فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 خجالت عبدلله بخاطر ده روز مرخصي...
🗓روايت#دكتر_زاكاني از سبك زندگي شهدا
#روایــتـگرے
#کلیپ
🕊🌸 کوله پشتی راوی
🆔 @cole_ravi
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
✅بنیصدر! وای به حالت!
پدر و مادر میگفتند بچهای و نمیگذاشتند بروم جبهه. یک روز که شنیدم بسیج اعزام نیرو دارد، لباسهای «صغری» خواهرم را روی لباسهایم پوشیدم و سطل آب را برداشتم و به بهانهی آوردن آب از چشمه زدم بیرون، پدرم که گوسفندها را از صحرا میآورد داد زد: «صغرا کجا ؟»
برای اینکه نفهمد سیفالله هستم سطل آب را بلند کردم که یعنی میروم آب بیاورم. خلاصه رفتم و از جبهه لباسها را با یک نامه پست کردم.
یک بار پدرم آمده بود و از شهر به پادگان تلفن کرد. از پشت تلفن به من گفت: «بنی صدر! وای به حالت! مگه دستم بهت نرسه.»
💥 #خمپاره
#خــاطـراتـ_شــهـدا
🕊🌸 کوله پشتی راوی
🆔 @cole_ravi
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
قشنگ ترین شهرِ دنیا!!باتواَم کربلا!!
بالَم شکسته و هوایی ندارم...
از دَستِ روزگار؛رَهایی ندارم...
همه ی دنیا دست به دست داده تا دورم کنه اَزَت!!!
حسین(ع)جانم!!تا کربلا فقط یک سلام!!!
پس میرم پُشت بامِ خونَه مون!!
و هر روز از راهِ دور به تو سلام میدم...
مثلِ همون نوحه ی معروف...
سلام آقا که الان روبروتونم...
اما...نه!!!!
قرارمون یه چیز دیگه بشه!!
هر روز سلامی از طرفِ شُهدامون به شما!!!
این بِشه قرارمون!!
"قرارِ همه ی شهید علقمه ای ها!!"
هر روز فقط یک سلام بِدیم به حضرت دِلدارِمون حسین(ع)؛به نیابت از شهدامون...
این میشه حداقل تسکینی برای این قلبِ رنج دیده...
برای این قلبِ درد کشیده...!!!
به قولِ شاعر:
"شده از دَردِ دلت
آه نَـياری به لَبَت
عاشـق ماه شوے،
دور بِمانے زِ مَهَت ؟"
راستی حضرت ماه!!
ما که همه جوره دور موندیم!!
از تو!!از شهدا!!
لااقل دعا کن آخرش شهید بِشیم!!
برامون دعا کن،
که توی بازی با دنیا!!
ما با شهادت برنده بِشیم و پیشِ تو؛روزِ محشر...
سربلندِ سربلند باشیم!!
#سلام_به_امام_حسین_از_طرف_شهدا
#در_آرزوی_شهادت
#مناسبتها
🕊🌸 کوله پشتی راوی
🆔 @cole_ravi
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
🚩مي گويند تقوا مهم تر از تخصص است
آن را مي پذيرم ولي مي گويم
كسي كه تخصص ندارد و كاري را مي پذيرد؛
بي تقواست
#شهيد_دكتر_مصطفي_چمران
#صبحتون_شهدایی
🕊🌸 کوله پشتی راوی
🆔 @cole_ravi
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
✅ هم مداح بود هم شاعر اهل بیت علیه السلام
🔺 می گفت: من شرمنده م که با سر وارد محشر بشم و اربابم بی سر وارد بشه. بعد شهادت، وصیت نامه اش را آوردند.
🔻 نوشته بود قبرم را توی کتاب خانه مسجد المهدی کنده ام . سراغ قبر که رفتند دیدند به هیکل شیر علی کوچک است. گفتند حتما سری دارد . وقتی جنازه اش آمد ، قبر اندازه ی اندازه بود. اندازه ی تن بی سرش.
#شهید_حاج_شیر_علی_سلطانی
🎙 راوی :#حاج_کاظم_محمدی
منبع: خط عاشقی 1، خاطرات عشق شهدا به امام حسین و روضه های کربلا، حسین کاجی، انتشارات حماسه یاران.
#وصیتنامه_شهدا
🕊🌸 کوله پشتی راوی
🆔 @cole_ravi
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
کوله پشتی راوی 🇵🇸
📚کتاب شال سبز #معرفی_کتاب 🕊🌸 کوله پشتی راوی 🆔 @cole_ravi ┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
🆔 @cole_ravi
📚شال سبز
🍃قرار بود حسین باشد.
پدرکه از کربلا بازگشت، نامش را عبدالحسین گذاشت؛
-پسرمن باید عبد و غلام حسین زهراس باشد.
