eitaa logo
"دانستنیهای زیبا"
3.6هزار دنبال‌کننده
14.5هزار عکس
14.5هزار ویدیو
671 فایل
دوستان بزرگوار چون کانال ما قفل شده به کانال جدیدمان بپیوندید ‌┄┅═✧☫✧●●✧☫✧═┅┄ #دانستنی_های_زیبا @danestanyhayezyba
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 👈 یک صبر کن و هزار افسوس مخور 🌴پادشاهی بود که همه چیز داشت، اما بچه نداشت. سال های سال بود که ازدواج کرده بود، اما خدا به او و همسرش فرزندی نداده بود. این پادشاه ، عادل و با انصاف بود. مردم کشورش، دوستش داشتند. به همین دلیل همه دست به دعا برداشتند و از خدا خواستند که به او یک بچه بدهد. 🌴خدای مهربان دعای مردم را مستجاب کرد و یک روز خبر در همه جا پیچید که خدا به پادشاه یک پسر داده است. همه از شنیدن این خبر خوشحال شدند. در سال هایی که پادشاه بچه نداشت، سرش را به یک راسوی خوشگل گرم می کرد. راسویی که پادشاه داشت، یک حیوان تربیت شده بود هزار جور پشتک و وارو می زد و کمی از غم بی فرزندی پادشاه و زنش کم می کرد. 🌴فرزند پادشاه، دایه و خدمتکار داشت. همه مواظب بودن که او به خوبی رشد کند و بزرگ شود. بر حسب اتفاق یک روز ظهر که دایه های فرزند پادشاه از خستگی خوابشان برده بود، مار بزرگ و خطرناکی از میان باغ قصر پادشاه خزید و خزید تا به پنجره ی اتاق پسر پادشاه رسید. مار، آرام آرام وارد اتاق شد و یک راست رفت به طرف گهواره ی پسرپادشاه. 🌴راسو که همان دور و برها در حال بازی بود، خزیدن مار را دید و پیش از آن که مار به بچه آسیبی بزند، به روی مار پرید. جنگ همیشگی مار و راسو شروع شد. راسو کمر مار را گرفت و آن قدر به این طرف و آن طرف کوبید تا توانست مار را از پا در آورد. 🌴از صدای جنگ و جدال مار با راسو، خدمتکار مخصوص پسر پادشاه از خواب پرید. چه دید؟ مار مرده را که روی گهواره ی کودک افتاده بود، ندید، اما تا چشمش به راسو افتاد که با دهان خونین از توی گهواره ی بچه بیرون می آید، جیغی کشید و فریاد زد و گفت: «ای وای! راسوی حسود بچه ی پادشاه را خورد!» 🌴با داد و فریاد زن خدمتکار، همه به اتاق بچه دویدند و آن ها هم راسو را در حالی که دهانش خون آلود بود، دیدند. پادشاه هم با خشم و غضب از راه رسید، داد و فریادها و گریه و زاری ها را که دید و شنید، شمشیر کشید و راسوی بیچاره را به دو نیم کرد. بعد هم در حالی که مثل همسرش به سرش می زد و گریه می کرد، به سر گهواره ی فرزندش رفت. همه ی اطرافیان پادشاه هم گریه کنان به طرف گهواره رفتند. 🌴چه دیدند؟ چیزی که باور نمی کردند. بچه زنده بود و می خندید. ماری تکه پاره شده هم روی او افتاد بود. همه انگشت به دهان و حیرت زده ماندند و فهمیدند که راسو نه تنها حسودی نکرده، بلکه جانش را به خطر انداخته است تا بچه ی بی گناه را از نیش مار نجات بدهد. 