#پندانه
این روزها آدمها
محتاج یک روی خوشاند
یک خدا قوت
یک لبخند
که خستگیِ تنهاییشان در برود؛
محتاج یک رفت و آمدند
یک عطر ماندگار
یک دست که گردِ انتظارشان را بتکاند؛
محتاج یک زنگ تلفناند
یک "کجایی؟"
یک "دلم برایت تنگ شده"
یک "مراقب خودت باش"
یک...
این روزها
چقدر،،،
چقدر آدمها فقیرند...!
✾📚 http://eitaa.com/cognizable_wan
🌴 #پندانه
🌷گران قیمتترین رایگانِ دنیا، وقت است. وقت طلا نیست، وقت زندگی است و هیچ چیز با ارزشتر از زندگی نیست.
🌹قدر لحظهها را بدانیم که عمر و زندگی، المثنی ندارد.
http://eitaa.com/cognizable_wan
#پندانه ❤️
مثل عقـاب باشید
شما خـلق شده اید تا مثل عقاب باشید، اوج بگیرید و کارهای بــزرگ انجام دهید.
همه ما کلاغ هایی را در اطــرافمان داریم که بر سرمان جیغ می کشند، مرغ هایی که به ما نوک می زنند و شاهین هایی که به ما حمله می کنند.
آنها سعی دارند مــا را وارد جنگ های بی اهمیت کنند و شما باید زرنگ باشید و در جنگی شرکت نکنید که اهمیت ندارد. هرگــز در دام چنین مبارزاتی نیفتید.
مزیت شما این است که عقابید و می توانید در اوج پرواز کنید، جایی که هیچ پرنده دیگری به آن نمی رسد. کلاغ ها خیلی دوست دارند عقاب ها را اذیت کنند. کلاغ با اینکه از عقــاب کوچکتر است اما چون چابک تر است می تواند سریع تر بچرخد و مانور دهد.
گاهی اوقات مــوقع پرواز بالای سر عقاب قرار می گیرد و به سمت آن شیرجه می رود، اما عقاب می داند که می تواند اوج بگیرد. عقاب، به جای اینکه از آزارهای کلاغ مزاحم ناراحت شود، بیشتر و بیشتــر اوج می گیرد و سرانجام کلاغ عقب می افتد.
وقتی کسی از روی حسادت و غــرض ورزی اذیت تان می کند، رو به بالا اوج بگیرید و او را پشت ســرتان رها کنید و او را نادیده بگیرید.
✾📚 http://eitaa.com/cognizable_wan
🔅 #پندانه
✍ نگذاریم بند «حرمت» پاره شود
🔹زندگى مثل يک كامواست؛ از دستت كه در برود، میشود كلاف سردرگم، گره مىخورد، میپيچد به هم، گرهگره مىشود.
🔸بعد بايد صبورى كنى، گره را به وقتش با حوصله باز كنى.
🔹زياد كه كلنجار بروى، گره بزرگتر مىشود، کورتر مىشود. يک جايى ديگر نمىشود کاری كرد.
🔸بايد سر و ته كلاف را بريد، يک گره ظريف و كوچک زد، بعد آن گره را توى بافتنى جورى قايم كرد، محو كرد كه معلوم نشود.
🔹يادمان باشد گرههاى توى كلاف همان دلخورىهاى كوچک و بزرگند، همان كينههاى چندساله، بايد يک جايى تمامش كرد و سر و تهش را بريد.
🔸زندگى به بندى بند استْ بهنام «حرمت» كه اگر پاره شود، تمام است.
✾📚 http://eitaa.com/cognizable_wan
#پندانه 🌹❤️
خشم و کینه را در خود نگه ندارید
کاری کنید که امروز آخرین روزی باشد که اسیر ناراحتیهای قدیمی هستید.
چیزی که در گذشته اتفاق افتاده است، فقط یک بخش از کتاب زندگی شماست؛ فقط کافی است که کتاب را ورق بزنید.
همه ما بخاطر تصمیمات خودمان و دیگران صدمه دیدهایم و بااینکه درد و ناراحتی ناشی از این تجربیات کاملاً طبیعی هستند، گاهیاوقات برای مدتی طولانی در شما میمانند.
احساس خشم و کینه ما را وا میدارد که همان درد را دوباره و دوباره برای خودمان تکرار کنیم و فراموش کردن آن برایمان سخت شود.
بخشش چاره کار است. باعث میشود بتوانید بدون مقابله کردن با گذشته، روی آیندهتان تمرکز کنید. برای دریافتن قدرت بینهایت چیزی که در آینده اتفاق میافتد، باید هر چیزی که پشت سرتان است را ببخشید.
بدون بخشش، زخمها هیچوقت خوب نمیشوند و رشد فردی شما حاصل نخواهد شد.
