eitaa logo
🇱🇧🚩 دختــران چــادری 🇮🇷
154.6هزار دنبال‌کننده
29.4هزار عکس
18.4هزار ویدیو
286 فایل
گفتیـم در دنیایی کـه از هر طـرف بــه ارزشهـایــمـان میتـازنـد شـاید بتـوانیم قـطـره ای بـاران باشیم در این شوره زار مردمان آخرآلزمان و مــا هــم مــدل زنــدگـیـمـان روش بودنمـان و زیبـایـی آرمـانهـا و دانسته هایمان را زمزمه کنیم . . . . . @adv_clad_girls
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸💕🌸💕🌸💕🌸💕🌸 زن اگر پرنده آفریده میشد،🕊 حتما "طاووس" بود. اگر چهار پا بود، حتما "آهو" بود. اگر حشره بود، حتما "پروانه" بود. او انسان آفریده شد، تا خواهر و مادر باشد و ... ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔴 عضو شوید ⇩⇩⇩ 🌸 eitaa.com/joinchat/3093102592Cc9d364a057
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 پایتخت برای خانواده یا علیه خانواده؟! 🔸سریال پایتخت که به منظور تحکیم خانواده آغاز شده بود، اما در سری جدید خود و در فقدان خشایار الوند حرمت عناويني مانند پدر، مادر و در كل خانواده را زير سوال برده و انتقادهای بسیاری را با خود به همراه داشته است 🔞 شما تماشای این سریال رو برای کودک و نوجوان توصیه می‌کنید؟! ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔴 عضو شوید ⇩⇩⇩ 🌸 eitaa.com/joinchat/3093102592Cc9d364a057
🇱🇧🚩 دختــران چــادری 🇮🇷
✍️ #تنها_میان_داعش #قسمت_نهم 💠 برای اولین بار در عمرم احساس کردم کسی به قفسه سینه‌ام چنگ انداخت
✍️ 💠 عباس و عمو با هم از پله‌های ایوان پایین دویدند و زن‌عمو روی ایوان خشکش زده بود. زبانم به لکنت افتاده و فقط نام حیدر را تکرار می‌کردم. عباس گوشی را از دستم گرفت تا دوباره با حیدر تماس بگیرد و ظاهراً باید پیش از عروسی، رخت عزای دامادم را می‌پوشیدم که دیگر تلفن را جواب نداد. 💠 جریان خون به سختی در بدنم حرکت می‌کرد، از دیشب قطره‌ای آب از گلویم پایین نرفته و حالا توانی به تنم نمانده بود که نقش زمین شدم. درست همانجایی که دیشب پاهای حیدر سست شد و زانو زد، روی زمین افتادم و رؤیای روی ماهش هر لحظه مقابل چشمانم جان می‌گرفت. 💠 بین هوش و بی‌هوشی بودم و از سر و صدای اطرافیانم تنها هیاهویی مبهم می‌شنیدم تا لحظه‌ای که نور خورشید به پلک‌هایم تابید و بیدارم کرد. میان اتاق روی تشک خوابیده بودم و پنکه سقفی با ریتم تکراری‌اش بادم می‌زد. برای لحظاتی گیج گذشته بودم و یادم نمی‌آمد دیشب کِی خوابیدم که صدای نیمه‌شب مثل پتک در ذهنم کوبیده شد. 💠 سراسیمه روی تشک نیم‌خیز شدم و با نگاه حیرانم دور اتاق می‌چرخیدم بلکه حیدر را ببینم. درد نبودن حیدر در همه بدنم رعشه کشید که با هر دو دستم ملحفه را بین انگشتانم چنگ زدم و دوباره گریه امانم را برید. چشمان مهربانش، خنده‌های شیرینش و از همه سخت‌تر سکوت آخرین لحظاتش؛ لحظاتی که بی‌رحمانه به زخم‌هایش نمک پاشیدم و خودخواهانه او را فقط برای خودم می‌خواستم. 💠 قلبم به‌قدری با بی‌قراری می‌تپید که دیگر وحشت و عدنان از خجالت در گوشه دلم خزیده و از چشمانم به‌جای اشک خون می‌بارید! از حیاط همهمه‌ای به گوشم می‌رسید و لابد عمو برای حیدر به جای مجلس عروسی، مجلس ختم آراسته بود. به‌سختی پیکرم را از زمین کندم و با قدم‌هایی که دیگر مال من نبود، به سمت در رفتم. 