🌸🍃🌸🍃
حضرت رضا (ع):
هفت چيز بدون هفت چيز
ديگر مسخره است:
1-كسى كه به زبان استغفار كند و در دل پشيمان نباشد ،
خود را مسخره كرده.
2- كسى كه توفيق از خدا بخواهد و كوشش نكند،
خود را مسخره كرده.
3- كسي كه بهشت خواهد و بر سختيها صبر ننمايد،
خود را مسخره كرده.
4- كسي كه از آتش به خدا پناه برد و از لذت دنيا دست نكشد،
خود را مسخره كرده.
5-كسي كه مرگ را ياد كند و آماده آن نشود،
خود را مسخره كرده.
6-كسي كه خدا را ياد كند و مشتاق ديدار او نباشد،
خود را مسخره كرده.
7- كسي كه در گناه اصرار ورزد
و بدون توبه از خدا طلب عفو و بخشش كند،
خود را مسخره كرده است.
#تحريرالمواعظ_العددية_ص٤٧٠
#حکایت
#داستان
#پندیات
#خبرسرا
🇮🇷کانال#خبر_سرا را به دیگران معرفی کنید👇
https://eitaa.com/KhabarSaraa
🌸🍃🌸🍃
ملا مهرعلی خویی در مسجد نشسته بود که جوانی برای سوالی نزد او آمد و گفت: پدرم قصاب است و در ترازو کم فروشی می کند، اما خدا در این دنیا عذابش نمی کند؟ آیا خدا هوای ثروتمندان را بیشتر دارد؟ ملامهرعلی گفت: بیا با هم مغازه پدرت برویم.
وارد مغازه پدر شدند . ملا مهرعلی از پدرش پرسید: این همه خرمگس های زرد آیا فقط در قصابی تو وجود دارد؟ قصاب گفت: ای شیخ درست گفتی من نمی دانم چرا همه خرمگس های شهر در قصابی من جمع شده و روی گوشت های من می نشینند؟ ملا گفت: به خاطر این که هر روز 2 کیلو کم فروشی می کنی، هر روز دوهزار خرمگس مامور هستند دو کیلو از گوشت های حرام را که جمع می کنی جلوی چشمان تو بخورند. و کاری از دست تو بر نیاید.
ملا مهرعلی به انتهای مغازه رفت و چوب کوچکی از سقف کنار زد ، به ناگاه دیدند که زنبورهایی کندوی عسلی در کنار چوب سقف قصابی ساخته اند که عسل های شهد فراوانی دارد که قصاب از آن بی خبر بود. رو به پسر قصاب کرد و گفت: پدرت هر ماه قدری گوشت اندازه کف دست به پیرزنی بی نوا می بخشد و این زنبور های عسل هم ، هدیه خدا به او بخاطر این بخشش است.
ملا علی رو به پسر کرد و گفت: ای پسر بدان که او حرام را بر می دارد و حلال را بر می گرداند هرچند حرام را جمع می کنی و حلال را می بخشی. پس ذره ای در عدالت او در این دنیا بر خود تردید راه نده.
مرحوم ملا مهرعلی خویی صاحب قصیده معروف (( ها علی بشر کیف بشر)) است که مزارش در تپه ای در خروجی شهر خوی قرار دارد و حدود 150 سال پیش در این مکان دفن شده است. در شهر خوی مشهور است که او وصیت کرد در تشیع جنازه من همه مردم شهر بیایند، و کسی خانه خود ننشیند. زمانی که جنازه او را برای دفن می بردند، زلزله ای مهیب آمد و شهر را ویران و بسیاری را کشت و آنجا بود مردم فهمیدند پیام وصیت او چه بود.