🌴پادشاه از این که بدون جست و جو و پرسش، جان دوست دوران تنهایی اش را گرفته بود، غمگین و پشیمان شد. ولی چه فایده که پشیمانی سودی نداشت و راسوی باوفا را زنده نمی کرد. از آن روز به بعد، پادشاه برای از دست دادن راسو افسوس می خورد و به اطرافیانش می گفت: 👌یک صبر کن و هزار افسوس مخور. http://eitaa.com/cognizable_wan
☑️ عاداتی که برای موفقیت باید در وجود خود نهادینه کرده باشید: 🌸یادگیری را متوقف نکنید. 🌸سنجیده ریسک کنید. 🌸با کسانی نشست و برخاست کنید که از شما انسان بهتری می سازند. 🌸از هر شکستی درس بگیرید. 🌸روابط کاری معناداری برای خود بسازید. 🌸برای آینده تان پس انداز و سرمایه گذاری کنید. 🌸مراقب سلامتی خود باشید. 🌸به کار خود عشق بورزید. 🌸اجازه ندهید کار، بر زندگی شخصی تان غلبه کند! 😇 💟 http://eitaa.com/cognizable_wan
•چگونه وقتی حالمون بدِ حال خودمون رو خوب کنیم ؟! -رویا پردازی کنید:زمانی که شما به خوشبختی تان فکر می کنین و موفقیتتون رو تجسم میکنین ، احساس بهتری خواهید داشت -لبخند بزنید:باور کنید یا خیر، وقتی لبخند می زنید ناخودآگاه احساس بهتری پیدا خواهید کرد. در اتاقی بنشینید و به دیوار لبخند بزنید. این روش را حتما امتحان کنید و اطمینان داشته باشید که جواب می دهد -شکرگزار باشید: هر وقت حالتون بد میشه فکر کردن به نداشته ها حال شما رو بدتر میکنه پس به داشته هات فکر کن به چیزای که داری شکرگزار کن 🌱 ‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎💟 http://eitaa.com/cognizable_wan ‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌
زن قوی اگر به معنای زنی باشد که «عزت‌نفس» و «خطوط‌قرمز»ی دارد که کسی نمی‌تواند از آنها عبور کند، «بالغ» است و کنترل هیجاناتش را در دست دارد ، آنقدر «هنر و مهارت» دارد که کسی نمی‌تواند با جذابیت‌های مالی او را برده خود کند، این زن جذاب و ستودنی است. اما اگر زن قوی، به معنای زنی با رفتارها و ادبیات مردانه، زخم‌خورده و لاتی‌منش، بی‌احساس، با اخلاقی تهاجمی، سلطه‌گر و لجوج باشد، نه جذابیتی حساب می‌شود و نه ارزشی دارد. 💟 http://eitaa.com/cognizable_wan
ostoreh.pdf
8.77M
💌عنوان رمان : اسطوره 👩🏻‍💻نویسنده : پگاه 🎭ژانر : 📖تعداد صفحات : ۶۸۱ 💬خلاصه : رمان در مورد شخصیتی به اسم دیاکو هست که مورد تقدیس دختری به اسم شاداب که از خانواده ضعیفیه و عاشق دیاکو شده هست که دیاکو ده سال اختلاف سنی با شاداب داره و با اون ازدواج نمی کنه و پشیبان مالی اش میشه ، شاداب ترم سه مهندسی عمران دانشگاه تهران درس می خونه ...