💠 در چوبی مشرف به ایوان را گشودم و از وضعیتی که در حیاط دیدم، میخکوب شدم؛ نه خبری از مجلس عزا بود و نه عزاداران! کنار حیاط کیسه‌های بزرگ آرد به ردیف چیده شده و جوانانی که اکثراً از همسایه‌ها بودند، همچنان جعبه‌های دیگری می‌آوردند و مشخص بود برای شرایط آذوقه انبار می‌کنند. 💠 سردسته‌شان هم عباس بود، با عجله این طرف و آن طرف می‌رفت، دستور می‌داد و اثری از غم در چهره‌اش نبود. دستم را به چهارچوب در گرفته بودم تا بتوانم سر پا بایستم و مات و مبهوت معرکه‌ای بودم که عباس به پا کرده و اصلاً به فکر حیدر نبود که صدای مهربان زن‌عمو در گوشم نشست :«بهتری دخترم؟» 💠 به پشت سر چرخیدم و دیدم زن‌عمو هم آرام‌تر از دیشب به رویم لبخند می‌زند. وقتی دید صورتم را با اشک شسته‌ام، به سمتم آمد و مژده داد :«دیشب بعد از اینکه تو حالت بد شد، حیدر زنگ زد.» و همین یک جمله کافی بود تا جان ز تن رفته‌ام برگردد که ناباورانه خندیدم و به‌خدا هنوز اشک از چشمانم می‌بارید؛ فقط این‌بار اشک شوق! دیگر کلمات زن‌عمو را یکی درمیان می‌شنیدم و فقط می‌خواستم زودتر با حیدر حرف بزنم که خودش تماس گرفت. 💠 حالم تماشایی بود؛ بین خنده و گریه حتی نمی‌توانستم جواب سلامش را بدهم که با همه خستگی، خنده‌اش گرفت و سر به سرم گذاشت :«واقعاً فکر کردی من دست از سرت برمیدارم؟! پس‌فردا شب عروسی‌مونه، من سرم بره واسه عروسی خودمو می‌رسونم!» و من هنوز از انفجار دیشب ترسیده بودم که کودکانه پرسیدم :«پس اون صدای چی بود؟» صدایش قطع و وصل می‌شد و به سختی شنیدم که پاسخ داد :«جنگه دیگه عزیزم، هر صدایی ممکنه بیاد!» از آرامش کلامش پیدا بود فاطمه را پیدا کرده و پیش از آنکه چیزی بپرسم، خبر داد :«بلاخره تونستم با فاطمه تماس بگیرم. بنزین ماشین‌شون تموم شده تو جاده موندن، دارم میرم دنبال‌شون.» 💠 اما جای جراحت جملات دیشبم به جانش مانده بود که حرف را به هوای عاشقی برد و عصاره احساس از کلامش چکید :«نرجس! بهم قول بده باشی تا برگردم!» انگار اخبار به گوشش رسیده بود و دیگر نمی‌توانست نگرانی‌اش را پنهان کند که لحنش لرزید :«نرجس! هر اتفاقی بیفته، تو باید محکم باشی! حتی اگه آمرلی اشغال بشه، تو نباید به مرگ فکر کنی!» 💠 با هر کلمه‌ای که می‌گفت، تپش قلبم شدیدتر می‌شد و او عاشقانه به فدایم رفت :«به‌خدا دیشب وقتی گفتی خودتو می‌کُشی، به مرگ خودم راضی شدم!» و هنوز از تهدید عدنان خبر نداشت که صدایش سینه سپر کرد :«مگه من مرده باشم که تو اسیر دست داعش بشی!» گوشم به حیدر بود و چشمم بی‌صدا می‌بارید که عباس مقابلم ظاهر شد. از نگاه نگرانش پیدا بود دوباره خبری شده و با دلشوره هشدار داد :«به حیدر بگو دیگه نمی‌تونه از سمت برگرده، داعش تکریت رو گرفته!»... ✍️نویسنده:
ساعت هایمان را کوک کنیم ! ‏یٰا صٰاحِبَ الزْمانْ اَدْرِکنٰا وَ انْظُرْ إِلَیْنَا نَظْرَةً رَحِیمَة... ‏پویش همگانی ⁧ ⁩ ( دعای ⁧ ⁩ ) ‏به نیت تعجیل در فرج امام زمان (عج) و رفع گرفتاری از مردم ‏از سه شنبه ۲۰ اسفند رأس ساعت ده شب به مدت چهل شب ‏⁧
AzomalBala - Ostad Farahmand [Www.FarsiMode.Com].mp3
1.04M
🎙5⃣2⃣ به نیت تعجیل در فرج ⏰ وعده ما هر شب ساعت 22:00 🆔 @Clad_girls
پویش جهانی استغاثه به امام عصر(عجل الله تعالی فرجه).mp3
