eitaa logo
🌸 دختــران چــادری 🌸
162.4هزار دنبال‌کننده
28.5هزار عکس
17.7هزار ویدیو
283 فایل
گفتیـم در دنیایی کـه از هر طـرف بــه ارزشهـایــمـان میتـازنـد شـاید بتـوانیم قـطـره ای بـاران باشیم در این شوره زار مردمان آخرآلزمان و مــا هــم مــدل زنــدگـیـمـان روش بودنمـان و زیبـایـی آرمـانهـا و دانسته هایمان را زمزمه کنیم . . . . . @adv_clad_girls
مشاهده در ایتا
دانلود
سال ۹۸🥺🥺🥺🥺🥺 🆔 @Clad_girls
پارسال همین موقع ها بود قدم قدم سمت حرم یادش به خیر کاش دوباره قسمت بشه😔🙌 😔💔 🆔 @Clad_girls
🏴 غم نرفتن را فقط اربعین رفته ها میفهمن 🆔 @Clad_girls
شما 😊 فقط میتونم اینو بگم 👇
این تقاص کدوم گناهه😔😔😔😭😭 میگم کربلا میگن که راهها بستس😔😭 میگم امام رضا میگن رواقا بستس😔😭 ۲۳ مهر ۱۳۹۸کربلا شما
این غم کم نیست... اربعین۹۸ 🆔 @Clad_girls
شما به همین امام حسین ع که ملت دارن برای اربعینش جون میدن ..‌ اگه بخوام ذره ای بخاطر ریا کردن و تعریف از خود اینا رو بگم ... فقط صرف خاطره گفتن ... من و دوستم پارسال توی موکب ، وظیفه امون شستن لباس زوار بود ... پای لباسشویی دوقلو ک یکطرفش میشست و اون طرفش خشک می کرد بودیم ... خیلیا بلد نبودن با این لباسشویی ها کار کنن ... ازطرفی زوار بسیار خسته بودن . با اون همه خستگی وقتی میگفتیم اجازه بدین ما براتون بشوریم ؛ میگفتن نه شما چرا ؟زحمتتون میشه ... کلی توضیح میدادیم که ما برای همین اینجاییم وغیره ...اون موقع بودکه برق شادی میومد به چشمشون .چون میتونستن برن استراحت. اجازه میدادن؛ تمام لذتش به همون شادی زوار بود ... لباسهارو به نوبت میشستیم و صاحبانشون رو صدا میزدیم که بیان پهن کنن که جاشونو بدونن موقع برداشتن اذیت نشن ... چقدر از ما تشکر میکردن از من 13 ساله و دوست 11 ساله ام ... ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔴 عضو شوید ⇩⇩⇩ 🌸 eitaa.com/joinchat/3093102592Cc9d364a057
رسیدی به موکب امام رضا(ع) یادم کن ...😭 اربعین ۱۳۹۸
از ورودی مهران تا لب مرز ایران و عراق با پای پیاده سختی‌ هموار می شود... کوله پشتی عشق بر دوش و چادرمهر برسر قدم به قدم و هر قدم برای رسیدن به معشوق.... وارد خاک عراق که شدم همه احترام می‌گذاشتند مهم نبود که دکتری، سرهنگی، دبیری ،کارگری، فقیری، پول داری یا هرچی مهم این بود که زائر اربابی.... پایت که به مرز عراق می‌رسد کرامت ها و مهمان نوازی هایکی پس ازدیگری نمایان میشود..... حب الحسین یجمعنا:این یعنی وحدت ،یعنی همبستگی.... از نجف آن شهر رویایی من تا کربلا همه یک صدا می‌گفتند:" حسین" عمود به عمودمی رفتیم به عشق عمود ۱۴۴۵..... مهمان نوازی ها بینهایت بود... شخصی چیزی برای پذیرایی نداشت اما وسط جاده ایستاده بود و با ادکلن اش زوار را معطّر می کرد.. کودکی دستمال کاغذی دستش بود و به زائر هامی داد.... همینقدر بی ریا.... بساط ماساژ هم که همیشه بر پا ؛بود عراقی ها آبله پا که می دیدند بغض شان تبدیل به اشک می شد آخر ۱۴۰۰ سال پیش آبله ای بود که تازیانه ها آن‌ راماساژ میدادند.. از چای عراقی هم که هر چه بگویم کم است؛ چای عراقی با آن نصف لیوان شکر انتهااستکان نیست که شیرین است بلکه خاطره شیرین کربلا آن را شیرین میکند... اینجاست که شعر سهراب عزیز تغییر می کند: دوست را در آغوش موکب باید دید عشق رااز طعم چای عراقی باید جست حتی اگر تا به حال نرفته باشی تصور این وقایع برایت دشوار نیست.... مدام در طول راه با خودم می گفتم کاش این مردم نازنین ۱۴۰۰ سال پیش می‌ بودند تا: قتلگاه میزبان سر الله نشود.... نینوا در نینوا گم نشود.... خواهری ز فراق برادر کمرش خم نشود... کربلا در کربلا گم نشود .... دخترک زیر پا له نشود..... تازیانه در تازیانه گم نشود.... خار مغیلان بر پای سه ساله نشود.... آبله درآبله گم نشود.. وهمه این فکر ها به برکت قدم گذاشتن درجاده عشق است اصلا پیاده روی اربعین برای این است تا مقداری تداعی کند وقایع را که چه گذشت به آل الله.... چندروزی دیدن معشوق به درازا میکشد.... درجاده صدای اذان بلند می شود ویکی می پرسد: عمود چند است؟ پیرمردی هم بالبخند میگوید :مرحبا بکم یازوار.... واین یعنی وصال یار :) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔴 عضو شوید ⇩⇩⇩ 🏴 eitaa.com/joinchat/3093102592Cc9d364a057
شما امسال همه حسی شبیه هم داریم همگی 😭😭 شاید سالای قبل اگر خودمون هم نمیتونستیم بریم خیلیا به نیابت از ما میتونستن برن و این همه سخت نبود ... هرچی به روز اربعین نزدیک تر میشیم یه جورایی سنگینی و خفگی حس میشه 😔😔