکه جوانی هستم 22 ساله، ...چنین تشخیص می‌دهم که تنها ممکن است شما باشید که به این سؤال من پاسخ دهید. در محیط و شرایطی که زندگی می‌کنم هوای نفس و آمال و آرزوها بر من تسلط فراوانی دارند و مرا اسیر خود ساخته‌اند و سبب آن شده‌اند که مرا از حرکت به سوی الله، و حرکت در مسیر استعداد خود بازداشته و می‌دارند. ⬅️ درخواستی که از شما دارم برای من بفرمایید بدانم به چه اعمالی دست بزنم تا بر نفس مسلط شوم و این طلسم شوم را که همگان گرفتار آنند بشکنم و سعادت بر من حکومت کند؟ یادآور می‌شوم نصیحت نمی‌خواهم و الا دیگران ادعای ناصحیت فراوان دارند. دستورات عملی برای پیروزی لازم دارم. همان گونه که شما در تحصیلات خود در نجف پیش استاد فلسفه داشتید، همان شخصی که تسلط به فلسفه اشراق داشت. (مسموع است). باز هم خاطر نشان می‌سازم که نویسنده با خود فکر می‌کند که شفاها موفق به پاسخ این سؤال نمی‌شود. وانگهی شرم دارم که بیهوده وقت گرانمایه شما را بگیرم. لذا تقاضا دارم پدرانه چنانچه صلاح می‌دانید و بر این موضوع می‌توانید اصالتی قائل شوید مرا کمک کنید. در صورت منفی بودن، به فکر ناقص من لبخند نزنید و مخفیانه نامه را پاره کنید و مرا نیز به حال خود وا گذارید. متشکرم.» امضا 23/10/1355 ┄┄┅┅✿🍃❀📚❀🍃✿┅┅┄ ✅ پاسخ علامه طباطبائی به این نامه: « بسم الله الرحمن الرحیم، السلام علیکم 💠 برای موفق شدن و رسیدن به منظوری که در پشت ورقه مرقوم داشته‌اید لازم است همتی برآورده، توبه‌ای کرده ، به مراقبه و محاسبه پردازید. به این نحو که هر روز که طرف صبح از خواب بیدار می‌شوید قصد جدی کنید که در هر عملی که پیش آید رضای خدا - عز اسمه - را مراعات خواهم کرد. 💠 آن وقت در سر هر کاری که می‌خواهید انجام دهید نفع آخرت را منظور خواهید داشت، به طوری که اگر نفع اخروی نداشته باشد انجام نخواهید داد، هر چه باشد. همین حال را تا شب، وقت خواب ادامه خواهید داد و وقت خواب، چهار پنج دقیقه‌ای در کارهایی که روز انجام داده‌اید فکر کرده، یکی یکی از نظر خواهید گذرانید. هر کدام مطابق رضای خدا انجام یافته شکری بکنید و هر کدام تخلف شده استغفاری بکنید. ⬅️ این رویه را هر روز ادامه دهید. این روش اگر چه در بادی حال سخت و در ذائقه نفس تلخ است ولی کلید نجات و رستگاری است. ⬅️ و هر شب پیش از خواب اگر توانستید سور مسبحات یعنی سوره حدید و حشر و صف و جمعه و تغابن را بخوانید و اگر نتوانستید تنها سوره حشر را بخوانید و پس از بیست روز از حال اشتغال، حالات خود را برای بنده در نامه بنویسید. ان شاء الله موفق خواهید بود. والسلام علیکم. "محمد حسین طباطبایی" سینما هویزه اردکان : @cinemahoveyzeh