17.45M
🎤 توضیحات مهم استاد درباره نحوه عمل به این استغاثه و طرح عظیم چیست؟؟؟ انشالله همه نیروهای انقلابی با کنار گذاشتن اختلافات چند روزه ، این طرح مهم را که اصلاحیه طرح چله است انجام می دهیم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 شاید برنده هفته آینده ما شما باشید 😊 ✅ هر هفته خواهیم داشت ان شاءالله 🎁🎁🎁 🔴 لطفا کنید‼️ در واقع مسابقه است میخوایم افراد رو تشویق کنیم که مباحث رو گوش بدن 😊 حتی اونایی که برنده نشدن هم چیزی رو از دست ندادن ،چندتا مطلب خوب یادگرفتن ... تمام تلاش ما برای تاثیرگذاری بیشتر مطالب هست
🌷 حجاب وصیت شـهـــــدا 🌷 دلم هوای شهادت ڪہ مے ڪند پناه میبرم بہ چادرم که تا آسمان راه دارد... چادر من بوی میدهد چرا ڪہ چشم شهدا بہ اوست ڪہ مبادا چون چادر مادرشان فاطمه(سلام الله علیها) خاکی شود. 🍃🌸 💠: @Clad_girls 🍃🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕊🔻 عشــــــــــق یعنی: جوان باشــے خوش سیما باشـے و شهوتت در اوج خودش باشد ولــــــــــی... فقط بخاطر رضایت خـــــدا و امام زمانت 👈گناه نکنی👉 #گناه_ممنوع⛔️ #شهید_محسن_حججی❣ 🌷 @Clad_girls 🎈
🇱🇧🚩 دختــران چــادری 🇮🇷
+به قول حاج حسین یڪتا: دنیا دنیای تیپ زدنهـ ♥️! فقط مهم اینه که تیپ میزنه ‼️ شهدا یه جوری تیپ زدن که خدا نگاهشون ڪرد🦋 ] اما فقط یه چیزۍ☝️🏼 + اقا پسر الگوت حضرت علۍ(ع) بود هست ؟ همون امیرالمومنین ڪه به دخترای جوون سلام نمیڪرد🍃 مگه قرار نبود صحبت با نامحرم در حد ضرورت باشه⁉️ پس این چت📲 ڪردنا و... چۍ میگه؟؟🤨 +دخترخانوم وارث ارثیه حضرت زهرا(س) شما چیۍ❓ هست❓خود حضرت فاطمہ جلوی یہ مرد ڪور حجابشو رعایت مۍڪرد؛ چشمات قشنگه ،صورتت زیباعه ، میدونم همه ی اینارو... . 😇 ولی قرار نبود زیباییاتو بزاری برای هرڪسۍ پس این پروفایل و اینا چۍ میگہ❓ جایی ڪه با چندتا لمس صفحه ی گوشی ڪلی مرد میتونن ببیننش _قرار بود باشیم . . . _قرار بود باشیم . . . _قرار بود راه ادامه بدیم. . _قرار بود برای شهیدمون مرام بزاریم🍃 . . . ولۍ قرار نبود به مجازی بدیم . . . اومدیم تو صحنه ۍ جنگ دشمن تا ڪنیم ،گفتیم جنگ نرمم ولی نرم نرم خودمون داریم وا میدیدم😑 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔴 عضو شوید ⇩⇩⇩ 🌸 eitaa.com/joinchat/3093102592Cc9d364a057
🔴 کپی کاری سکانس آخر سریال پایتخت ۶ از فیلم مبتذل ‏همسفر! 🔹 فیلم مبتذل «همسفر» که قبل از انقلاب با بازی بهروز وثوقی و فائقه آتشین «گوگوش» ساخته شده است و در آن داستان یک مرد و زنی را نشان می دهد که در جاده شمال همسفر می شوند و در نهایت به سکس می رسند! 🔹 سکانس آخر سریال پایتخت ۶ که رحمت و عاطی را در جاده شمال با موتور و بعد سوار بر قایق هستند و در انتها لامپ روشن موتور!! دقیقا مانند سکانس فیلم مبتذل همسفر ساخته شده است! 🔹 تعجب از مدیران سیما است که سکانس های سیاسی را از پایتخت سانسور می کنند ولی این سکانس که مو به مو از یک فیلم مبتذل قبل از انقلاب ساخته شده را کامل پخش کردند و سانسور نکردند! 🔹 به نظر می رسد پایتخت ۶ عقده گشایی محسن تنابنده نسبت به صداوسیما بود که با ناشی گری و عدم اطلاع مسئول سانسور، این سکانس پخش شده است و باعث آبروریزی صداوسیما شده است.