#حکایت
#داستان
#پندیات
#خبرسرا
🇮🇷کانال#خبر_سرا را به دیگران معرفی کنید👇
https://eitaa.com/KhabarSaraa
🌸🍃🌸🍃
#سوادزندگی
- صحبت کسی را قطع نکنید
پیش از آنکه اظهار عقیده ای بکنید، اجـازه دهـیـد صـحـبت دیگـران بـه پایان برسد. میان صحبت کسی پریدن نشانه بی نزاکتی و عدم برخورداری از مـهـارتـهای اجـتـمـاعـی فرد می باشد. اگر نمی خواهید خودبین و از خود راضی بنظر آیید، هیچگاه صحبت کسی را قطع نکنید و هرگاه که ناچار بـه انـجـام ایـن کـار شـدیـد حتـما بـا گـفـتـن جـمله معذرت می خواهم ، اقـدام بـه انـجام آن کار کنید.
#حکایت
#داستان
#پندیات
#خبرسرا
🇮🇷کانال#خبر_سرا را به دیگران معرفی کنید👇
https://eitaa.com/KhabarSaraa
🌸🍃🌸🍃
#کارهای_شخصی
قافله چندين ساعت راه رفته بود. آثار خستگي در سواران و در مركبها پديد گشته بود. همين كه به منزلي رسيدند كه آنجا آبي بود، قافله فرود آمد. رسول اكرم نيز كه همراه قافله بود، شتر خويش را خوابانيد و پياده شد. قبل از همه چيز، همه در فكر بودند كه خود را به آب برسانند و مقدمات نماز را فراهم كنند.
رسول اكرم بعد از آنكه پياده شد، به آن سو كه آب بود روان شد، ولي بعد از آنكه مقداري رفت، بدون آنكه با احدي سخني بگويد، به طرف مركب خويش بازگشت. اصحاب و ياران با تعجب با خود مي گفتند آيا اينجا را براي فرود آمدن نپسنديده است و مي خواهد فرمان حركت بدهد؟! چشمها مراقب و گوشها منتظر شنيدن فرمان بود. تعجب جمعيت هنگامي زياد شد كه ديدند همين كه به شتر خويش رسيد، زانوبند را برداشت و زانوهاي شتر را بست و دو مرتبه به سوي مقصد اولي خويش روان شد.
فريادها از اطراف بلند شد: (اي رسول خدا! چرا ما را فرمان ندادي كه اين كار را برايت بكنيم و به خودت زحمت دادي و برگشتي؟ ما كه با كمال افتخار براي انجام اين خدمت آماده بوديم).
در جواب آنها فرمود: (هرگز از ديگران در كارهاي خود كمك نخواهيد و به ديگران اتكا نكنيد ولو براي يك قطعه چوب مسواك باشد
#کحل_البصر_محدث_قمی_ص69
#حکایت
#داستان
#پندیات
#خبرسرا
🇮🇷کانال#خبر_سرا را به دیگران معرفی کنید👇
https://eitaa.com/KhabarSaraa
🌸🍃🌸🍃
پادشاه روم از حضرت امام حسن بن على عليهما السلام پرسيد
كدامند آن هفت چيزى كه از رحم بيرون نيامده اند؟
فرمود
آدم
حوا
گوسفند ابراهيم
ناقه صالح
مارى كه شيطان را داخل بهشت كرد براى اضرار به حضرت آدم
كلاغى كه خدا فرستاده قابيل را تعليم نمايد كه چگونه هابيل را دفن كند
و شيطان لعنه الله
#حيات_القلوب
#حکایت
#داستان
#پندیات
#خبرسرا
🇮🇷کانال#خبر_سرا را به دیگران معرفی کنید👇
https://eitaa.com/KhabarSaraa
🌸🍃🌸🍃
چرا بعضی آدم ها با کوچکترین گناهی تو همین دنیا مجازات میشن. اما یه سری هر گناهی دلشون میخواد میکنن و روز به روز هم پیشرفت؟ پس عدالت خدا کجاست !!
آدمها سه دسته اند:
عینک
ملحفه
فرش
وقتی یک لکه چایی بنشیند روی عینک بلافاصله آن را با دستمال کاغذی پاک میکنی !