صرفا جهت خنده و عوض شدن فضا در ایام کرونایی : *شاهقلی میخواست خودکشی کنه ، حکیمی دیدش بهش گفت : *چرا میخوای خودتو بکشی؟* *گفت : مشکل خانوادگی دارم☹️* *حکیم گفت : *مشکلی نیست که حل نشه، بگو مشکلت چیه؟🤔* *شاهقلی گفت : *با یک زن بیوه ازدواج کردم که یه دختر داشت . پدرم تا دخترش را دید با اون ازدواج کرد !* *پدرم شوهر دخترم شد و من پدر زنش !* *بعد از مدتی زنم بچه دار شد که پدرم پدربزرگش شد و همانطور که فرزندم برادر زن پدرم است او خاله ام شد و فرزندم داییم !!* *و زمانیکه زن پدرم بچه دار شد فرزندش برادرم شد و در آن واحد نوه ام ، چون نوه زنم میشد و زنم چون مادربزرگ برادرم میشد مادربزرگ منم هست . با این حساب من همسر مادربزرگم هستم و پدربزرگ برادرم از پدرم و پدربزرگ خودم و نوه خودم . 😧* *حکیم گفت : * خدا خودت و پدرت رو نابود کنه و لعنت بر پدر و مادر کسی که دوباره ازت سؤال کنه* 😂😂😂😂🤣🤣🤣🤣 سینما هویزه اردکان : @cinemahoveyzeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شکرستان کرونایی/5 🔹ماسک، ژل، محلول و مواد ضدعفونی کننده را به مقدار نیازمان تهیه کنیم سینما هویزه اردکان : @cinemahoveyzeh
🔺طنز جبهه 😄😂خاطره ای زیبا و خنده دار ازجبهه و جنگ...😃😀 بین ما یکی بود که چهره ی سیاهی داشت ؛ اسمش عزیز بود؛ توی یه عملیات ترکش به پایش خورد و فرستادنش عقب بعد از عملیات یهو یادش افتادیم و تصمیم گرفتیم بریم ملاقاتش ،با هزار مصیبت آدرس بیمارستانی که توش بستری بود رو پیدا کردیم و با چند تا کمپوت رفتیم سراغش. پرستار گفت: توی اتاق 110 بستری شده؛ اما توی اتاق 110 سه تا مجروح بودند که دوتاشون غریبه و سومی هم سر تا پایش پانسمان شده و فقط چشمهایش پیدا بود. دوستم گفت: اینجا که نیست ، بریم شاید اتاق بغلی باشه! یهو مجروح باندپیچی شده شروع کرد به وول وول خوردن و سروصدا کردن! گفتم: بچه ها این چرا اینجوری میکنه؟ نکنه موجیه؟!!! یکی از بچه ها با دلسوزی گفت: بنده خدا حتما زیر تانک مونده که اینقدر درب و داغون شده! پرستار از راه رسید و گفت: عزیز رو دیدین؟!!! همگی گفتیم: نه! کجاست؟ :پرستار به مجروح باندپیچی شده اشاره کرد و گفت: مگه دنبال ایشون نمی گردین؟ همه با تعجب گفتیم: چی؟!!! عزیز اینه؟! رفتیم کنار تختش ؛ عزیز بیچاره به پایش وزنه آویزان بود و دو دست و سر و کله و بدنش زیر باندهای سفید گم شده بود ! با صدای گرفته و غصه دار گفت: خاک توی سرتان! حالا دیگه منو نمی شناسین؟ یهو همه زدیم زیر خنده گفتم: تو چرا اینجوری شدی؟ یک ترکش به پا خوردن که اینقدر دستک و دمبک نمی خواد ! عزیز سر تکان داد و گفت: ترکش خوردن پیشکش. بعدش چنان بلایی سرم اومد که ترکش خوردن پیش اون ناز کشیدنه !! بچه ها خندیدند. 😄 اونقدر اصرار کردیم که عزیز ماجرای بعد از مجروحیتش رو تعریف کرد: - وقتی ترکش به پایم خورد ، منو بردند عقب و توی یه سنگر کمی پانسمانم کردند و رفتند تا آمبولانس خبر کنند. توی همین گیر و دار یه سرباز موجی رو آوردند و انداختند توی سنگر. سرباز چند دقیقه ای با چشمان خون گرفته برّ و بر نگاهم کرد. راستش من هم حسابی ترسیده بودم و ماست هایم رو کیسه کردم. یهو سرباز موجی بلند شد و نعره زد: عراقی پَست فطرت می کشمت.