"هیچ است"
عید، بی عاطفه ، بی مهر و محبت هیچ است
بی من و بی تو و آیین ِ رفاقت هیچ است!
مثل ايام دگر بی ثمر و بی بار است
به دل اَر عشق نباشد همه سالَت هیچ است
عمرمان می گذَرد بی هدف و بیهوده
گذر ثانیه و گردش ِ ساعت هیچ است
روزه و راز و نیاز و، سر به سجاده و مُهر
دل اگر بشکنی هفتاد عبادت هیچ است!
گر که صد مِی بخوری، بِه ز یکی نان بِبُری !
دست گیری نکنی آنهمه طاعت هیچ است
توکه از حال #سپهر، سیصد و شصت بی خبری!
پنج روزی مکن از حال سوالت، هیچ است !!
#سپهر_Roohi
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
۰
😍🧇@Delicious_foods🧇😍
طعم لب تو طعم دلانگیز عسل بود
درمان منِ خسته کمی ناز و بغل بود
ابروت قصیده، مژه گویای رباعی!
چشمان تو با "مفتعلن" وزنِ غزل بود
از صورت تو ماه شب چارده خاموش
هم قصه ی تو مثنوی شوخ و دغل بود
چِل گیس کجا و تو آن خرمن مویت
صدها چو حسن عاشق تو،گرچه کچل بود!
ضرب المثل است لیلی و مجنون و،نگاهت ..
ضرب ِ همه ی مردم دنیا به مثَل بود
کو تا که ببینم رخ هندوت "جهانم" ؟!
چون حرمت عشق تو مرا "تاج محل" بود
#سپهر_Roohi
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
📖@cofeh_shear📖
" در سفرم "
هردم از کوچه تنهایی دل میگذرم
روی تو خاطره ساز است هرآن در نظرم
منظرَم سختی دیوار و یکی پنجره نیست !
هر طرف غربت سنگ است چو من مینگرم
تن دیوار پر از خاطره های من و توست
نه تو داری خبر از من، نه ز تو باخبرم
روی یک پله نشستیم ،به هنگام غروب
وعده کردی و سپردی به صبح سحرم!
یادگاری که تراشیدم و تنپوش درخت ..
زخمی نام تو شد پیش دو چشمان ترَم
عمری از کوچه دل ،خسته چنین می گذرم
نه که تنهام ، #سپهر است مرا همسفرم
#سپهر_Roohi
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
📖@cofeh_shear📖
" دیدمت"
دیدمت وقتی که در زلف تو تاب افتاده بود
چشم هایم از قضا در دام خواب افتاده بود
زیر پلکم ساحلی آماده ی امواج بود
نقش تو بر سایه سار ماهتاب افتاده بود!
دیدمت ساغر به دست و، ساقی میخانه ای
یک جهان در پای تو مست و خراب افتاده بود
بر کویر سینه ام رویای باران داشتم
در خیالم، آب ها از آسیاب افتاده بود!
دیده ام دریا و دل اندر هوایت سوخته
گوئیا در آتشی ،جانِ کباب افتاده بود!
تا گشودم دفترم عطر تو آمد بر مشام
یاد تو همچون گلی لای کتاب افتاده بود
دیدمت در خواب و شیرین شد شبِ شعر #سپهر
آنچنان قندی که در لیوان آب افتاده بود
#سپهر_Roohi
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
📖@cofeh_shear📖
" غریبانه "
چرا دنیا قفس شد دام تنهایی ما شد؟
غمش چون شوکران در جام تنهایی ما شد
نمی دانم چرا روح اندر این جسمم نگُنجید
گمانم عشق هم بدنام تنهایی ما شد!
کبوتر وار جَلد آسمان هرکه گشتم
به هر قلبی نشستم، بام تنهایی ما شد
ز تشویش جهان رفتم بسوی ساحل خویش
جهان ، امواج ناآرام تنهایی ما شد
نه من دارم به شعرم ادعای پختگی را
که هر شعری سرودم خام ِتنهایی ما شد
جوانی مان چو پیران در ره ِ اغیار بگذشت
غریبانه، #سپهر فرجام تنهایی ما شد!
#سپهر_Roohi
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
📖@cofeh_shear📖
طعم لب تو طعم دلانگیز عسل بود
درمان منِ خسته کمی ناز و بغل بود
ابروت قصیده، مژه گویای رباعی!
چشمان تو با "مفتعلن" وزنِ غزل بود
از صورت تو ماه شب چارده خاموش
هم قصه ی تو مثنوی شوخ و دغل بود
چِل گیس کجا و تو آن خرمن مویت
صدها چو حسن عاشق تو،گرچه کچل بود!
