فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀 غروب جمعه دلت گرفته؟
💥از این فرصت فوقالعاده استفاده کن!
🆔@clad_girls
➕ #حجاب
⭕️اسلام نمیخواهد که زن همانند یک شیء و یک عروسک در دست ما باشد...
◀️ #امام_خمینی
✔️ @Clad_girls
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اهمیت بہ سࢪ و وضع..!
#رهبری
🆔@Clad_Girsl
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥هدیه بانوی دلواری به رئیس جمهور
🆔 @Clad_girls
🇱🇧🚩 دختــران چــادری 🇮🇷
📚#افتاب_در_حجاب ♥️#قسمت52 آنچنانکه نزدیک بود آسمان بشکافد، زمین متلاشى شود و کوهها از هم بپاشد.مصیب
📚#افتاب_در_حجاب
♥️#قسمت53
سکوت مى کنى و آرام مى گیرى....
اما گریه و ضجه و غلغله ، لحظه به لحظه شدیدتر مى شود... آنچنانکه بیم اعتراض و عصیان و قیاممى رود.
نگرانى و اضطراب در وجود ماموران و دژخیمان، بدل به استیصال مى شود... و نگاهها، دستها و گامهایشان را بى هدف به هر سو مى کشاند.راهى باید جست که آتش کلام تو، کوفه را مشتعل نکند و بنیان حکومت را به مخاطره نیفکند.
تنها راه، کوچاندن هر چه زودتر کاروان به سمت دارالاماره است.
سربازان و دژخیمان ، مردم را از کاروان جدا مى کنند... و با هر چه در دست دارند، از نیزه و شمشیر تا شلاق و تازیانه ، کاروان را به سمت دارالاماره پیش مى رانند....
ازدحام جمعیت ، عبور کاروان را مشکل مى کند، چند مامورى که پیش روى کاروان قرار گرفته اند، ناگهان تازیانه ها را مى کشند و دور سر مى چرخانند...
تا سریعتر راه را باز کنند... و کاروان را به دارالاماره برسانند.
گردش ناگهانى تازیانه ها مردم را وحشتزده عقب مى کشد و بر روى هم مى اندازد.... اما راه کاروان باز مى شود.
شتر ها به اشاره ماموران به حرکت درمى آیند و علم ها و پرچم ها و نیزه هاى حامل سرها دوباره افراشته مى شوند.تو و ... ناگهان چشمت به چهره چون ماه برادر مى افتد... که بر فراز نیزه، طلوع ... نه ... غروب کرده است .
خون سر، پیشانى و محاسن سپیدش را پوشانده است... و موهاى سرخ فامش در تبانى میان تکانهاى نیزه و نسیم ، به دست باد افتاده است.
تو سرت سلامت باشد و سر معشوقت حسین ، شکافته و خون آغشته ؟!این در قاموس عشق نمى گنجد. این را دل دریایى تو بر نمى تابد.
این با دعوى دوست داشتن منافات دارد، این با اصول محبت ، سر سازگارى ندارد.
آرى ... اما... آرامتر زینب ! تو را به خدا آرامتر.اینسان که تو بى خویش ،سربرکجاوه مى کوبى ، ستونهاىعرش به لرزه مى افتد.
تو را به خدا کمى آرامتر. رسالت کاروانى به سنگینى پیام حسین بر دوش توست.
نگاه کن !
خون را نگاه کن که چگونه از لابه لاى موهایت مى گذرد، چگونه از زیر مقنعه ات عبور مى کند و چگونه از ستون کجاوه فرو مى چکد!مرثیه اى که به همراه اشک ، بى اختیار از درونت مى جوشد و بر زبانت جارى مى شود،...
آتشى تازه در خرمن نیم سوخته کاروان مى اندازد."یاهلالا لما استتم کمالا ما توهمت یاشقیق فؤ ادى غاله خسفه فابدى غروبا کان هذا مقدرا مکتوبا اى هلال ! اى ماه نو! که درست به هنگامه بدر و کمال ، چهره اش را خسوف گرفت و درچار غروب شد.
هرگز گمان نمى بردم اى پاره دلم که این باشد سرنوشت مقدر مکتوب...'''
چه مى کنى تور را این کاروان دلشکسته ، زینب !؟دختران و زنان کاروان که تا کنون همه بغضهایشان را فرو خورده بودند، اکنون رها مى کنند و بر بال ضجه هایشان به آسمان مى فرستند.همه اشکهایشان را که به سختى در پشت سد چشمها، نگاه داشته بودند،
اکنون در بستر صورتها رها مى کنند و به خاك مى فرستند. و همه زخمهاى روحشان را که از چشم مردم پوشانده بودند، اکنون به نشتر مرثیه سوزناك تو مى گشایند و خون دلشان را به آسمان مى پاشند.مردم ، وحشت مى کنند از این هول و ولا و ولوله ناگهانى،...
و ماموران در مى مانند که چه باید بکنند...