🇱🇧🚩 دختــران چــادری 🇮🇷
🔴 کپی کاری سکانس آخر سریال پایتخت ۶ از فیلم مبتذل ‏همسفر! 🔹 فیلم مبتذل «همسفر» که قبل از انقلاب با
🔴‏کل دیالوگ‌های ساراونیکا از پایتخت ۱ تا ۶، یک صفحه هم نمی‌شود! ولی به واسطه حجمِ بالای حضور در آنتنِ پرطرفدارترین سریال سال‌های اخیرِ صداوسیما، تبدیل شدند به چهره! حالا بریم دوقلو‌هایی رو که ساکن ایران هم نیستند، از شوآف‌هایِ معمول و زننده سلبریتی‌ها در اینستاگرام جمع کنیم... ⏪ طبق خبرهای رسیده، ۲۳ میلیارد تومان هزینه ساخت سریال پایتخت ۶ شده است! 🔹 یعنی برای هر قسمت سریال پایتخت ۶ بیش از ۱.۵ میلیارد تومان، از بیت المال هزینه شده است!
🌸🍃 . . 🌱 یعنی: بی نیاز از هر نگاهی جز نگاه . . ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔴 عضو شوید ⇩⇩⇩ 🌸 eitaa.com/joinchat/3093102592Cc9d364a057
💥💢💥 💢💥 گفــــ😡ــــت: هیچ جا اجباری نیست، این همه کشور مسلمون. گفــــ😊ـــتم: بله هیچ جا اجباری نیست، مثل ایران. گفــــ😮ــــت: وااااا❗️تو ایران حجاب اجباریه ها. گفــــ😊ـــتم: شما تو خونه تون، تو مهمونی تون حجاب دارید؟ گفــــ😒ــــت: معلومه که نه، وااااا خونه مونه ها. به کسی چه مربوط. گفـــــــ😊ــــتم: احسنت، خونه تون به کسی مربوط نیست ولی پوششتون تو جامعه به همه مربوطه، پوششِ جامعه ی ما هم همسان با دینمون انتخاب شده که با حجابی که تو دینمون واجبه همخونی داشته باشه پس شما باید طبق «قانون» یک پوشش اجتماعی خاص داشته باشی و این به معنای اجبارِ حجاب نیست. 💢💥 💥💢💥 😡 به خودمون: خودمون که معنی قانون پوشش رو می فهمیم، لااقل با خودمون صادق باشیم. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔴 عضو شوید ⇩⇩⇩ 🌸 eitaa.com/joinchat/3093102592Cc9d364a057
ویلایی که تو قسمت اخر پایتخت ۶ ازش استفاده شده یکی از محل های پارتی های دختر پسرهای اقازاده تهرانه...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 رحمت : وقتی به فهیمه گفتم آبجی واقعا گریع کردم !!!😢 این همه احساسی کردن مثلث عشقی بهبود و رحمت و فهیمه چرا و با چه نیتی ؟!!!😳😳 صد رحمت به فیلمای مزخرف ترکیه ای 😒 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔴 عضو شوید ⇩⇩⇩ 🌸 eitaa.com/joinchat/3093102592Cc9d364a057
🔴 ((لایه های پنهان زیر خنده های پایتخت)) کمتر کسی است که این روزها سریال پایتخت را ندیده باشد سریالی پر از موقعیت های طنز با گویشی محلی و جذاب و صحنه ای پر از زیبایی های طبیعت شمال که انسان از دیدنش به وجد می آید. این موارد به همراه نکات بسیاری ، این مجموعه را از پربیننده ترین سریال های تلویزیون کرده است اما در پشت تمام این خنده ها توجه به درون مایه ی فیلم امری ضروری است لایه های پنهانی که خواسته یا ناخواسته القاءاتی را به جامعه خواهد کرد که در اذهان عموم مردم خصوصا جوانان خواهد ماند بیایید بدون هیچ جبهه گیری نگاهی به شخصیت های مرد این سریال از کوچک تا بزرگ بیاندازیم از بهروز که کوچکترین عضو این سریال است شروع می کنیم پسری بی ادب، پرخاشگر و بی احترام به بزرگتر است بهتاش برادر او همین خصوصیات را به همراه خصوصیات بدتر دیگری مانند تیغ زدن مردم و روابط نادرست دارد ، ارسطو دیگر شخصیت این سریال است که زندان رفته است و به راحتی قاچاق مواد مخدر می کند و دردسرهای زیادی را برای خانواده ی پسر خاله اش به وجود می آورد مردی