ضرب المثل است لیلی و مجنون و،نگاهت ..
ضرب ِ همه ی مردم دنیا به مثَل بود
کو تا که ببینم رخ هندوت "جهانم" ؟!
چون حرمت عشق تو مرا "تاج محل" بود
#سپهر_Roohi
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
📖@cofeh_shear📖
"هیچ است"
عید، بی عاطفه ، بی مهر و محبت هیچ است
بی من و بی تو و آیین ِ رفاقت هیچ است!
مثل ايام دگر بی ثمر و بی بار است
به دل اَر عشق نباشد همه سالَت هیچ است
عمرمان می گذَرد بی هدف و بیهوده
گذر ثانیه و گردش ِ ساعت هیچ است
روزه و راز و نیاز و، سر به سجاده و مُهر
دل اگر بشکنی هفتاد عبادت هیچ است!
گر که صد مِی بخوری، بِه ز یکی نان بِبُری !
دست گیری نکنی آنهمه طاعت هیچ است
توکه از حال #سپهر، سیصد و شصت بی خبری!
پنج روزی مکن از حال سوالت، هیچ است !!
#سپهر_Roohi
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
📖@cofeh_shear📖
اینجا پر است از شعر و من ،جانا نمیابم تو را
یا من تو را گم کرده ام، یا که تو گم کردی مرا ؟
در ازدحام برگ ها چون غنچه ی یاسی یقین..
عطر تو می پیچد ولی، رویت نمیبینم چرا
اندر خزان عاشقی چشم انتظار رویش ام
چون برگ پاییزی تنَم، تو چون بهار هستی که را ؟!
هر روز در این بیت ها ،میگویم از دیدار تو
اما نمی آیی و من بی تو شدم دیوان سَرا !
شاید بیایی از رَه و پیدا کنم روزی تو را
هر صبح وعده میدهم این عاشق بیچاره را
چشمم چو پایم پیر شد!، نا آمدی و دیر شد
جز شعر ویران #سپهر راهی نماند آواره را
#سپهر_Roohi
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
📖@cofeh_shear📖
تو در دست رقیبی و منم آن شاه مغلوبم
مرا نایی نمانده تا به طبلِ جنگ بَرکوبم
تمام سرزمینم را گرفته ملت تاتار !
ببین افتاده در خاکم، سراسر غرق آشوبم
فتانده آتش هجرت شرر بر جسم بیجانم
نه در راهت چنان سنگم، که من خشکیده چون چوبم
ز هر ویرانه بگذشتم، خودم ویرانه ای گشتم
غبار از خانمان عشق، به هر ویرانه می روبم !
نگر سردار چالاکت نیام از تیغ خالی کرد
سپر انداختم تنها، مران از خویش محبوبم
چو میگوید #سپهر من ؛ بدان احوالِ من خوب است
تو باور میکنی آیا که من بی وصلِ تو خوبم ؟!
#سپهر_Roohi
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
📖@cofeh_shear📖
" چوپان و گرگ و سگ"
هر قصه ی چوپان دِه ،راز مگوی گرگ بود!
غافل از آنکه کار سگ، خود آرزوی گرگ بود!
همواره اندر کوه و دشت میرفت و او بی واهمه
فارغ ز سود و از زیان، یا های و هوی گرگ بود
شب، گوسفندان میشمُرد از گله اش یک کم نبود
صبح سحر می آمد اما ظَن به سوی گرگ بود!
افتاده چندین گوسفند خونین بدن در پیش ِ پا
هرگز گمان بر سگ نبُرد ،در جستجوی گرگ بود
یک شب ز پندارش نخفت، بر دیده اش سگ را گرفت!
دریافت چوپان روی سگ بدتر ز روی گرگ بود
گاهی هزاران گرگ ِ بَد از یک نگهبان بهتر است
بدنامی از روز ازل در آبروی گرگ بود!
دشمن خصالش کینه است، از آشنایان دور باش
سگ را تو گفتی ای #سپهر ،میشی به خوی گرگ بود!!
#سپهر_Roohi
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
📖@cofeh_shear📖
کرده بودم اعتراضی ساده، بر ظلم دلش
لامروت حکم ما را حبس و زندان کرد و رفت
دلخوشش بودم که روزی عَفو گردم از وفا
او به صبحی دفترم را "شعر باران" کرد و رفت!
#سپهر_Roohi
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
📖@cofeh_shear📖