و ماءموران در مى مانند که چه باید بکنند... با این چهره هاى پنهان و گریان، با این کجاوه هاى لرزان و با این صیحه هاى ناگهان... سجاد، مرکبش را به تو نزدیکتر مى سازد و آرام در گوشت زمزمه مى کند: _بس است عمه جان! شما بحمدالله عالمه غیرمتعلمه اید و استاد کلاس ندیده. خدا شما را به علم لدنى و تفهیم الهى پرورده است.
و تو با جان و دل به فرمان امام زمانت ، سر مى سپرى ، سکوت مى کنى و آرام مى گیرى.
اما نه ، این صحنه را دیگر نمى توانى تحمل کنى.زنى از بام خانه مجلل خود، سر بر آورده است ، و به سر بر نیزه حسین ، اهانت مى کند،... زباله مى پاشد و ناسزا مى گوید.زن را مى شناسى ، ام هجام از بازماندگان خبیث خوارج است.
دلت مى شکند،...
دلت به سختى از این اهانت مى شکند، آنچنانکه سر به آسمان بلند مى کنى و از اعماق جگر فریاد مى کشى :_خدایا! خانه را بر سر این زن خراب کن!
هنوز کلام تو به پایان نرسیده،...
ناگهان انگار زلزله اى فقط در همان خانه واقع مى شود، ارکان ساختمان فرو مى ریزد و زن را به درون خویش مى بلعد.
#ادامه_دارد...
🆔@clad_girls
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فیلم رنگی شده از پاریس در سال ۱۹۰۰، فیلمبرداران برادران لومیر
حجابهای خانمها رو با الان مقایسه کنید 😑
📌 زن در #غرب
🆔 @Clad_girls
🇱🇧🚩 دختــران چــادری 🇮🇷
فیلم رنگی شده از پاریس در سال ۱۹۰۰، فیلمبرداران برادران لومیر حجابهای خانمها رو با الان مقایسه کن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☝️به حجاب زنان انگلیسی توجه کنید.
☑️این فیلم حدود صد سال پیش از یکی از خیابان های انگلستان ضبط شده. (پیش از آنکه پروژه صهیونیستی برهنهسازی زنان در جهان اجرا شود).
🖐اجازه نمیدهیم بلایی که صهیونیستها بر سر جوامع غربی آوردند، بر سرما هم بیاورند.
🆔 @Clad_girls
🇱🇧🚩 دختــران چــادری 🇮🇷
☝️به حجاب زنان انگلیسی توجه کنید. ☑️این فیلم حدود صد سال پیش از یکی از خیابان های انگلستان ضبط شده
⚫️ همسر فروشی در انگلستان!
💥 یک فاجعه انسانی و یکی از عجایب تاریخ
👈 قابل توجه کسانی که پیرو بی چون و چرای حقوق زنان در غرب هستند...
🔺شرح تابلوی بالا: یک مرد اروپایی در حال فروش همسرش به قیمت مناسب!
○ ماجرا چیست؟
تا پایان دهه ۱۹۰۰ میلادی، مردان انگلیسی حق داشتند زنان خود را به بالاترین پیشنهاد از نظر قیمت بفروشند. تنها کافی بود دیگر با همسر خود سازگاری نداشته باشند، آن وقت به دور گردن و یا دست همسرشان طنابی پیچیده و به شکل عمومی وی را به فروش میرساندند. متاسفانه گاه مردانی بودند که زن خویش را تنها با چند لیتر آبجو معاوضه میکردند !!
🆔 @Clad_girls
🇱🇧🚩 دختــران چــادری 🇮🇷
⚫️ همسر فروشی در انگلستان! 💥 یک فاجعه انسانی و یکی از عجایب تاریخ 👈 قابل توجه کسانی که پیرو بی چو
پ.ن؛بعدش اینا شدن برای یه عده ای #الگوفرهنگی و تمدن و پیشرفت 😒
😍 چقدر صمیمیت در این عکس وجود داره...
✅ معاونت زنان ریاست جمهوری، همراه رئیس جمهور امروز به بوشهر سفر کردند.
در تمام سفرهای استانی، خانم دکتر خزعلی در استان های مختلف همراه رئیس جمهور حضثر پیدا کردند و به مشکلات مرتبط با زنان رسیدگی کردند، همچنین با اقشار مختلف جامعه زنان مثل نخبگان، هنرمندان، بسیجیان و... دیدار کردند...
تا حالا که بی سابقه بوده همچین اقداماتی برای زنان!! همیشه فقط شعار شنیدیم ...
🆔 @Clad_girls
هدایت شده از 🇱🇧🚩 دختــران چــادری 🇮🇷
🔴 دختران چادری را در #اینستاگرام هم همـراهی کنید 👇👇
✘ #اینستاگرام 👇
#Instagram : Clad_Girls_ ⬅⬅
instagram.com/clad_girls_
💠 #تلگرام 👇
https://t.me/joinchat/PBA72DaFHjPDnGRE
دلانہ✨
خدا میدونم لایق شہادت نیستم
و با شہدا فرسنگها فاصلہ دارم
اما هیچ جا نگفتن آرزو گناهہ💔
و ڪرمِ تو خیلی بزرگتر از گناهاۍ منہ..🌱!'
