🔴 #زندگی_به_سبک_ساعتشنی
💠 سیستم ساعت #شنی به این شکل است که دو ظرف شیشهای متصل به یکدیگر به نوبت #پذیرای شنهای ظرف دیگر است و وقتی شنها و بار ظرف بالا خالی شد شیفتشان عوض شده و دیگری #شانه به زیر بار ظرف بالایی میدهد. در واقع مکمّل یکدیگر هستند و تا وقتی مسئولیت خود را به نوبت انجام دهند به ساعت شنی #معنا میدهند.
💠 یکی از اصول مهم در زندگی مشترک این است که زن و شوهر مثل یک ساعت شنی بارِ مشکلات و سختیها را از دوش همسر خود بردارند و پذیرای احساسات و #عواطف یکدیگر باشند.
💠 زن یا مرد در مواقعی نیاز به کمک جسمی، #روحی و یا فکری همسر پیدا میکنند و مشکلات و گرفتاریهای زندگی، آنها را خسته و کلافه میکند در اینگونه مواقع باید مثل سیستم ساعت شنی، برای یکدیگر #وقت بگذاریم و شانه به زیر بار مشکلات همسر بدهیم و مانند ساعت شنی که به نوبت ظرفیت خود را در اختیار ظرف دیگر قرار میدهد #ظرفیت بالای خود را در اختیار همسر قرار دهیم تا ذهن او را از افکار آشفته و پریشان #خالی کرده و با دیدن پشتیبانی و حمایت ما به آرامش، آسودگی خاطر و #امنیت روانی برسد.
🆔 http://eitaa.com/cognizable_wan
هوالمحبوب
🕊رمان #هادےدلـــــہا
قسمت #شصت_ویڪم
ایران در غم شهادت غریبانه شهید حججی گریست.🌷😭
یک جوان بیست و پنج ساله که غوغا کرد...
دلمون میخواست صبر کنیم تا حداقل هفت روز از شهادت شهید حججی بگذره اما رزروهتل، کارت هایی که چاپ شده بود و...
مانعمون بود خیلی از دوستامون از شهرستان رو دعوت کرده بودیم
بیست وپنج مرداد ماه مامان محسن و خواهرش اومدن دنبالم تا بریم آرایشگاه
لباس عروس من بر خلاف مال عطیه به سبک انگلیسی بود آستین بلند، دامن بدون دنباله و یقه کامل بسته بخاطر همین دیگه کت نگرفتیم برای روش یه شنل و چادر..
محسن به گوشیم زنگ زد و گفت نیم ساعت دیگه میام دنبالت.
گوشی حسین رو برداشتم و تو صفحه اینستاش نوشتم👇😔
"برادر عزیزتر از جانم امروز راهی خانه بخت میشوم.. #جای_خالیت بیشتر از همیشه نمایان هست.. من حتی مثل سایر خواهران شهدا امروز نمیتوانم بر سر #مزار برادر شهیدم باشم..😞
چون مزار برادرم #خالی است حتی یک دست از تو در مزار نیست😭😭
من امروز قبل از هتل طبق وصیتت باید سر مزار شهید دیگر باشم #شهید_آقاسید_محمدحسین_میردوستی🌷
وای #حسینم امروز 19 ماه از گمنامی تو میگذرد😭
یک نشانی به دل نازک خواهرت امروزمنتظر حضورت و حس آغوش برادرانت در عروسیم هستم"" "..😔
سخت بود اما رفتیم یادمان حسین برام مهم نبود نگاههای ترحم آمیز کسانی که در بهشت زهرا بودن
خم شدم چادرم رو انداختم روی صورتم و صورتم رو گذاشتم روی مزار خالی
حسینم پاشو پاشو بیا از غربت
حسین تو رو جان زینب امشب بیا😭😭😭😭
محسن: زینب پاشو تو رو خدا.. پاشو نو عروسم😰پاشو بریم به خدا حسین میاد
عزیز دلم پاشو حالت بد میشه خانمم😢
_یه دقیقه محسن تو رو خدا فقط یه دقیقه😭🙏
بعد از حدود یک ساعت از اون یادمان دل کندم..
وقتی رسیدیم به ماشین تا محسن اومد کمکم کنه تا سوار ماشین بشم که صدای گریه اش بلند شد
محسن: بیا این گل از یادمان باهات اومده.. حسین جوابت داده😭😍
ادامه دارد...
http://eitaa.com/cognizable_wan
🔴 #زندگی_به_سبک_ساعتشنی
💠 سیستم ساعت #شنی به این شکل است که دو ظرف شیشهای متصل به یکدیگر به نوبت #پذیرای شنهای ظرف دیگر است و وقتی شنها و بار ظرف بالا خالی شد شیفتشان عوض شده و دیگری #شانه به زیر بار ظرف بالایی میدهد. در واقع مکمّل یکدیگر هستند و تا وقتی مسئولیت خود را به نوبت انجام دهند به ساعت شنی #معنا میدهند.
💠 یکی از اصول مهم در زندگی مشترک این است که زن و شوهر مثل یک ساعت شنی بارِ مشکلات و سختیها را از دوش همسر خود بردارند و پذیرای احساسات و #عواطف یکدیگر باشند.
