مجموعه مردمی سینماوارثین
📽📝#چند_خط_نقد
به بهانهی سریال کمارزش «جانسخت»؛
نمایش حدّاکثری خشونت، با ردهبندی سنّی حدّاقلی
۱- نمایش خشونت با جزئیّات و خونریزیها، در ردهبندی فیلمها و سریالهای کشورهای پیشرو سینما، اغلب تقریباً همان نتیجهی نمایش صحنههای اروتیک و جنسی را به همراه داشته و اثر مربوطه را محدود میکند جهت تماشای مخاطبان بالای هجدهسال.
۲- ردهبندی سنّی سریال #جانسخت، مثبت پانزده ثبت شده از جانب سکّوی #فیلمنت در حالی که حتّی اگر صرفاً صحنههای قسمت اوّل این مجموعهی نمایشی، مبنای تعیین سنّ مجاز مخاطب قرار داده شوند، میبایست به جای عدد +۱۵، +۱۸ درج میشد؛
مضاف بر آنکه در این سریال نیز، فارغ از چند صحنهی دلربای فریبنده و گولزنک تور کویر و سافاری، همان روح مألوف وحشیانگیها و ویرانشهرگونه نشان دادن شهر در قسمتهای بعدی، بیش از پیش، بیانگر وجوب ردهبندی سنّی حدّاکثری برای این سریال است.
۳- وقتی ترکیب تهیّهکننده و کارگردان فیلم شانهتخممرغی #سال_گربه یعنی آقایان «سعید خانی» و «مصطفی تقیزاده»، بخواهند تغییر وضعیّت بدهند از ناگونهی کمدی مبتذل به گونهی خطیر درامهایی با موضوعات اجتماعی ملتهب، اصلاً عجیب نیست که با ادّعاهای دهانپرکن و شعارهایی ظاهراً عمیق، پناه ببرند به روایتی سطحی، با خط داستانی تکراری که گاه در حال جذب مخاطب است از طریق روابط گروههای مختلط دختری-پسری و گاه در حال خودنمایی است به وسیلهی صحنههای وحشیانهی زد و خورد با خردهفرهنگهای نامأنوس محلّههایی معدود و غیر قابل تعمیم به کلّ جامعه؛
۴- متأسّفانه نه تنها در اغلب سریالهای ویژهی سکّوهای #فیلیمو، فیلمنت و #نماوا، خشونتهای غلیظ، با ردهبندی سنّی +۱۵، راهی گوشیها و خانههای ایرانیان میشوند، بلکه گویی به وسیلهی تولید و پخش همین آثار خشونتزا طی پنج سال اخیر، از منظر تهیهکنندگان، کارگردانان و نویسندگان و ایضاً از دید مدیران سکّوها -که مثلاً موظّفند نقش مدیریت فرهنگی-هنری را در سکّوهایشان ایفا کنند- سنّ خشونت نیز کاهش یافته و اگر بر همین منوال پیش روند، بعید و دور نیست روزی که صحنههای سلّاخی هم در سریالی وجود داشته باشند و ردهبندی آن به جای هجده سال، ناگهان سیزده سال در نظر گرفته شود.
۵- تحقّق شعار «درس عبرت گرفتن و خشونتپرهیزی از مسیر نمایش عریان مکرّر مبسوط خشونت»، یک محال عقلی و خطایی آزمونپسداده است چون در ناخودآگاه مخاطب، وقتی آن صحنههای خشن مدام در سریالهای مختلف، تشدید و تقویّت میشوند، به موجودات و وسوسههایی زنده و روبهرشد بدل خواهند شد که بالأخره یک روز، از بند فکر و مغز فرد، گریخته، وارد دستها و پاهای او شده و رقیق یا غلیظ، بدل میشوند به ناآرامیها و پرخاشگریهای فردی و وحشیگریها و عصیانگریهای اجتماعی و نهایتاً به جرائم و جنایات.
✍️ احسان رستگار
🔰#مجموعه_مردمی_سینماوارثین #دزفول
➕https://eitaa.com/joinchat/3525771264C13057ea2c0
📽📝#چند_خط_نقد
یادداشتی بر فیلم سینمایی «زودپز»
فیلم «زودپز» با داستانی در دهه ۶۰ و در دوران موشکباران تهران، دربارهی دو باجناق (با بازی نوید محمدزاده و محسن تنابنده) است که سعی میکنند مرگ پدرزن خود را به عنوان شهادت جا بزنند. با وجود تبلیغات و حضور بازیگران مطرح، فیلم با نگاه انتقادی ضعیف ارزیابی شده و با کمدیهای موفق دیگر مقایسه و حتی پایینتر از آنها دانسته شده است. داستان و فرم فیلم تکراری و مشابه بسیاری از کمدیهای اخیر است. فیلم از کمدیهای موفق دیگر مانند «لیلی با من است»، «ضدگلوله» و به خصوص «هزارپا» الگو گرفته، اما نه تنها از آنها پیشی نگرفته، بلکه از آنها ضعیفتر عمل کرده است. به جز چند سکانس کوتاه، فیلم در خلق موقعیتهای خندهدار موفق نبوده است. با وجود حضور بازیگران مطرحی مانند محسن تنابنده و نوید محمدزاده، بازی آنها نتوانسته فیلم را نجات دهد و حتی بازی تنابنده که به عنوان یک کمدین شناخته میشود، ناامیدکننده خوانده شده است. ظاهرا بین کارهای رامبد جوان در تلویزیون، سینما و شبکه نمایش خانگی تفاوت زیادی وجود دارد و «زودپز» نمونهای از ضعف او در سینماست. موضوع فیلم و طنز آن حول محور جنگ و دهه شصت میچرخد که به خودی خود ایرادی ندارد، اما اجرا و پرداخت آن ضعیف بوده است. استقبال اولیه از فیلم به دلیل تبلیغات و حضور بازیگران مشهور از میزان فروش فیلم مشهود است، اما بازخورد ها نشان میدهد کیفیت فیلم،انتظارات را برآورده نکرده است.به طور خلاصه فیلم «زودپز» را میتوان اثری ضعیف و تکراری دانست که نتوانسته از پتانسیل بازیگران و موضوع خود به درستی استفاده کند.
✍️ منبع؛ مجله هنری میدان آزادی
🔰#مجموعه_مردمی_سینماوارثین #دزفول
➕https://eitaa.com/joinchat/3525771264C13057ea2c0