خودت هم خوب میدانی نباشی حالِ من خوش نیست
دلِ از غصه و اندوه مالامالِ من خوش نیست
دلم خیلی گرفته چون شمالِ خیسِ دلتنگی
هوایِ ابریِ "ماسوله" و "ماسالِ"من خوش نیست
از اینجا رفتهای و فصلهایم بوی غم دارند
شده تقویمِ من غرقِ خزان و سالِ من خوش نیست
تک و تنها، تهِ دنیا، شبم جا مانده از فردا
به عکست زل، سکوتِ غرق در جنجالِ من خوش نیست
از اینجا تا خودِ لاهور، تا کشمیر و تا آن دور
گرفته رنگِ غم بختِ من و اقبالِ من خوش نیست
بگو از جانِ من ای سایهی تنها چه میخواهی؟
برو دنبالِ بختِ خود، نیا دنبالِ من خوش نیست
گس است و میزند گاهی به تلخی لحظههای من
نچین از شاخهام که طعمِ سیبِ کالِ من خوش نیست
نه دیگر شور و حالی هست و نه شوقِ خیالی، آه...
نمیداند کسی حالِ مرا و فالِ من خوش نیست
غزل غم دارد و غم دارد و غم دارد و غم، آه...
ابد یعنی از اینجا رفتهای و حالِ من خوش نیست
#شهراد_میدری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
📖@cofeh_shear📖