#حکایتی زیبا و خواندنی
🌺🍃🍂🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃
🍃
✍️کریمخان زند پس از آنکه به پادشاهی رسید، شیراز را به پایتختی انتخاب کرد
و از چنان محبوبیتی برخوردار شد
که نامش بهعنوان سرسلسله زندیه
در سراسر ایران پیچید.
روزی عموی او برای دیدنش
به پایتخت آمد. کریمخان دستور داد
از وی پذیرای کنند و لباسهای فاخر
به او بپوشانند.
چند روزی از اقامتش نگذشته بود که در یکی از جلسات مهم مملکتی شرکت کرد.
با دیدن قدرت و منزلت برادرزادهاش بادی به غبغب انداخت و گفت:
کریمخان، دیشب خواب پدرت را دیدم که در بهشت کنار حوض کوثر ایستاده بود و حضرت علی (علیهالسلام) جامی از آب کوثر به او میداد.
کریمخان اخمهایش را درهم کشید و دستور داد وی را از مجلس اخراج و سپس از شهر بیرون کنند. رؤسای طوایف از او علت این رفتار خشونتآمیز را جویا شدند.
کریمخان گفت:
من پدر خود را میشناسم. او مردی نیست که لایق گرفتن جامی از آب کوثر از دست حضرت علی باشد. این مرد میخواهد با تملّق و چاپلوسی مورد توجه قرار گیرد و اگر تملّق و چاپلوسی بهصورت عادت درآید، پادشاه دچار غرور و بدبینی میشود و کار رعیت هرگز به سامان نمیرسد.
✾📚 ┄┄┄┅┅𑁍♥️𑁍┅┅┄┄┄
✅ #کانال_دانستنی_های_زیبا بجمع ما بپیوندید👇👇👇
@cognizable_wan
#حکایتی زیبا و خواندنی
🌺🍃🍂🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃
🍃
«رنج بردن يك نقطهنظر است»
✍️گروهي جهانگرد در روستايي دورافتاده بهدنبال غذا ميگشتند.
بالاخره مقداري غذاي مانده دريافت
كردند و چون بيم مسموم شدن داشتند، ابتدا مقداري از آن را جلوي سگي انداختند كه با لذت و ولع آن را خورد. سپس با خيالي آسوده غذا را خوردند. اما روز بعد، شنيدند كه آن سگ مرده، پس همه وحشتزده نشانههاي مسموميت شديد
تا به حد مرگ را در خود مشاهده كردند. پزشكي فرا خوانده شد. ابتدا جوياي علت مرگ سگ شد. يكي از اهالي گفت:
«من مرگ سگ بينوا را به چشم ديدم، اتومبيلي او را زير گرفت
و به جوي آب پرت كرد و سگ جا در جا مرد».
"آنچه اتفاق ميافتد صرفاً چيزي است كه اتفاق ميافتد، ولي اينكه تو نسبت به آن چه تصوري داري مسئلهي ديگري است.زندگي بيمعني است. تنها معناي زندگي، همان مفهومي است كه ما به آن ميدهيم. به همين ترتيب تجارب، پيشامدها و رويدادهاي فردي و ديگر پديدههاي شخصي به خودي خود هيچ معنايي ندارند، به جز معنايي كه ما به آنها ميدهيم.
هيچچيز في نفسه و به خودي خود رنجآور نيست، رنج ناشي از فكر نادرست است. رنج ناشي از خطاي فكر است.رنج ناشي از قضاوتي است كه شما در مورد چيزي داريد. قضاوت را برداريد، رنج از بين ميرود."
🍃
🌺🍃
🇮🇷🌸🌹🌸
#کانال_دانستنی_های_زیبا بجمع ما بپیوندید👇👇👇
@cognizable_wan
#حکایتی زیبا و خواندنی
🌺🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂
🍃
📚 نفرین گنجشک ها
✍️در سال ۱۹۵۶ دولت چین برنامه ای برای افزایش محصولات کشاورزی ارائه داد،
به این صورت که مردم را تشویق به کشتن چهار موجودی که مقامات چین
گمان می کردند،
باعث کاهش محصولات می شوند، کرد .
این برنامه به نام "کارزار چهار آفت" معروف شد و برای از بین بردن پشه، مگس، موش و گنجشک راه افتاد.
سه حیوان اول را که مردم همیشه میکشتند و در واقع هدف اصلی کارزار گنجشکها بودند.
دلیل حذف گنجشکها این بود که حکومت چین پیش خودش حساب کرده بود که هر گنجشک در طول یک سال ۴.۵ کیلو غله میخورد،
پس با نابودی گنجشکها چند صد میلیون تن گندم و برنج اضافه میکرد.