ی چشمتان روز بد نبینه. حمله کرد بهم و تا جان داشت کتکم زد. به خدا جوری کتکم زد که تا عمر دارم فراموش نمی کنم. حالا من هر چه نعره می زدم و کمک می خواستم ، کسی نمی یومد. اونقدر منو زد تا خودش خسته شد و افتاد گوشه ی سنگر و از حال رفت. من هم فقط گریه می کردم... بس که خندیده بودیم داشتیم از حال می رفتیم😂 دو تا مجروح دیگه هم روی تخت هایشان از خنده روده بُر شده بودند.😂 عزیز ناله کنان گفت: کوفت و زهر مار هرهر کنان!!! خنده داره؟ تازه بعدش رو بگم: - یک ساعت بعد به جای آمبولانس یه وانت آوردند و من و سرباز موجی رو انداختند عقبش. تا رسیدن به اهواز یک گله گوسفند نذر کردم که دوباره قاطی نکنه ... 😂😂 رسیدیم بیمارستان اهواز. گوش تا گوش بیمارستان آدم وایستاده بود و شعار می دادند و صلوات می فرستادند. دوبارهی حال سرباز خراب شد. یهو نعره زد: آی مردم! این یه مزدور عراقیه ، دوستای منو کشته. و باز افتاد به جونم. این دفعه چند تا قلچماق دیگه هم اومدند کمکش و دیگه جای سالم توی بدنم نموند. یه لحظه گریه کنان فریاد زدم: بابا من ایرانی ام ! رحم کنین. یهو یه پیرمرد با لهجه ی عربی گفت: ای بی پدر! ایرانی هم بلدی؟ جوونا این منافق رو بیشتر بزنین. دیگه لَشَم رو نجات دادند و آوردند اینجا. حالا هم که حال و روزم رو می بینید! صدای خنده مون بیمارستان رو برده بود روی هوا.😂 پرستار اومد و با اخم و تَخم گفت: چه خبره؟ اومدین عیادت یا هِرهِر کردن؟ وقت ملاقات تمومه ، برید بیرون خواستیم از عزیز خدافظی کنیم که یهو یه نفر با لباس سفید پرید توی اتاق و نعره زد: عراقی مزدور! می کشمت!!! عزیز ضجه زد: یا امام حسین! بچه ها خودشه ، جان مادرتون منو نجات بدین ...😂😂😂 (از کتاب" رفاقت به سبک تانک" 📚) سینما هویزه اردکان : @cinemahoveyzeh
✨ آیت الله بهاء الدینی ✍حکایت است که روزی در باغی پیاده روی می‌کردند که گوشه عمامه‌شان به شاخه درختی گیر می‌کند و موجب تحریک زنبورها از داخل کندوی عسل می‌شود. در آن روز، 19 نیش زنبور بر سر و صورت ایشان نقش می‌بندد که شدتش به حدی بوده که موجب ضعف عمومی بدن ایشان می‌شود و به سه روز تعطیلی درس می‌انجامد.» ایشان چندی بعد درباره این حادثه به ظاهر ناگوار فرمود: «حادثه آن روز خوب بود و برای ما خیر عظیمی داشت. خدا چنین خواست تا بیماری سختی که داشتیم، به وسیله نیش زنبورها درمان شود.» روزی نیز در محضرش سخن از شعر و شاعری شد، فرمود: «بنده اشعار زیادی درباره اهل بیت علیهم السلام و به‌ویژه شخصیت امیرالمومنین (ع) شنیده‌ام؛ ولی برای بنده هیچ شعری به اندازه شعر شهریار جذابیت نداشته است. به همین دلیل برایش دعا کردم و دیدم که برزخ را از او برداشتند.» همچنین مدتی در قنوت نمازش تنها دعای «اللهم کُن لولیک ... » را می‌خواند. وقتی علت را پرسیدند، فرمود: حضرت پیغام دادند در قنوت برای من دعا کنید . سینما هویزه اردکان : @cinemahoveyzeh