وقتی همان لکه بنشیند روی ملحفه می گذاری سر ماه که با لباسها و ملحفه ها جمع شود و همه را با هم با چنگ میشویی!
اما وقتی همان لکه بنشیند روی فرش میگذاری سر سال با دسته بیل به جانش می افتی!
خدا هم با بنده های مومنش مثل عینک رفتار می کند. بنده های پاک و زلال که جایشان روی چشم است تا خطا کردند بلافاصله حالشان را می گیرد(البته در دنیا و خفیف)،
دیگران را به موقعش تنبیه میکند آن هم با چنگ،
و آن گردن کلفت هایش را میگذارد تا چرک هاشان جمع شود.
#حکایت
#داستان
#پندیات
#خبرسرا
🇮🇷کانال#خبر_سرا را به دیگران معرفی کنید👇
https://eitaa.com/KhabarSaraa
🌸🍃🌸🍃
حضرت امام صادق عليه السلام:
خداوند متعال فرمود: نماز كسى را مىپذيرم كه:
1 ـ در مقابل عظمت من فروتنى كند.
2 ـ از خواستههاى نفسانى بخاطر من خود را دور كند.
3 ـ روزش را با ياد من بپايان برد.
4 ـ بربندگانم بزرگى نفروشد.
5 ـ به گرسنه غذا دهد.
6 ـ برهنه را بپوشاند.
7 ـ به مصيبت ديده مهربانى كند.
8 ـ غريب را پناه دهد.
#بحارالانوارج٦٦ص٣٩١
#حکایت
#داستان
#پندیات
#خبرسرا
🇮🇷کانال#خبر_سرا را به دیگران معرفی کنید👇
https://eitaa.com/KhabarSaraa
🌸🍃🌸🍃
روزی روزگاری، بازرگان موفقی از مسافرت بازگشت و متوجه شد خانه و مغازه اش در غیاب او آتش گرفته و کالاهای گرانبهایش همه سوخته و خاکستر شده اند و خسارت هنگفتی به او وارد آمده است.
فکر می کنید آن مرد چه کرد؟ خدا را مقصر شمرد و ملامت کرد؟
و یا اشک ریخت؟
نه...
او با لبخندی بر لبان و نوری بر دیدگان سر به سوی آسمان بلند کرد و گفت : خدایا می خواهی که اکنون چه کنم؟
مرد تاجر پس از نابودی کسب پر رونق خود، تابلویی بر ویرانه های خانه و مغازه اش آویخت که روی آن نوشته بود:
مغازه ام سوخت، اما ایمانم نسوخته است.
فردا باز هم شروع به کار خواهم کرد.
#حکایت
#داستان
#پندیات
#خبرسرا
🇮🇷کانال#خبر_سرا را به دیگران معرفی کنید👇
https://eitaa.com/KhabarSaraa
🌸🍃🌸🍃
#حدیث_روز
امیرالمومنین علیعلیهالسلام فرمودند:
لَا تَلُمْ إِنْسَاناً یَطْلُبُ قُوتَهُ فَمَنْ عَدِمَ قُوتَهُ کَثُرَ خَطَایَاه...
فرزندم انسانی را که در پی تهیه نان شب خویش است، ملامت نکن؛ زیرا کسی که نان شب ندارد، لغزش هایش فراوان خواهد بود...
بحارالأنوار ج ۶۹ ،ص۴۷
#حکایت
#داستان
#پندیات
#خبرسرا
🇮🇷کانال#خبر_سرا را به دیگران معرفی کنید👇
https://eitaa.com/KhabarSaraa
🌸🍃🌸🍃
#دیدار_مردگان_با_خانواده
⇦عبد الرحیم قصیر می گوید: « از امام سوال کردم: آیا روح مومن به دیدار خانواده اش می آید ؟ فرمود: بله از خداوند اجازه می گیرد ٬ خداوند نیز به او اجازه می دهد و دو تا فرشته به همراه او می فرستد به صورت بعضی از پرندگانی که روی دیوار می نشینند به دیار آنان می آید و به ایشان نگاه می کنند و کلامشان را می شنوند.
