eitaa logo
"دانستنیهای زیبا"
3.6هزار دنبال‌کننده
14.5هزار عکس
14.5هزار ویدیو
667 فایل
دوستان بزرگوار چون کانال ما قفل شده به کانال جدیدمان بپیوندید ‌┄┅═✧☫✧●●✧☫✧═┅┄ #دانستنی_های_زیبا @danestanyhayezyba
مشاهده در ایتا
دانلود
♡﷽♡ ❤️ ☘ بعد از اینڪہ با زهره خانم بہ اتاق اومدم .غذا را گذاشت و خودش رفت.ڪاش میتونستم بگم نرو ،بمون یہ گوشہ ڪِز ڪردم و زانوهامو بہ بغل گرفتم . چند دقیقہ بعد با صداے در زدن و بعد یاالله سیدطوفان وارد شد.سلام ڪرد و من با ڪمترین صدایے کہ ازحنجره ام خارج شد جوابش دادم. خدایا من از این خلوت فرارے ام ... ڪنارسینے نشست .سرش پایین بود.مدتے هردو ساڪت بودیم. لحظہ اے سرش را بالا آورد و این سڪوت را شڪست. سیدطوفان_‌نمیخواید شام بخورید ؟ امروز هم ناهار نخوردید. حالت تهوع داشتم .نمیتونستم هیچے بخورم. _اشتها ندارم ، ممنون سرم را روے زانویم گذاشتم و چشمامو بستم . نمے دونم چقدر گذشت ڪہ حضورش را ڪنارم حس ڪردم . بہ فاصلہ یہ وجب ڪنارم بہ دیوار تڪیہ داد. سید طوفان_ وقتے کوچیڪ بودم دوست داشتم خلبان بشم ،شاید میخواستم راه آسمون رو پیدا ڪنم. بزرگتر ڪہ شدم دور و برم آدمہایے بود ڪہ خودشون رو گم ڪرده بودن ، منم شدم یڪے از اون آدمہا. شاید هم بدتر ...زمین گیر شدم .همہ چیز داشتم اما انگار در قفس بودم .بہ هرجایے سر زدم تا شاید آروم بشم . همیشہ یہ کمبودی احساس میڪردم. حمید(دوستم) میگفت ڪمبود تو عشقہ .عاشق نیستے و همین تو رو خستہ ڪرده. وقتے عشق حقیقے بیاد تو زندگیت ،اون وقتہ کہ میفهمی زندگے یعنے چی؟ میگفت دعا ڪن عاشق شے.اون مثل پرنده بود ...آزاد و رها بعد رفتنش خیلے بهم ریختم ، میخواستم برم پیشش ولے نشد ...خستہ بودم از همه ، گفتم میرم ڪربلا از اربابم خواستہ ام رو میگیرم ...نمےدونم شاید همین روزها جوابم داد و منم رفتم. شاید همہ مون رفتیم. خواستم اینہا رو بگم ڪہ من آدم موندن نیستم .دنبال لذت و شهوت دنیا هم نیستم ڪہ این پیشنهاد رو پذیرفتم. بعضے وقتہا باید از علایقت گذشت . از خواستہ ے قلبیت گذشت و تسلیم شد . اون ڪہ حواسش بہ ماست میدونہ بهترین ڪار چیہ . من اولش با این پیشنهاد مخالف بودم و البتہ خب عواقبش رو هم در نظر گرفتم . اما الان میدونم یہ حکمتے داره .اون بالا سرے اینقدر ڪارش دقیقہ کہ نیازے بہ چرایے هم نداره. خدا محبت انسان های مومن رو بہ دل آدم میندازه . و این با ازدواج هم محقق میشہ. میدونم براتون سختہ یہ روزه بہ عقد کسے دربیاید کہ نہ شناخت درست وحسابے ازش دارید و نہ حتے علاقہ اے. خب بعضے وقتہا باید فقط تسلیم بود. الان فقط بہ این فڪر ڪنید ڪہ دارید خواست اون رو انجام میدید. خواست اون... پاکے دامان شماست. چقدر قشنگ حرف مے زد. میخواست منو آروم ڪنہ ...میخواست بگہ طالب جسمم نیست و داره جهاد میڪنہ ...داره از خودش و علایقش میگذره . سرم را بلند ڪردم رویم را برگرداندم براے اولین بار بہ چهره مردے کہ قرار بود همسرم باشہ نگاهے انداختم ..توصیف چهره این مرد سخت است .چون شبیہ هیچڪس نیست. _چو عاشق مے شدم گفتم که بردم گوهر مقصود/ ندانستم که این دریا چه موج خون فشان دارد... رویش را برگرداند نگاهم ڪرد عمیق .سرم را برگرداندم و بہ سینے غذا چشم دوختم . سیدطوفان_پس شما هم عاشقید. ↩️ .... ☕️🍃☕️🍃☕️🍃 ╭─┅═♥️═┅╮ http://eitaa.com/cognizable_wan ╰─┅═♥️═┅╯