که حتی یک جای خواب ندارد و باید در منزل اقوامش بخوابد به سراغ شخصیت رحمت می رویم شخصی ضعیف، ناتوان که از کوچک و بزرگ کتک می خورد کسی که در این سن هنوز نتوانسته برای خودش یک زندگی دست و پا کند و همیشه تو سری خور بوده است دو برادر او نیز پسرانی مجرد و معتاد به مواد مخدر بودند که نه تنها کاری برای برادرشان انجام نمی دهند بلکه به راحتی او را کتک می زنند شخصیت دیگر این سریال، تقی است که او هم معتاد به مواد مخدر است شخصی ضعیف که به شدت از همسرش می ترسد و هرچه درآمد دارد را دود می کند و در آخر نقی معمولی شخصیت اول داستان شخصی پر از عقده ی دیده شدن، احمق و زودباور،در برهه های حساس حتی نمی تواند حرف بزند چه رسد به اینکه بخواهد تصمیم درستی بگیرد شخصیتی بزدل که فقط ادعا می کند. این موارد تنها گوشه ای از تصویر مردان سریال پایتخت بود که در این نوشته به آن اشاره کردیم حال اگر بخواهیم منصفانه به شخصیت مردهای این سریال نگاه کنیم آیا یک مرد معتدل و صاحب درک و شعور وعقل در این سریال دیده می شود؟ یا هرچه شخصیت مرد از کوچک تا بزرگ دراین سریال بوده است انسان هایی دروغگو ، راحت طلب و بدون تلاش ، بی عرضه ، بی ادب و ضعیف بوده است؟ ممکن است شما در پاسخ بگویید این سریال طنز است و نیازی به این نیست که شخصیت مردها خوب و درست به تصویر کشیده شود در جواب باید بگویم این سخن در حالتی درست است که سایر شخصیت های زن سریال نیز مانند مردان باشند نه اینکه در طرف مقابل شخصیت های زن داستان غالبا افراد قوی ، پر تلاش اهل فهم و شعور و درایت باشند. شخصیت های زن داستان را که باهم نگاه کنیم از سارا و نیکا گرفته تا فهیمه ، جمیله و هما همه منطقی ، اهل کار و کوشش ، نان آور خانواده ، با صداقت و بی ادعا هستند. تاکنون به ماجرای ازدواج های این سریال دقت کرده اید؟ سه ازدواج در شرف انجام بود در هر سه مورد یک مرد مجرد عاشق و شیفته ی یک زن شوهر مرده یا مطلقه که دارای حداقل دو فرزند بوده است می شود رحمت یا شیفته ی فهیمه ای می شود که شوهر مرده و دو فرزد دارد و حال می خواهد با کسی مانند فهمیه ازدواج کند و ارسطو نیز باز شیفته ی چنین زنانی شده است شاید خواننده ی این یادداشت بگوید که این نوع ازدواج مشکلی ندارد بلی مشکلی ندارد اما وقتی پازل های این سریال کنار هم قرار می گیرد همین ازدواج ها نیز دارای پیامی مشخص است و ماجرای آخر که کلام را کوتاه کنم تفاوت برخورد افراد حاضر در فیلم با ازدواج فهیمه با رحمت و ازدواج احتمالی بهبود در آفریقا بود آنجایی که به صراحت به فهیمه می گفتند تو حق داشتی ازدواج کنی اما ازدواج بهبود را مثل یک خیانت بزرگ می دانند که اگر این کار را کرده باشد باید بمیرد. حال به نظر شما یک نوجوان که در کنار خانواده به تماشای این فیلم می پردازد بعد از آن چه نگاهی به پدر خانواده خواهد داشت؟ ایا او را به عنوان یک مشاور و خیرخواه و تکیه گاه می تواند در نظر بگیرد؟ یا همه ی مردها و پدرها را دروغگو و پر مدعا و ناتوان می پندارد؟ شاید هر کدام از این موارد به تنهایی نتواند اشکال بزرگی به این سریال باشد اما وقتی همه ی این موارد را کنار هم میگذاریم باید اعتراف کنیم این فیلم دارای لایه های فمنیستی است که ما هر سال این آموزه ها را به خانواده های ایرانی می دهیم و حاصل این بذر کشته را سال های بعد در سست شدن جایگاه مرد و بالتبع خانواده خواهیم دید.