حکیمی مشغـول نوشتن با مـداد بود. کودکی از او پرسيد: چه می‌نويسی؟ حکیم لبخنـدی زد و گفت : مهم تر از نوشتـه هايم ، مـدادی است کـه با آن می‌نويسم ، وقتی بزرگ شدی مـثل اين مـداد شو! پسر تعجب کرد! چون چيز خاصی در مداد نديد! حکیـم گفت پنج خصلت در اين مداد هست. سعی کن آن‌ها را بدست آوری اول: می تـوانی کارهـای بـزرگی کنی، اما فـراموش نکنی دستی وجود دارد که حرکت تو را هدايت میکند و آن دسـت خـداست! دوم : گاهی بـايد از مداد تـراش استفاده کنی ، اين باعث رنج مداد میشود، ولی نوک آن را تيز می کند. پس بدان رنجی که می بری از تو انسان بهتری می سازد! سـوم: مداد هميشه اجازه می‌دهد که برای پاک کـردن و تصحیح اشتباه از پاکن استفـاده کنیم ، پس بـدان که تصحيح يک کار خطا، اشتباه نيست! چهارم : چـوب مداد در نـوشتن مـهم نيست، مهم مغز مداد است که درون این چوب است ، پس هميشه مراقب درونت باش که چـه از آن بيرون می آيد! پنجم: این که مداد هميشه از خـود اثـری باقی می گـذارد ، پس بدان هر کاری در زنـدگی ات می کنی ، ردی از آن بجا میماند، پس در انتخاب اعمال و رفتارت دقت کن! 🍃http://eitaa.com/cognizable_wan 🌺🍃
6.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠زن اگر با عفت و با حیا باشد، مرد به گَرد پایش هم نمی رسد. حجه الاسلام 🧕http://eitaa.com/cognizable_wan
مرد ثروتمند بدون فرزندی بود که به پایان زندگی‌اش رسیده بود، کاغذ و قلمی برداشت تا وصیتنامه خود را بنویسد. تمام اموالم را برای خواهرم می گذارم نه برای برادر زاده ام هرگز به خیاط هیچ برای فقیران اما اجل به او فرصت نداد تا نوشته اش را کامل کند و آنرا نقطه گذاری کند. پس تکلیف آن همه ثروت چه می شد؟؟؟ برادر زاده او تصمیم گرفت آن را اینگونه تغییر دهد: تمام اموالم را برای خواهرم می گذارم؟ نه! برای برادر زاده ام. هرگز به خیاط. هیچ برای فقیران. خواهر او که موافق نبود، آن را اینگونه نقطه گذاری کرد: تمام اموالم را برای خواهرم می گذارم. نه برای برادر زاده ام. هرگز به خیاط. هیچ برای فقیران. خیاط مخصوصش هم یک کپی از وصیت نامه را پیدا کرد و آن را به روش خودش نقطه گذاری کرد:تمام اموالم را برای خواهرم می گذارم؟ نه. برای برادرزاده ام؟ هرگز. به خیاط. هیچ برای فقیران. پس از شنیدن این ماجرا، فقیران شهر جمع شدند تا نظر خود را اعلام کنند: تمام اموالم را برای خواهرم می گذارم؟ نه. برای برادر زاده ام؟ هرگز. به خیاط؟ هیچ. برای فقیران. 🍃http://eitaa.com/cognizable_wan 🌺🍃
مى‌دانيد كه همنشين مؤثر است. مصاحبت اثر دارد. خوپذير است نفس انسانى. 🕊 كسانى كه در مصاحبت با ملكوت عالم به سر مى‌برند كم كم ملكوتى مى‌شوند. آن سعادتمندى كه چنين معاشرت و مصاحبت را به راستى در نهانخانه سر و ذات خود با الله نور السموات و الارض به دست آورده است، مترنم به اين ترانه است. 🌱گر بشكافند سراپاى من 🌱جز تو نيابند در اعضاى من 🕊 اين‌چنين كس پيوسته در ذكر و فكر و عشق و شوق و سوز و گداز و راز و نياز است و به قول خواجه حافظ: 🌱مرا مگوى كه خامووش باش و دم دركش 🌱كه مرغ را نتوان گفت در چمن خاموش 🍃 چنين كسى را هيچ كارى از حضور باز نمى‌دارد رجال لا تلهيهم تجارة و لا بيع عن ذكر الله. باز از امام صادق عليه السلام است كه: العارف شخصه مع الخلق و قلبه مع الله تعالى عارف با بدن خاکی خود با خلق همراه است، امّا قلب او با خدا است. 🌴شيخ اجل سعدى به اين حديث گرانقدر در اين بيت نظر دارد: 🌱هرگز وجود حاضر و غائب شنيده اى 🌱من در ميان جمع و دلم جاى ديگر است ✍علامه زاده آملی 📚نامه ها و برنامه ها ✾📚 http://eitaa.com/cognizable_wan 📚✾
13.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ⭕️ به کــمــتر از ســه تا بـــچـــه فکــــــــــــر نــکــن👧🏻👦🏻👶🏻 🌏 👇 🆔 http://eitaa.com/cognizable_wan