عکسی عجیب از سفر سال 84 امام خامنه ای به کرمان' ببینید دقیقآ کجا ایستاده؟!! ،، ایجا همانجایی است که شهید حاج قاسم دفن شده است...!!! سینما هویزه اردکان : @cinemahoveyzeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از رسای اردکان
"غربالگری بیش از ۸ هزار خانواده با مشارکت بسیج جامعه زنان شهرستان اردکان ‌در طرح بسیج ملی مقابله با کرونا" فرمانده ناحیه مقاومت بسیج شهرستان اردکان از پایان مشارکت و همکاری بسیج جامعه زنان در مرحله اول طرح بسیج ملی مقابله با کرونا و شروع مرحله دوم این طرح خبر داد. سرهنگ پاسدار علی دهقانی گفت: این همکاری که به درخواست شبکه بهداشت و درمان شهرستان اردکان صورت گرفته بود در مرحله اول در طی ۱۴ روز با غربالگری بیش از ۸ هزار خانواده و با تحت پوشش قرار دادن این افراد در سامانه ۴۰۳۰ و همچنین شناسایی افراد مبتلا به کرونا و آموزش و مشاوره تلفنی به کار خود پایان داد. دهقانی افزود: مرحله دوم این طرح نیز پس از آموزش های لازم از سوی شبکه بهداشت و درمان شهرستان و با مشارکت بسیج جامعه زنان و با هدف آموزش خانواده ها از دیروز ۲۳ فروردین کار خود را آغاز نموده است. 🔹️روابط عمومی سپاه اردکان🔹️ 🔸️@rasa_ar
هدایت شده از رسای اردکان
بسم الله الرحمن الرحیم ضمن عرض تبریک به مناسبت میلاد با سعادت منجی عالم بشریت حضرت بقیت الله الاعظم ارواحنا لتراب مقدمه الفداء به اطلاع می رساند: کانال رسمی روابط عمومی سپاه شهرستان اردکان در راستای پوشش اخبار مرتبط با سپاه و بسیج شهرستان اردکان تأسیس گردیده است.
هدایت شده از رسای اردکان
آمد ، گفت :« باید برای نیروهایی که رفته اند خط مهمات بار بزنیم💣 . نمی شناختمش اما رفتیم دنبالش🚶‍♂️. رفت زاغه ی مهمات . جعبه ها را بار کامیون کردیم . عرق همه در آمده بود😓 ، عرق او هم . بچه ها کلافه شده بودند و خسته ؛ غرغر می کردند و لجبازی😤😩 . اما او فقط بچه ها را آرام میکرد🙂 و کار تمام که شد خسته نباشیدی گفت و تشکر. مجری گفت🎤: هم اکنون توجه شمارا به فرمایشات معاونت محترم تیپ 27 محمد رسول الله برادر گرامی حاج محمد ابراهیم‌ همت جلب می کنیم 😧. وقتی آمد پش تریبون پیشانی‌هایمان عرق کرد. او همان بود که به او بد وبیراه گفته بودیم .😑 سینما هویزه اردکان : @cinemahoveyzeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ابو_حمزه_ثمالی 📌 فرازی از دعای ابو حمزه ثمالی سینما هویزه اردکان : @cinemahoveyzeh