به خود تاکید کنید: من ذهن خود را از بند گذشته رها می سازم
✾📚 http://eitaa.com/cognizable_wan
#پندانه
📚سبیل کسی را چرب کردن
از ابتدای حکومت صفویه ریش و سبیل بلند رواج زیادی پیدا کرد ولی بتدریج از ابهت ریش کم و به ابهت سبیل اضافه شد تا جایی که در دوران شاه عباس اول دیگر ریش تقریبا محو شد و در عوض سبیلهای کلفت و چخماقی و بلند باب شد. سبیلهای از بناگوش در رفته محبوب سلطان بود و همه سعی میکردند در بلند کردن سبیل با یکدیگر رقابت کنند تا محبوب سلطنت باشند و راحتتر به مرادشان برسند. اما برای رو به بالا نگهداشتن این سبیلها باید روزی چند بار آن را چرب میکردند و جلا میدادند و برای این کار مستخدمهایی داشتند و هر گاه این مستخدمان کار خود را خوب انجام میدادند و صاحب سبیل از زیبایی و ابهت سبیل خود شاد میشد، اطرافیان هر تقاضایی که داشتند میگفتند و صاحب سبیل نیز اجابت میکرد.
بنابراین عبارت " سبیل کسی را چرب کردن" در آن زمان بین مردم معنایی معادل اخاذی کردن و گرفتن چیزی از صاحب سبیل داشت.
اما امروزه این اصطلاح به معنای رشوه دادن است. یعنی کسی به صاحب سبیل رشوه میدهد تا وی کارش را انجام دهد.
دقیقا معنایی برعکس معنای آغازین آن.
#ضرب_المثل
✾📚 http://eitaa.com/cognizable_wan
#پندانه 🌹
.
از پیرمرد گل فروشی پرسیدند
کار و بار چطور است؟
گفت:
خوب نیست،
آدم ها دیگر مانند گذشته
همدیگر را دوست ندارند ... 🍃🍁
#دلنوشته
✾📚 http://eitaa.com/cognizable_wan
#پندانه 🌹
✨﷽✨
#ضربالمثل
نان و انگور واینهمه جنجال
هر وقت چند نفر سخن همدیگر را نفهمند و بر سر موضوعی واحد با هم جدال كنند كردها گویند: نان و انگور و این همه جنجال؟...
روزی سه نفر همسفر كه اولی كرد بود و دومی فارس و سومی ترک، به شهری رسیدند. هر سه نفر زبان همدیگر را نمیفهمیدند، قرار بود ناهار بخورند. اولی به كردی گفت: "من نان و تری اخوم" دومی نیز به فارسی گفت: "من نان و انگور میخورم" و سومی هم به تركی گفت: "من اوزوم چورک بییرم" ولی اولی نفهمید كه دومی همان نان و انگور را میخواهد و دومی هم نفهمید كه سومی مایل به خوردن نان و انگور است. درنتیجه كارشان به نزاع و مجادله و زد و خورد رسید. چند نفر كه زبان هر سه را بلد بودند میانجی شدند و به آنان فهماندند كه هر سه نفر یک حرف میزنند.
حضرت مولانا جلالالدین محمد بلخی در مثنوی معنوی حكایتی آورده است با این عنوان "بیان منازعات چهار كس جهت انگور با همدیگر به علت آنكه زبان یكدیگر را نمیدانستند" كه با این ابیات آغاز میشود:
چاركس را داد مردی یک درم
هر یكی از شهری افتاده به هم
فارسی و ترک و رومی و عرب
جمله با هم در نزاع و در غضب
فارسی گفتا از این چون وارهیم
هم بیا كاین را به انگوری دهیم
آن عرب گفتا معاذالله لا
من عنب خواهم نه انگور ای دغا
آن یكی كز ترک بد گفت ای كزم
من نمیخواهم عنب خواهم ازم
آنكه رومی بود گفت این قیل را
ترک كن خواهم من استافیل را
مثنوی دفتر دوم
✾📚 http://eitaa.com/cognizable_wan
#پندانه 🌹
✨﷽✨
🔻خشم و کینه را در خود نگه ندارید
کاری کنید که امروز آخرین روزی باشد که اسیر ناراحتیهای قدیمی هستید.
چیزی که در گذشته اتفاق افتاده است، فقط یک بخش از کتاب زندگی شماست؛ فقط کافی است که کتاب را ورق بزنید.
همه ما بخاطر تصمیمات خودمان و دیگران صدمه دیدهایم و بااینکه درد و ناراحتی ناشی از این تجربیات کاملاً طبیعی هستند، گاهیاوقات برای مدتی طولانی در شما میمانند.
احساس خشم و کینه ما را وا میدارد که همان درد را دوباره و دوباره برای خودمان تکرار کنیم و فراموش کردن آن برایمان سخت شود.
بخشش چاره کار است. باعث میشود بتوانید بدون مقابله کردن با گذشته، روی آیندهتان تمرکز کنید. برای دریافتن قدرت بینهایت چیزی که در آینده اتفاق میافتد، باید هر چیزی که پشت سرتان است را ببخشید.
بدون بخشش، زخمها هیچوقت خوب نمیشوند و رشد فردی شما حاصل نخواهد شد.
