eitaa logo
🇮🇷 دختــران چــادری 🇮🇷
168.4هزار دنبال‌کننده
33.4هزار عکس
22.4هزار ویدیو
308 فایل
گفتیـم در دنیایی کـه از هر طـرف بــه ارزشهـایــمـان میتـازنـد شـاید بتـوانیم قـطـره ای بـاران باشیم در این شوره زار مردمان آخرآلزمان و مــا هــم مــدل زنــدگـیـمـان روش بودنمـان و زیبـایـی آرمـانهـا و دانسته هایمان را زمزمه کنیم . . . . . @adv_clad_girls
مشاهده در ایتا
دانلود
11.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃❤️ 💍 ازدواج در دل کوه! . اخیرا دو زوج دوقلو زندگی را با حضور در #کهف_الشهدا در بام تهران، ساده و بی ریا و با عهدنامه‌ای با شهدا امضا و آغاز کردند. . قدیم وقتی پدران و مادران ما قصد ازدواج داشتند در نهایت سادگی چند قلم وسیله ضروری زندگی رو فراهم و در یک اتاق خانه پدری زندگی شون رو شروع میکردند تا بعدها بتونن خانه ای اجاره کنند یا بخرند ولی متاسفانه در این سالها به دلیل #تغییر سبک زندگی، اغلب جوانها از ازدواج فرارین چون هم سطح انتظار خانواده دختر زیاد شده و هم مشکلات اقتصادی و بالا رفتن هزینه ها مزید بر علت. که شاید تشکیل یک زندگی در حد متوسط هم برای بعضی ها سخت باشه... . در اینکه #مسئولین #کم_کاری میکنند شکی نیست اما بزرگترها و خود جوانها چقدر رو به تجمل گرایی و اسراف آوردند و باعث سخت تر شدن ازدواج شدند؟ زندگی که میشه راحت و با امکانات کم شروع کرد؛ چرا خانوادها زیر بار هزار جور ریخت و پاش و اسراف قرض و بدهی و وام برن؟ . دوری از #تجملات و پرهیز از #چشم_و_هم_چشمی رو سرلوحه کار جوان هامون قرار بدیم تا امکان برگزاری #ازدواج_آسان براشون مهیا بشه ان شاالله🙏🌷 🆔 @Clad_girls 🍃🌸
هدایت شده از مـ ح ـیا
💠 ؟ 💡 ؟ ســلام ✨¡ ماجرای چادری شدن من برمیگرده به سال 94 که دوم راهنمایی بودم چادری نبودم ولی حجابمو کامل رعایت میکردم و پوششم مشکل خاصی نداشت اون موقع تو سن بلوغ بودم و از نظر قد و هیکل در حال رشد بودم☺️ چون خانوادم مذهبی هستن مسئله ی چادر براشون بسیار مهم بود👌 داداشمم اون موقع بر اساس غیرت و تعصب برادرانه ش به من توصیه میکرد چادر بپوشم🙄 منم از یه طرف هیچ درکی از چادر و حجاب برتر نداشتم و از طرف دیگه نمیتونستم رو حرف داداش جان حرف بزنم🤭 برادرم دانشجو بودن تصمیم گرفتم هروقت که میاد خونه من چادر بپوشم و وقتیم که نیستن نپوشم 🙄😶 حتی یه مدت تصمیم گرفتم که چادرمو بذارم تو کوله ام و وقتی از مدرسه رسیدم به خونه چادرمو دم در سرم کنم برم تو که داداشیم بهم گیر نده 🤕 حالا یه مدت همینجوری دزد و پلیس وار پیش رفتم تا اینکـــه ، یه روز وقتی میرفتم مدرسه یه پسر مزاحمم شد و میخواست بزور بهم شماره بده (حالا حجابمو واقعا رعایت میکردم و خیلی سرسنگین راه میرفتم🙂) خلاصه اینکه تا دم مدرسه دنبالم افتاد و منم با سرعت خودمو رسوندم به حیاط مدرسه ! قشنگ یادمه ... وقتی وارد مدرسه شدم یه حس مبهم سراسر وجودمو پر کرد😮 عمیقا ناراحت بودم از این بابت مثل یه آسمون ابری بودم که دلگیر بود پر از بغض بود ولی انگار اشکی برای باریدن نداشت☁️🌩 اون روز که رفتم خونه 🏠 فقط به دنبال یه راه حل بودم که از فردا این مزاحمت ها تکرار نشن 🤦🏻‍♀ تصمیم گرفتم ظاهرمو بدم حالا چطوری ؟! به این صورت که از فردا چادر بپوشم و کوله پشتیمو عوض کنم که اون شخص منو نشناسه و مجددا برام مزاحمت ایجاد نکنه 🍂 تاکتیکم جواب داد و از فردا نه تنها اون شخص بلکه هیچکــــــس دیگری برام مزاحمت ایجاد نکرد 🙃✌️ روزهــا میگذشتن و منم به مرور شیفتــه ی حجابم شدم ، عاشق چادر مشکیم شدم و در پناهش احساس آرامش و امنیت میکردم 😇 الانم به لطف و خدا و دعاهای حضرت فاطمه (سلام الله علیها) ام ! و خـــدا رو بسیـــار سپاسگـــزارم برای این نعمت این موهبت ‌🌱☘ـ :) إن شاءالله که بتونم تا آخرین نفسی که دارم حجابمو حفظ کنم 🙃 (سرباز حاج احمد متوسلیان) _________________________ ☑️ مـ ح ـیا،خاطرات خوب http://eitaa.com/joinchat/3478519974C8685aaafc3