💠 زن یا مرد در مواقعی نیاز به کمک جسمی، #روحی و یا فکری همسر پیدا میکنند و مشکلات و گرفتاریهای زندگی، آنها را خسته و کلافه میکند در اینگونه مواقع باید مثل سیستم ساعت شنی، برای یکدیگر #وقت بگذاریم و شانه به زیر بار مشکلات همسر بدهیم و مانند ساعت شنی که به نوبت ظرفیت خود را در اختیار ظرف دیگر قرار میدهد #ظرفیت بالای خود را در اختیار همسر قرار دهیم تا ذهن او را از افکار آشفته و پریشان #خالی کرده و با دیدن پشتیبانی و حمایت ما به آرامش، آسودگی خاطر و #امنیت روانی برسد.
#همسرداری
🧕http://eitaa.com/cognizable_wan
خالی بستن🦋💙
این عبارت را این روزها زمانی به کار می بریم که بخواهیم از لاف زدن و یا دروغ گویی شخصی حرف بزنیم. در واقع «خالی بندی» این روزها به معنای «دروغ گویی» دیگری است.
اما در گذشته این طور نبوده. سابقه این عبارت به دوران پهلوی اول بر میگردد. دورانی که در آن به دلیل کم بودن اسلحه، برخی از پاسبانهای شهر که در محلهها و کوچهها کشیک میدادند و چرخ میزدند، غلاف خالی اسلحه را به کمر میبستند؛ یعنی تنها جلدی را که اسلحه در آن جای میگرفت را روی کمر میبستند تا از این طریق دزدها و شبگردها را بترسانند.
این اصطلاح «خالی بندی» هم از همان زمان رایج شد. دزدها و شبگردها که متوجه میشدند، پاسبانها اسلحهای همراه خود ندارد، برای آگاهی همدیگر می گفتند که «طرف خالی بسته»؛ یعنی اینکه اسلحه ندارد و برای ترساندن ما جلدش را به کمر بسته.
امروز هم این عبارت را برای اینکه بگوییم فلانی راست نمیگوید و بلوف میزند، به کار می بریم.
#خالی
#بستن
#ضرب_المثل
💠 🇮🇷🌸🌹🌸
#کانال_دانستنی_های_زیبا بجمع ما بپیوندید👇👇👇
@cognizable_wan
روزی #جوانی نزد #خردمندی می رود و میگوید که #هنر «#زندگی_کردن» چگونه است ؟
خردمند یک لیوان #آب به #دستش میدهد و میگويد:
«برو و #دور این باغ #بگرد و #برگرد؛ اما مواظب باش که یک #قطره از این #آب نریزد».
جوان میرود و بدون اینکه آب را #بریزد بر میگردد.
استاد میپرسد که: «آیا #درختها را هم #دیدی؟... چه #درختی بود؟... #شکوفه داده بود؟... #میوه داده بود؟»
جوان میگويد که: «من #حواسم نبود!» استاد میگويد که: «#برگرد؛ دوباره لیوان را بردار و در باغ #بچرخ و این دفعه ببین که #درختها چه بودند؟...#پرندهها چه بودند؟...»
جوان رفت و #خندان برگشت و گفت:
«عجب #میوههایی بودند؛ عجب #شکوفههایی بودند و عجب #خرمالویی و .....#خرگوشی بود و #پروانههایی و... عجب #دنیایی!»...
استاد گفت: «از #لیوانت چه خبر؟!» جوان تازه متوجه شد که لیوان #خالی است! در اینجا استاد به او گفت: «همین است! ...
#هنر_زندگی_کردن این است که تمام #باغ را #ببینی و #حواست به آن #لیوان هم باشد که #نریزد!»
🇮🇷🌸🌹🌸🇮🇷
─┅࿇࿐ྀུ༅𖠇💖𖠇࿐ྀུ༅࿇┅─
#کانال_دانستنی_های_زیبا بجمع ما بپیوندید👇👇👇
@cognizable_wan
.
🇮🇷🌸🌹🌸🇮🇷
🔹#دانشجویی به #حاج_آقا گفت:
🔹حاج آقا، من هر چی تو #یخچالِ #خوابگاه میگذارم، #بسیجیهای_مؤمن و #نمازخوان میخورند.
من چکار کنم؟؟؟
🔹حاج آقا گفت: #فامیلت را پشت #ظرف بنویس، چون #مؤمن و #متدیّن هستند، دیگه نمیخورند.
🔹دانشجو گفت:
#اتفاقا پشت تمام #ظرفها فامیل #خودم را مینویسم. ولی باز هم وقتی #سراغشان میروم، میبینم ظرفها #خالی شدهاند.
🔹حاج آقا گفت: #فامیلی شما چی هست؟
دانشجو گفت: #صلواتی...
😂😂😂😂😂😂
🔺#هفته_بسیج را #گرامی میداریم.
🇮🇷🌸🌹🌸🇮🇷
─┅࿇࿐ྀུ༅𖠇💖𖠇࿐ྀུ༅࿇┅─
#کانال_دانستنی_های_زیبا بجمع ما بپیوندید👇👇👇
@cognizable_wan