✍پای درس قرآن 📖 *مامورهای خدا* ‍ ✅ تا بحال به مأمور های خداوند بر روی زمین دقت کردید ؟ 🔸یکبار عنکبوت،🕸 پیامبر را در غار حفظ می‏ کند. «الّا تنصروه فقد نصره اللّه» 🔸یا کلاغ، معلّم بشر می‏ شود و به قابیل یاد میده که چطور بدن برادرش رو دفن کنه «فبعثه اللّه غرابا» 🔸یا هدهد 🕊 مأمور رساندن نامه سلیمان به بلقیس می‏شه «اذهب بکتابی هذا» 🔸یا پرنده های ابابیل، 🦅 که مأمور سرکوبی فیل سواران و محافظت از کعبه می‏ شن . «و ارسل علیهم طیرا ابابیل» 🔸یا اژدها،🐲 وسیله‏ ی حقّانیّت و اثبات ادعای موسی می‏شه «هی ثعبان مبین» 🔸یا نهنگ،🐬 که مأمور میشه یونس رو تنبیه کنه . «فالتقمه الحوت» 🔸یا موریانه 🐜 که وسیله ‏ی کشف مرگ سلیمان می‏ شه . «تأکل منساته» 🔸یا سگ🐶 اصحاب کهف که مأمور نگهبانی از اونها در غار می‏ شه . «و کلبهم باسط ذراعیه بالوصید» 🔸یا چهار پرنده 🦅 که سبب اطمینان ابراهیم به قدرت خدا برای زنده کردن مردگان می‏ شود. «فخذ اربعة من الطیر» 🔸یا الاغ🐎 که سبب یقین عُزیر به معاد و زنده شدن مردگان می‏ شود. «و انظر الی حمارک» ✍ خداوند بر نمرود پادشاه ظالم و ستمگر زمان حضرت ابراهیم ع پشه اى را مسلط کرد که روى لب نمرود نشست و اورا گزید. نمرود خواست با دست پشه را دور کندکه پشه به بینى نمرود رفت و از آنجا به مغزش رسید و چهل شب او را عذاب و آزار داد تا هلاک شد. نمرود با اونهمه قدرت با پشه ای از بین میره 😲😏 ✍ کسی چه میدونه شاید ویروس کرونا 🐾هم یکی از ماموران خداست . 🔴🔴🔴🔴 ویروس به این کوچکی رو خدا بر جهان مسلط کرده. طوری که قدرت های بزرگ دنیا از نابود کردنش عاجز اند .😟😫😭 ✅ شاید به خودشون بیان و دست از سرکشی در برابر خدا بردارن . 🌸 الله اکبر 🌸 یعنی خدا بزرگتر از آن است (که حتی) توصیف شوداست . 🟢🟢🟢 و این روز ها بزرگی خدا رو بیشتر از قبل متوجه میشیم . سینما هویزه اردکان : @cinemahoveyzeh
از طرف خدا،، 🎆 عالم ز برایت آفریدم، گله کردی 🎇 از روح خودم در تو دمیدم، گله کردی 🎆 گفتم که ملائک همه سرباز تو باشند 🎇صد ناز بکردی و خریدم،گله کردی 🎆 جان و دل و فطرتی فراتر ز تصور 🎇 از هرچه که نعمت به تو دادم، گله کردی 🎆 گفتم که سپاس من بگو تا به تو بخشم 🎇 بر بخشش بی منت من هم گله کردی 🎆 با این که گنه کاری و فسق تو عیان است 🎇 خواهان توأم، تویی که از من گله کردی 🎆 هر روز گنه کردی و نادیده گرفتم 🎇 با اینکه خطای تو ندیدم، گله کردی 🎆 صد بار تو را مونس جانم طلبیدم 🎇 از صحبت با مونس جانت، گله کردی 🎆 رغبت به سخن گفتن با یار نکردی 🎇 با این که نماز تو خریدم، گله کردی 🎆 بس نیست دگر بندگی و طاعت شیطان؟؟ 🎇 بس نیست دگر هرچه که از ما گله کردی؟؟! 🎆 از عالم و آدم گله کردی و شکایت 🎇 خود باز خریدم گله ات را، گله کردی.. همیشه شکر گذار خدا باش , و به آنچه داری قانع و شاد باش, شکرت خدا🌹🌹 سینما هویزه اردکان : @cinemahoveyzeh
🔸 باید همزمان در ۳ جبهه بجنگد: ۱. در اکران اینترنتی موفق و پیشرو باشد تا راه را برای سایر فیلمها باز کند. ۲. از تبلیغات تلویزیونی صداوسیما محروم باشد! ۳. با کسانی‌که تلاش می‌کنند با ارائه نسخه قاچاق فیلم جلوی فروش اینترنتی آن را بگیرند،رو در رو شود. زیبا نیست؟! 💬 احسان سالمی
