eitaa logo
کلاس اولی ها (جهان تیغ)
55.2هزار دنبال‌کننده
11.1هزار عکس
3.5هزار ویدیو
1.9هزار فایل
معلم پایه اول ۱۸ سال سابقه تدریس معلم نمونه و مولف کتابهای کمک اموزشی شاعرونویسنده شعرها و داستانهای الفبا مدرس دوره های ضمن پیج روبیکا https://rubika.ir/classavaliha_jahantigh ای دی سفارش کتاب کمک اموزشی 👇👇👇 @Jahantigh9
مشاهده در ایتا
دانلود
ارزشیابی درس ریاضی 👇
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 ی (ص) صاد تو هتل شهرک الفبای دو مهمان خارجی از کشورهای عربی اومده بود که تاجر بودند وبرادر وبرای تجارت به شهرک الفبا اومده بودند. این مهمانها صداشون شبیه (س) بود .صـ ص اجناس خاصی برای فروش به شهرک اورده بود مثل صابون ،صندوق،صندلی،قرص،قصّه،و...... ریئس شهرک الفبا به سفارش اعضای شهرک از اقایون صـ ص دعوت کردند که تو شهرشون بمونن و بین کشورهای همسایه رفت وامد کنند ومواد مورد نیاز شهرک را فراهم کنند .دو برادر صـ ص قبول کردند ویک خانه تو شهرک به اونها داده شد واز اون روز به بعد بخاطر اینکه (سـ س) و با صـ ص اشتباه نگیرند چون صداشون یکی بود اسم سـ س را سین گذاشتند و اسم صـ ص رو هم صاد گذاشتند این اولین حرفی بود که توشهرک صدا شون یکی بود ،ولی اسم شون و شکل شون فرق می کرد. ✅✅✅✅✅✅
آموزش کلمات ص هرچیزی که مربوط به صبا باشه ما ص رو بکارمی بریم مثلا" صبا وسایل شخصی خودش رو تمیز نگه می داره صباجواهراتش رو درصندوق میذاره صبا مثل صدف های دریایی از خودش مراقبت میکنه صبا صورتش رو باصابون میشوره صبا صبح زود ورزش میکنه صبا صبحانه ش رو کامل می خوره صبا دختر باحوصله ای ست صباباصبر زیاد مشق هاشو می نویسه صبا اخلاق خاصی داره صبا آروم صحبت می کنه صبا صداها رو خوب میشنوه صبا اصالت ایرانی داره صبا دراصل دختر صبوری است
املا تا نشانه ص💥🌿 آسمان صاف بود و مادرم تازه از خواب بیدار شده بود. صدا زد زهرا جان زودتر بلند شو که میخواهیم به خانه ی خاله برویم. من شاد شدم و زود صبحانه خوردم و آماده شدم. در خانه خاله با دخترش صدف بازی کردم. تا نزدیک شب آن جا بودیم. به خانه که آمدیم مادرم گفت: دست هایت را با آب و صابون تمیز بشور که شام بخوریم. من گفتم:چشم مادرجان! قبل از خواب با مسواک مخصوص به خودم مسواک زدم, از مادرم تشکّر کردم . سپس به اتاقم رفتم تا زودتر بخوابم, تا صبح بتوانم به مدرسه بروم.