⇦ اسحاق بن عمار می گوید : « به امام موسی کاظم (ع) عرض کردم : آیا روح مومن به دیدار خانواده اش می آید ؟ فرمودند : بله. عرض کردم : هر چند وقت یک بار به ملاقات ایشان می آید ؟ فرمودند : به اندازه فضیلت و قدر و منزلتی که هر کدام دارند . بعضی هر روز ٬ بعضی هر دو روز یک بار و بعضی هر سه روز یک بار و هرکدام که منزلتشان کم است هر جمعه. عرض کردم : در چه ساعتی می آیند ؟ فرمودند : هنگام ظهر و مانند آن. عرض کردم : در چه صورت و قیافه ای می آیند ؟ فرمودند : در شکل گنجشک یا کوچکتر از آن . خداوند فرشته ای را هم با او می فرستد تا آنچه مایه خوشحالی اوست به او نشان می دهد و آنچه مایه ناراحتی اوست از او می پوشاند . »
#بحارالانوارج60ص257
#حکایت
#داستان
#پندیات
#خبرسرا
🇮🇷کانال#خبر_سرا را به دیگران معرفی کنید👇
https://eitaa.com/KhabarSaraa
🌸🍃🌸🍃
#حکایت
کاروانی در نزدیک نیشابور در کاروان سرایی شبی را ساکن شدند.در آن کاروان جوانی به نام احمد بود که بسیار ساده و خوش قلب بود. که به خاطر سادگی اش به او احمد بیچاره می گفتند.
شبی در کاروان جنجال شد و هر کس سویی دوید تا اموال خود در جایی پنهان کند که از دست راهزنانی که در حال حرکت به کاروان سرای نیشابور بودند، در امان باشند.
احمد بیچاره، 40 سکه با ارزش طلای اشرفی در جیب شلوار خود داشت. دوستش به او گفت: احمد، برو و این طلاها را در بیرون کاروانسرا خاک کن . احمد گفت: اگر خدا بخواهد یقین کن کسی نمی تواند بدزدد و من در عمرم دروغ نگفته ام .
راهزنان رسیدند و تاراج شروع شد. دوست احمد گفت: برو در گوشه ای در کاروان سرا نزد شتران بخواب. چون دارایی تو در جیب توست و اگر خواب باشی کسی بیدارت نمی کند . احمد گفت: من چنین نمی کنم.
اهل کاروان چون طلاها را پنهان کرده بودند، راهزنان چیزی از طلا ها نیافتند . احمد ، نزد راهزنان رفته و گفت: 40 طلای اشرفی در جیب دارم بیایید و از من بگیرید...
هر راهزنی که این جمله را می شنید بر این جمله می خندیدو می گفت دیوانه است و کسی سمت او نمی رفت ... راهزنان لباس های تمام اهل کاروان را گشتند و طلاهای شان را دزدیدند. به جز احمد بی چاره.
#داستان
#پندیات
#آموزنده
#سبک_زندگی
🇮🇷کانال#خبر_سرا را به دیگران معرفی کنید👇
https://eitaa.com/KhabarSaraa
🌸🍃🌸🍃
#حکایت
سه کس را شنیدم که غیبت رواست
وزین در گذشتی چهارم خطاست
یکی پادشاهی ملامت پسند
کزو بر دل خلق بینی گزند
حلال است از او نقل کردن خبر
مگر خلق باشند ازو بر حذر
دوم پرده بر بی حیایی متن
که خود می درد پرده ی خویشتن
ز حوضش مدار ای برادر نگاه
که او می در افتدبه گردن به چاه
سوم کژترازوی ناراست خوی
ز فعل بدش هر چه دانی بگوی
#سعدی
#داستان
#پندیات
#آموزنده
#سبک_زندگی
🇮🇷کانال#خبر_سرا را به دیگران معرفی کنید👇
https://eitaa.com/KhabarSaraa