نیروی اصلی از بین بردن گنجشکها بچهها بودند،
که با سنگ قلاب به دنبال گنجشکها راه میافتادند و
مردم هم در تمام طول روز با طبل و قاشق و بشقاب سروصدا ایجاد میکنند تا گنجشکها بترسند و روی زمین ننشینند و
همچنین لانه های آنها را هم ازبین می بردند و تخم های آنها را هم می شکستند .
طبق گزارش گاردین به طور کلی در این مدت،
جسد یک میلیارد گنجشک و یک و نیم میلیون موش از سطح کشور جمع آوری شد.
در سال ۱۹۵۸ جمعیت گنجشکها به شدت کاهش یافت اما سال بعد، برداشت برنج در کشور نه تنها زیاد نشد،
بلکه کمتر از حد معمول شد،
زیرا جمعیت ملخها و حشرات دیگر به شدت افزایش یافته بود.
مقامات چین در سال ۱۹۶۰ دستور توقف گنجشک ستیزی را دادند و ساس را در کارزار چهار آفت جایگزین گنجشک کردند،
ولی دیگر دیر شده بود و مرگ گنجشکها و افزایش حشرات باعث ایجاد قحطی بزرگی در چین شد
که منجر به کشته شدن ۴۵ میلیون نفر شد،
این رویداد در چین به "نفرین گنجشکها " معروف گشت.
تجربه چین یاد داد که حذف هر گونه ای از زنجیره ی غذایی،
باعث به هم خوردن نظم اکوسیستم خواهد شد و عواقب بدی را نیز به دنبال دارد.
🇮🇷🌸🌹🌸
به #دانستنی_های_زیبا بپیوندید👇👇👇
@cognizable_wan
#حکایتی زیبا و خواندنی
🌺🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂
🍃
✨﷽✨
🔴 آلـوده هـا، لـبِ حـوض مـینـشـیـنـنـد
✍️مرحوم استاد علی صفایی حائری، پايان ماه و اول ماه بعد خود را به مشهد مىرساندند و مىفرمودند:
◽️اگر جسمِ آدمی با دو روز حمام نرفتن بو مىگيرد، روح با يك نيتِ بد، سياه و كِدر مىشود.
◽️به همين خاطر به امام رضا-سلام الله علیه- پناه مىبردند. ایشان میفرمودند:
در زيارت يكشنبه حضرت زهرا- سلام الله علیها- آمده است: «اِنّا قد طًهُرنا بولايتهم»؛ ما با ولايت آنان تطهير مىشويم
◽️و زيارت امام رضا-علیه السلام- مثل حمام است. و با اين نياز، به درگاه امام مىشتافتند.
◽️روزى يكى از مريدانِ مشهدىشان به ایشان گفته بود: بياييد منزل ما، خدمتتان باشیم! ايشان از آدرس خانه آن جوان پرسيده، دیده بودند از حرم دور است،
◽️فرموده بودند: نه! دور است. من جايى دور و بَرِ حرم مىخواهم! گفته بود:چرا اين قدر نزديك؟ فرموده بودند:
آخر آلودهها، لبِ حوض مىنشينند!
◽️ایشان آن قدر يقين به رأفت و دستِ گشايشگرِ آقا داشتند كه وقتى گدايى در نزديكىِ حرم امام رضا(ع) از او چيزى خواست- با آن همه دست و دلبازیش که معروف بود- محل نگذاشتند و اعتنايى نکردند.
◽️وقتى اصرار فقير را ديدند فرمودند:
خیلی بىسليقهاى! آدم در كنار دريا، از يك پيتِ حلبى، آب نمىخواهد!
🍃
🌺🍃
┄┅═✧☫✧●●✧☫✧═┅┄
#کانال_دانستنی_های_زیبا بجمع ما بپیوندید👇👇👇
@cognizable_wan
#حکایتی زیبا و خواندنی
🌺🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂
🍃
✍️روزی ثروتمندی سبدی پر از غذاهای فاسدی به فقیری داد. فقیر لبخندی زد و سبد را گرفته و از قصر بیرون رفت.
فقیر همه آنها را دور ریخت و به جایش گلهایی زیبا وقشنگ در سبد گذاشت و بازگردانید.
ثروتمند شگفت زده شد و گفت: چرا سبدی که پر از چیزهای کثیف بود، پر از گل زیبا کرده ای و نزدم آورده ای؟! فقیر گفت: هر کس آنچه در دل دارد می بخشد!!!
💚 درجهان سه چیز است که صدا ندارد :
❶👌 مرگ فقیر
❷👌 ظلم غنی
❸👌 چوب خدا
🍃
🌺🍃
┄┅═✧☫✧●●✧☫✧═┅┄
#کانال_دانستنی_های_زیبا بجمع ما بپیوندید👇👇👇
@cognizable_wan