🆔 @clad_girls
الهیرِضاًبِرِِضِاکَ
خدایاراضیامبهرضات!🌙
#ریحانه
🆔@Clad_girls
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 دخترم بی حجاب است چیکار کنم؟
🚨یک مادر: خودم محجبهام، دختران مدرسه را هم محجبه کردم، اما دختر خودم ...
🤔 اشکال کار کجاست؟!
@Clad_girls
•⊰🌨🐬⊱
بہجا؎فکرکردنبہصددلیل
برا؎تسلیمشدن،بہهزاردلیلبرا؎
ادامہدادنفڪرڪن..!
#انگیزشی 💕
🆔️ @clad_girls
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🤣 اگه واتساپ آدم بود...
فقط اونجاش که پیامارو حذف میکنی ولی طرف رو مطلع میکنه!!
خب بیشعور !! اگه میخواستیم بفهمه که حذفش نمیکردیم!!😐😐
#طنز 🤪
👸🏻 دخترا عضو بشن 👇👇
http://eitaa.com/joinchat/4074111012C3db3254cf3
🇱🇧🚩 دختــران چــادری 🇮🇷
📚#افتاب_در_حجاب ♥️#قسمت53 سکوت مى کنى و آرام مى گیرى.... اما گریه و ضجه و غلغله ، لحظه به لحظه شد
📚#افتاب_در_حجاب
♥️#قسمت54
زن ، حتى فرصت فریادى پیدا نمى کند.... خاك و غبار به هوا بلند مى شود.
رعب و وحشت بر همه جا سایه مى افکند و بیش از آن ، حیرت بر جان همگان مسلط مى شود.پس آن زن اسیر زجر کشیده مظلوم ، صاحب چنین قرب و قدرتى است ؟بى جهت نیست که در خطابه خود، از موضع خدا، با خلق سخن مى گفت ؟
این زن مى تواند به نفرینى، کوفه را کن فیکون کند. پس چرا سکوت و تحمل مى کند؟ چه حکمتى در کار این خاندان هست ؟!کاروان ، همه را در بهت و حیرت فرو مى گذارد.... و به سمت دارالاماره پیش مى رود. خبر به سرعت باد در کوچه پسوچه هاى کوفه مى پیچد.
ماموران تا خود دارالاماره جرات نفس کشیدن پیدا نمى کنند.کاروان به آستانه دارالاماره مى رسد...
هر چه کاروان به دارالاماره نزدیکتر مى شود از حضور مردم کاسته مى گردد... و بر تعداد ماموران و حاجبان افزوده مى شود.وقتى که دارالاماره در منظر چشمهایت قرار مى گیرد،
باز به یاد پدر مى افتى....
مگر چند سال از شهادت پدر گذشته است؟
پدر از آن خانه محقر و کوچک، بر تمام عالم اسلام حکم مى راند... و اینان فقط براى حکومت بر کوفه چه دارالاماره اى بنا کرده اند؟! از این پس هر چه ظلم و ستم بر سر مردم جهان مى رود، باعث و بانى اش همان غاصب اولى است.اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد و آل محمد و آخر تابع له على ذلک.
سرحسین را پیش از کاروان به دارالاماره رسانده اند و در طشتى زرین پیش روى ابن زیاد نهاده اند....
ابن زیاد با تفاخر و تبختر بر تخت تکیه زده است و با چوبى که در دست دارد، بر لب و دندان حسین مى زند، و قیحانه مى خندد و مى گوید: _چه زود پیر شدى حسین ! امروز تلافى روز بدر!و تو با خودت فکر مى کنى که آیا روزى سخت تر از امروز در عالم هست؟
مى فهمى که این صحنه را تدارك دیده اند تا به هنگام ورود شما، تتمه عزت و جلالتان را هم به خیال خود فرو بریزند.... در میان حضار، چشمت به زیدبن ارقم صحابى خاص پیامبر مى افتد...
با ریش و مو و ابرویى سپید و اندامى نحیف و تکیده در دلت به او مى گویى : تو چرا این صحنه را تاب مى آورى زید بارقم ؟
زید، ناگهان از جا بلند مى شود و با لرزشى در صدا فریاد مى زند: _نکن ابن زیاد! چوب را از این لب و دندان بردار. به خدا که من بارها و بارها شاهد بوسه پیامبر بر این لب و دندان بوده ام.
و گریه امانش را مى برد.ابن زیاد مى گوید:_خدا گریه ات را زیاد کند. براى این فتح الهى گریه مى کنى؟ اگر پیر و خرفت نبودى ، حتم گردنت را مى زدم.
#ادامه_دارد...
🆔 @clad_girls