🌱سال۴۲جوانی پرشور و به قول ساواک وکمیته ضدخرابکاری از روحانیون ناراحت نظام بود؛
همین بود که ممنوع المنبرشد،
وبعداز آن ممنوع العبا،
نتوانست از لباس پیامبر دل بکند،
تصمیم به مهاجرت گرفت تا لباس نبویش راحفظ کند؛
به نجف رفت؛ جاییکه همیشه آرزوی طلبگی در حوزه هایش را داشت.
🍃چندسالی گذشت و حکم اجتهادگرفت.
وظیفه حکم میکرد به شهرخود بازگردد، به شیراز.
حالا که رضاشاه رفته بود، محیط برای تبلیغ گسترده اسلام فراهم بود.
🌱هوش و فراست دستغیب انقلاب مثال زدنی بود:
«به شیراز که رفت ممنوع المنبرشد.
روی زمین سخنرانی میکرد.
آژانها آمدند و گفتند که شما قول منبر نرفتن دادید.
بالبخندی ملیح پاسخ داد:
من قول دادم به منبر نروم، و نرفتم. ممنوع المنبرم، ممنوع الارض که نیستم!»
از این قبیل قضایا در روزها و ساعتهای زندگی این دلیرمرد بسیاربود.
🍃انقلاب که پیروزشد عبدالحسین داستان ما پیرشده بود.
ولی این شیراز بود که اورا به عنوان امام جمعه خود میخواست.
اولین بار که به مصلی رفت همه تعجب کردند؛
شال سبزی که همیشه به کمر می بست، در زیر عبا و قبای سفید و نورافشانی که پوشیده بود بیشتر به چشم میخورد.
🌱پیرشده بود، اما همچنان پرشور کارمیکرد،
پرشورتر ازقبل.
همین بود که اولین فردی که در سیاه سازمان مجاهدین خلق نقش بسته بود،
نام او بود: سیدعبدالحسین دستغیب.
📗کتاب زیباو پندآموز «شال سبز»، روایتهاییست خواندنی از زندگی مردی که از کودکی تالحظه شهادت، برای خدایش کوشید و مزد رسالتش پرواز بود؛ پرواز تا بی نهایت.
#معرفی_کتاب
#انتشارات_سوره_مهر
🕊🌸 کوله پشتی راوی
🆔 @cole_ravi
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
🌿آتش به اختیار یعنی...
مقام معظم رهبری:
"آتشبهاختیار به معنی کار فرهنگی خودجوش و تمیز است؛ آنچه ما گفتیم معنایش این است که در تمام کشور، جوانها و صاحبان اندیشه و فکر، صاحبان همّت، خودشان با ابتکار خودشان، کار را -کارهای فرهنگی را- پیش ببرند، منافذ فرهنگی را بشناسند و در مقابل آنها، کار انجام بدهند؛ آتشبهاختیار، به معنای بیقانونی و فحّاشی و طلبکار کردن مدّعیانِ پوچاندیش و مدیون کردن جریان انقلابی کشور نیست. نیروهای انقلابی بیش از همه باید مراقب نظم کشور باشند."
۱۳۹۶/۴/۵
#کلام_رهبری
🕊🌸 کوله پشتی راوی
🆔 @cole_ravi
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
🍃ورزش باستانی
اوایل دوران دبیرستان بود که ابراهیم با ورزش باستانی آشنا شد. او شبها به زورخانه حاج حسن می رفت.
حاج حسن نجار عارفی وارسته بود که در کنار ورزش، اخلاق و ایمان را به ورزشکاران می آموخت.
حاج حسن بیشتر شبها ابراهیم را وسط گود می فرستاد وابراهیم هم در یک دور ورزش آیاتی از قرآن، دعای توسل یا مدح اهلبیت و... می خواند.
روزی بچه ها پس از ورزش آماده رفتن شدند که مردی که کودکی را در بغل داشت سراسیمه وارد شد و روبه حاج حسن گفت: «حاج حسن بچه ام مریضه، دکترا جوابش کردن. بدادم برس، شما نفست حقه، تورو خدا دعا کنید...» و به شدت گریه کرد.
ابراهیم به رفقا اشاره کرد و دوباره لباس پوشیدند و رفتند داخل گود، خودش هم رفت وسط گود و باحال خاصی دعای توسل خواند و دعاکرد.
چند هفته بعد حاج حسن گفت: «جمعه نهار خانه ان مرد دعوتیم. بعدآن شب کودکش شفا گرفت و مارا برای تشکر دعوت کرده.»
ابراهیم انگار که چیزی نشنیده به کارش ادامه داد، اما همه می دانستند این نظر خدا و شفای کودک حاصل شور و حال عجیب دعای آن شب ابراهیم بود.
ر.ک:کتاب سلام بر ابراهیم۱
#کتاب_خوانی
#زندگی_به_سبک_شهدا
🕊🌸 کوله پشتی راوی
🆔 @cole_ravi
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