🖋 #سیره_شهدا
وقتی از کار برمی گشت، با وجود خستگی کار، درخونه یک ثانیه هم بیکار نمینشست.
برای راحتی من خیلی #زحمت میکشید🌹 واگر میدید ازانجام کاری خسته شدم انجام اون کار رو به عهده خودش میدونست...
هیچوقت نمیذاشتن من از انجام کارهای خونه خسته بشم
می گفتم حسابی #کدآقایی هستی برای خودت...😌
می گفت:
- حضرت محمد(ص) به حضرت علی(ع)فرموده🌹:
مردى كه به زن خود در خانه #کمک كند، خدا ثواب یک سال عبادتی را که روزها #روزه باشد و شبها به قیام و #نماز ایستاده باشد به او میدهد✨
#شهید_مدافع_حرم
محمدکاظم توفیقی🌹
🌷 🌷
😊 #سیره_شهدا 😊
🌟 من در تلفنم، نام همسرم را با عنوان “شهیــــد زنــــده” ذخیره کرده بودم؛ یک روز اتفاقی آن را دید و درباره علتش سوال کرد!
به ایشان گفتم:
آنقدر جوانمردی و اخلاق در شما میبینم و عشق شهادت داری که برای من شهید زندهای
🌟 قبل از رفتنش برای آخرین بار صدایم زد و گفت: شمارهاش را بگیرم وقتی این کار را کردم،دیدم شماره مرا با عنوان “شریک جهادم و مسافر بهشت” ذخیره کرده بود
گفت: از اول زندگی شریک هم بودهایم و تا آخر خواهیم بود و فکر نکنی دوری از شما برایم آسان است اما من با ارزشترین داراییام را به خدا میسپارم و میروم.
🌟 آنقدر مرا با خانواده شهدا انس داده بود که آمادگی پذیرفتن شهادت ایشان را داشتم. شام غریبان امام حسین علیهالسلام بود که در خیمه محلهمان شمع روشن کردیم، ایشان به من گفت دعا کنم تا بیبی زینب قبولش کند من هم وقتی شمع روشن میکردم، دعا کردم اگر قسمت همسرم شهادت بود، من نیز به شهدا خدمت کنم و منزلم را بیتالشهدا قرار دهم✨
راوے: #همسر #شهید_جواد_جهانی
🍯 http://eitaa.com/cognizable_wan
✨﷽ا✨
🌺#حدیث_زندگی
🙂#سیره_شهدا🙂
🌟 همسر سردار شهید حسن باقری می گوید وقتی این مرد بزرگ از جبهه به خانه می آمد آن قدر کار کرده بود که شده بود یک پوست و استخوان و حتی روز ها گرسنگی کشیده بود،جاده ها و بیابانها را برای شناسایی پشت سر گذاشته بود،اما در خانه اثری از این خستگی بروز نمی داد. می نشست و به من می گفت در چند روزی که من نبودم چه کار کرده ای، چه کتابی خوانده ای و همان حرف هایی که یک زن در نهایت به دنبالش هست. من واقعا احساس خوشبختی می کردم.
شهید حسن باقری
یاد شهدا با صلوات🌷
_ _ _ _ _ _ _ _ _
http://eitaa.com/cognizable_wan
✨﷽ا✨
🙂#سیره_شهدا 🙂
🌟مادرم موقع خواستگاری برای مصطفی شرط گذاشته بود که این دختر صبح که از خواب بلند می شه باید یه لیوان شیر و قهوه جلوش بذاری و ... خلاصه زندگی با این دختر برات سخته . اما خدا می دونه مصطفی تا وقتی که شهید شد ،با اینکه خودش قهوه نمی خورد اما همیشه برای من قهوه درست می کرد .
🌟 می گفتم : واسه چی این کارو می کنی؟ راضی به زحمتت نیستم . می گفت من به مادرت قول دادم که این کار ها رو انجام بدم. همین عشق و محبت هاش بود که به زندگی مون رنگ خدایی داده بود .
شهید مصطفی چمران
یاد شهدا با صلوات🌷
❣️http://eitaa.com/cognizable_wan
✨﷽ا✨
🙂#سیره_شهدا 🙂
🌟 دفتری که قرار گذاشته بودیم اشکالات هم را در آن بنویسیم، تقریباً همیشه با ایرادات من پر میشد .حمید میگفت تو به من بی توجهی! چرا اشکالات مرا نمینویسی؟
🌟 گوشه چشمی نگاهش کردم گفتم تو فقط یک اشکال داری دستهایت خیلی بلند است تقریباً غیر استاندارد است من هرچه برایت میدوزم آستین هایش کوتاه می آید وحمید مثل همیشه خندید. برایم جالب بود و لذت بخش او به ریز ترین کارهای من مثل لباس پوشیدن، غذا خوردن، کتاب خواندن، و... دقت می کرد.
📚برشی از زندگی شهید حمید باکری منبع کتاب نیمه پنهان ماه
❣️http://eitaa.com/cognizable_wan
✨﷽ا✨
🙂#سیره_شهدا 🙂
🌟پدر علاقه شدیدی به مادرم داشت. بعد از شهادتش، از همرزمانش شنیدیم که وابستگی بیش از حدی به خانواده اش داشت و همیشه دوست داشتند راز این وابستگی را بدانند. این علاقه حتی بین همرزمانش در سوریه هم پیچیده بود. همیشه به ما سفارش میکرد که به مادرتان احترام بگذارید.دوستت دارم را خیلی به مادرم میگفت...
📚برشی از زندگی شهید مدافع حرم حسین رضایی
❣️http://eitaa.com/cognizable_wan