به خود تاکید کنید: من ذهن خود را از بند گذشته رها می سازم
✾📚 http://eitaa.com/cognizable_wan
#پندانه
🔴 در سختیها مثل دانهٔ قهوه باش
🔹زن جوانی پیش مادر خود رفت و از مشکلات زندگی خود برای او گفت و اینکه او از تلاش و جنگ مداوم برای حلکردن مشکلاتش خسته شده است.
🔸مادرش او را به آشپزخانه برد. بدون اینکه چیزی بگوید سه تا کتری را آب کرد و گذاشت تا بجوشد.
🔹سپس توی اولی هویج ریخت. در دومی تخممرغ و در سومی دانههای قهوه. بعد از 20 دقیقه که آب کاملا جوشیده بود، شعلهها را خاموش کرد!
🔸اول هویجها را در ظرفی گذاشت. سپس تخممرغها را هم در ظرف گذاشت و قهوه را هم در ظرف دیگری ریخت. ظرفها را جلوی دخترش گذاشت.
🔹از دخترش پرسید:
چه میبینی؟
🔸دخترش پاسخ داد:
هویج، تخممرغ، قهوه.
🔹مادر از او خواست که هویجها را لمس کند و بگوید چگونهاند؟!
🔸او این کار را کرد و گفت:
نرم هستند.
🔹بعد از او خواست تخممرغها را بشکند. بعد از اینکه پوسته آن را جدا کرد، تخممرغ سفتشده را دید و در آخر از او خواست قهوه را بچشد.
🔸دختر از مادرش پرسید:
مفهوم اینها چیست؟
🔹مادر به او پاسخ داد:
هر سه این مواد در شرایط سخت و یکسان بودهاند؛ آب جوشان. اما هر کدام عکسالعمل متفاوتی نشان دادهاند.
🔸هویج در ابتدا بسیار سخت و محکم به نظر میرسید. اما وقتی در آب جوشان قرار گرفت، بهراحتی نرم و ضعیف شد.
🔹تخممرغ در ابتدا شکننده بود و پوسته بیرونی آن از مایع درونی آن محافظت میکرد، اما وقتی در آب جوش قرار گرفت، مایع درونی آن سفت و محکم شد.
🔸دانههای قهوه که یکتا بودند، بعد از قرارگرفتن در آب جوشان، آب را تغییر دادند.
🔹سپس از دخترش پرسید:
تو کدامیک از این مواد هستی؟ وقتی شرایط بد و سختی پیش میآید، تو چگونه عمل میکنی؟ تو هویج، تخممرغ یا دانههای قهوه هستی؟
🔸به این فکر کن که من چه هستم؟ آیا من هویج هستم که به نظر محکم میآیم، اما در سختیها خم میشوم و مقاومت خود را از دست میدهم؟
🔹آیا من تخممرغ هستم که با یک قلب نرم شروع میکند، اما با حرارت محکم میشود؟
🔸یا من دانه قهوه هستم که آب داغ را تغییر داد؟ وقتی آب داغ شد آن دانه بوی خوش و طعم دلپذیری را آزاد کرد.
🔹اگر تو مانند دانههای قهوه باشی هرچه شرایط بدتر میشوند تو بهتر میشوی و شرایط را بهنفع خودت تغییر میدهی!
✾📚 http://eitaa.com/cognizable_wan
🔆 #پندانه
وقتی میمیریم
ما را به اسم صدا نمیکنند
و درباره ما میگویند: جسد کجاست ؟
و بعد از غسل دادن
میگویند: جنازه کجاست؟
و بعد از خاک سپاری
میگویند: قبر میت کجاست؟
همه لقب ها و پست هایی که در
دنیا داشتیم بعد از مرگ فراموش ميشه
مدير، مهندس، مسؤول، دکتر، بازرس...
پس فروتن و متواضع باشیم...
نه مغرور و متكبر!
عارفی گفت :
آنچه از سر گذشت ؛ شد سرگذشت!!!
حیف بی دقت گذشت؛ اما گذشت!!!
تا که خواستیم یک «دو روزی» فکر کنیم
بر در خانه نوشتند؛ درگذشت...
✾📚 http://eitaa.com/cognizable_wan
#پندانه
صدقه 5 نوع است :🌸🍃
صدقه به انسان صحیح و سالم:
پاداش یک به ده دارد
(شادی دل کودک، نشاندن امید، دادن هدیه)
صدقه به فرد زمین گیر و افتاده:
پاداش یک به #هفتاد دارد
(کمک به تهی داستان، خرید نان برای همسایه پیر)
صدقه به پدر و مادر:
پاداش یک به #هفتصد است
(لبخند به روی آنان، شاد کردن دل آنها)
صدقه برای اموات و مردگان:
پاداش یک به #هفتاد_هزار دارد
(به نیت آنان خیرات کنید درختی بکارید)
صدقه به طالب علم:
پاداش یک به #صد_هزار دارد
(خریدن کفش مدرسه برای کودکی، ساخت مدرسه)
✾📚 http://eitaa.com/cognizable_wan