🔻 بانوی طلبه جهادگری که با داشتن ۵ فرزند در صف مقدم خدمت به بیماران کرونایی پیشتازی می کند 🔹 سخن رهبر معظم انقلاب مدظله العالی به نوعی حکم جهاد بود و من هم بر خود واجب دانستم که در این همیاری شرکت کنم. 🔹 با خدمت به بیماران کرونایی احساس آرامش می‌کنم. http://www.jz.ac.ir/post/5811
🇱🇧🚩 دختــران چــادری 🇮🇷
🍃 . . ✅ شدیم نسلی که: معلوم نیس چه مرگشه... . ادّعای داغون بودن همه شکست عشقی خورده . یه سری بیست چهاری کلش به دست...🚦 زیر ۲۰ سال همه درگیر گل و ....🤔 معرفت ها الکی... . همش نقش، همش حرف...🗣👥🗣 . پای عمل همه میکشن کنار....😶😶 . موقع بدبختی ها میفتیم😕 . دریغ از اینکه تو خوشی هامونم ب یادش باشیم . چی ازمون ساختن؟؟؟🤔 یه نسل نا امید به آینده....! پاشید جمع کنید مسخره بازیاتونو...😦 پسره متولد ۷۴ شد . چند ماه بعد یه کنار عکسش بود..🖊 . فرق ما با این ادم چیه؟؟؟؟🤔 چطور اون میتونه بجای کلش از اعتقاداتش دفاع کنه!؟🙄 بجای زدن رل فور اور و سینگل فور اور تو پروفایلش ، مرد و مردونه تو شناسنامش زدن: در دفاع از شهید شد...!. نسلی شدیم ک بی اعتقادی شده کلاس!😮 فکر میکنیم با فحش دادن پرچم میره بالا....! 🚩🏳 . و هم ک فقط ادعاش مونده....😤😑☹️ چند سال پیش تو همین مملکت هم سن های من و تو رفتن واسه ناموس ملت، واسه امنیت منو تو جون دادن.... . سه تا دادیم فقط و فقط برای برگردوندن جنازه ی یه .... . اما الان چی...؟؟؟؟ . پسرا مملکتمون به جای غیرت ، زیر پست دخترا.... عکس های برهنه شون رو لایک میکنن و تو کامنت ها اراجیف میگن....😮😐 . دخترامون معنای زیبایی رو گم کردن!!! . فکر میکنن هرچی برهنه تر باشن جذاب ترن... . ن اینطور نیست....❗️ با این عکس ها فقط چشمای یه سری آدم بوالهوس رو سیر میکنن😶 . شدیم نسلی که حتی معتقد هامونم داره پاشون میلرزه . بیرون استغفر الله رو لبمونه و سرمون پایین....!😶🙄 . ولی تو چت انگار یهو دین خدا عوض میشه.... . همون دختری که بیرون نامحرمه، تو چت میشه محرم...😦😯 . راحت با هم حرف میزنیم👥🗣 . بجا سنگین و موقر بودن واسه هم عشوه میایم . نه دین این نیست که خشک مقدس باشی...🤔 ولی هرچیزی به جاش . عشوه هاتو بزار واسه همسرت...‍‍‍ . نه یه آدم غریبه ک تو ذهنت باهاش رویاهاتو ساختی... . نه قرار نیست چیزی رو با حرفام به کسی تحمیل کنم . فقط یکم تلنگر.....📵️️️️ تا شاید به خودمون بیایم⚠️ یکی ۲۰ سالشه و مدافع حرم️️️️️ یکی ۲۰ سالشه و درگیر لایک و ....🎮 . بخدا ما فرقی با این بچه ها نداریم... . . 🔴 عضو بشید 👇👇 🆔 eitaa.com/joinchat/3093102592Cc9d364a057
‌ 🎊 مبارک ‌ 🌸 رهبرانقلاب: ! آگاهی‌هایتان را بیشترکنید. مطالعه، تحقیق، ورود به مسائل روز و اهتمام به کارهای دینی، جزو وظایف مسلمی است که زنان بایدخود را موظف به انجام آنها بدانند. ‌ 🆔 @Clad_girls