⭐شهر ستاره باران می شود⭐ 🔷️رزمایش مواسات، همدلی و کمک مومنانه🔷️ ▫️باهدف حمایت از نیازمندان و آسیب دیدگان معیشتی بر اثر ویروس کرونا▫️ #کمک_مومنانه_اردکان 🔸️شماره حساب: ۰۱۱۳۵۲۶۱۰۷۰۰۴ 🔸️شماره کارت: ۶۰۳۷ ۹۹۸۱ ۲۵۱۸ ۱۸۸۲ 🔸️شماره شبا: IR860170000000113526107004 صاحب حساب: جوادالائمه پیشگیری و کنترل کرونا 🔹️محل جمع آوری کمک های غیر نقدی: مساجد، پایگاه ها و حوزه های بسیج ○°•قرارگاه رزمایش مواسات، همدلی و کمک مومنانه شهرستان اردکان•°○
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 #فیلم | دوربین مخفی حس و حال دلدادگی زائران امام رضا(ع) در پشت درب های بسته حرم مطهر آخ چقدر دلمان حرم میخواهد سینما هویزه اردکان : @cinemahoveyzeh
٠•●✿ Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ✿●•٠·˙ 📌سالها پیش فکر کنم سال ۱۳۸۳ سرباز خوزستانی پس از آموزشی، موقع تقسیم دید افتاده مشهد، دلگیر و غمگین شد از طرفی ارادتش به اقا و از طرفی اوضاع بد مالی خانوادش اولین شبی که مرخصی گرفت با همون لباس سربازی رفت حرم اقا تا درد دل کنه و دلتنگیش رو به اقا بگه ساعتها یه گوشه حرم اشک ریخت وقتی برگشت به کفشداری تا پوتینهاش رو بگیره دید واکس زده و تمیزن کفشدار با جذبه با اون هیبت و موهای جوگندمی وقتی پوتین هاش رو داد نگاهی به چشم سرباز که هنوز خیس و قرمز از گریه بود کرد و گفت چی شده سرکار که با لباس سربازی اومدی خدمت اقا سرباز گفت:من بچه خورستانم اونجا کمک خرج پدر پیرم و خانواده فقیرمم هیچکس رو ندارم که انتقالی بگیرم نمیدونم چکار کنم.......... کفشدار خندید و گفت اقا امام رضا خودش غریبه و غریب نواز نگران هیچی نباش دوسه روز بعد نامه انتقالی سرباز به لشکر ٩٢ زرهی اومد اونم تایم اداری سرباز شوکه بود جز اقا و اون کفشدار کسی خبر نداشت ازین موضوع هرجا و از هرکی پرسید کسی نمیدونست ماجرا رو سرباز رفت پابوس اقا و برگشت شهرش ولی نفهمید از کجا و کی کارش رو درست کرده چند سال بعد داشت مانور ارتش رو میدید یهو فرمانده نیرو زمینی رو موقع سخنرانی دید چهرش اشنا بود.اشک تو چشماش حلقه زد فرمانده حال حاضر نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران قدرت اول منطقه امیر سرتیپ احمد پوردستان مرد با جذبه با موهای جوگندمی همون کفشدار حرم اقا بود که اون زمان فرمانده لشکر ٧٧ خراسان بود فرمانده لشکری که کفش سربازش رو واکس زده بود انتقالی اون رو به شهرش داده بود. ܓ✿ ܓ✿ ܓ✿ ܓ✿ ♡ღبا امام رضا هیچ دری بسته نیست ♡ღهیچ گره ای کور نیست ♡ღهیچ دلی بیقرار نیست ♡ღهیچ غمی باقی نمیومنه ♡ღسلام بر امام مهربانی ♡ღغریب طوس السلطان علی بن موسی الرضا علیه السلام "ﺍَﻟﺴَّﻠٰﺎﻡُ ﻋَﻠَﯿْﮏََ ﯾٰﺎعلی بن موسی الرضا" 29 فروردین سالروز ارتش جمهوری اسلامی ایران برهمه ارتشیان جان بر کف مبارک باد . سینما هویزه اردکان : @cinemahoveyzeh