🍃مإموریت...
تابستان سال ۸۶ بود. در مسجدامین الدوله تهران مشغول نماز جماعت بودم.
تمام نمازگزاران از علما و بزرگان بودند. بعداز نمازمغرب باکمال تعجب دیدم که اطراف نمازجماعت را آب فراگرفته. مثل اینکه مسجد جزیره ای در میان دریاست!
بعداز نماز، حاج شیخ محمد حسین زاهد که اسطوره عرفا و علما و استاد بزرگانی چون آیت الله حق شناس و آیت الله مجتهدی بود، بالای منبر رفت و شروع به سخنرانی کرد:
«دوستان! رفقا! مردم مارا بزرگان عرفان و اخلاق می دانند و... اما رفقای عزیز، بزرگان اخلاق و عرفان عملی اینها هستند.»
بعد تصویر بزرگی را در دست گرفت و به همه نشان داد.
تصویر را می شناختم، چهره اش را بارها دیده بودم. عکس، تصویر ابراهیم بود، ابراهیم هادی.
ناگهان از خواب پریدم. هیجان زده بودم. ابراهیم کیست که بزرگی که بزرگان و فرهیختگان شاگردی اش را کرده اند، اورا اسطوره عرفان و اخلاق معرفی می کند.
فکر کردم که باید این خواب من، رؤیای صادقه ای باشد که مأموریت نوشتن کتاب ابراهیم را به من محول کرده است.
(نقل از نویسنده کتاب)
ر.ک:کتاب سلام بر ابراهیم۱
#کتاب_خوانی
#زندگی_به_سبک_شهدا
🕊🌸 کوله پشتی راوی
🆔 @cole_ravi
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
کوله پشتی راوی 🇵🇸
🍃مإموریت... تابستان سال ۸۶ بود. در مسجدامین الدوله تهران مشغول نماز جماعت بودم. تمام نمازگزاران از
🍃زندگینامه
ابراهیم در اول اردیبهشت۳۶ در میدان خراسان تهران دیده به هستی گشود.
او چهارمین فرزند خانواده بشمار می رفت، بااین حال مشهدی محمدحسین علاقه خاصی به این پسرش نشان می داد. بارها به او گفته بودند: «تو سه فرزند دیگه داری، چرا برای این پسر اینقدر خوشحالی و دوستش داری؟»
پدر جواب می داد: «مطمئنم ابراهیمم بنده خوب خدا میشه و اسم منو زنده می کنه...»
***
سال۵۵ دیپلم ادبی خود را دریافت کرد.
ابراهیم پای ثابت هیئت های مذهبی و کلاس درس اساتیدی همچون علامه جعفری بود.
بعداز اتمام تحصیلات در سازمان تربیت بدنی و آموزش و پرورش در کسوت معلمی به مردمش خدمت کرد.
ابراهیم بسیار اهل ورزش بود. از ورزش پهلوانی گرفته تا در والیبال و کشتی حرفه ای بود و می گفت: «ورزش می کنم تا برای خدمت به خلق خدا بدنی نیرومند داشته باشم.»
باشروع جنگ از ارتفاعات بازی دراز و گیلان غرب تا دشت های جنوب شاهد دلیرمردی های او و یارانش بودند.
در والفجرمقدماتی۵ روز به همراه بچه های گردان کمیل و حنظله در کانالهای فکه مقاومت کرد و در۲۲ بهمن ۶۱ بعداز فرستادن نیروها به عقب، تنهای تنها در فکه با خدا همراه شد و دیگر کسی اورا ندید.
ر.ک:کتاب سلام بر ابراهیم۱
#کتاب_خوانی
#زندگی_به_سبک_شهدا
🕊🌸 کوله پشتی راوی
🆔 @cole_ravi
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
کوله پشتی راوی 🇵🇸
🍃زندگینامه ابراهیم در اول اردیبهشت۳۶ در میدان خراسان تهران دیده به هستی گشود. او چهارمین فرزند خانو
🍃به نام پدر
ابراهیم هادی، جوان برومندی که دهها سال پیش می زیسته، امروزه الگوی بسیاری از مردمان دیار ما شده است، همانگونه که الگوی جوانان هم دوره خودش شده بود.
حالا باید پرسید ابراهیم را چه کسی اینچنین کرد؟!
خیلی چیزها در هادی شدن ابراهیم نقش داشت؛ نشستن پای درس علما و بزرگان در مساجد و زورخانه ها، هیئت رفتن ها، توجه به حلال و حرام های خدا که پله صعود او بود و از همه مهمتر پدری که با روزی حلال و تربیت اسلامی زندگی رامی چرخاند.
ابراهیم زمانی کسب روزی حلال و اهمیت آن در زندگی را فهمید که پدرش به خاطر اذیت اراذل و اوباش و مانع شدن در برابر کسب حلال او، مغازه ای که ارث پدری اش بود را فروخت و برای کارگری به کارخانه قند رفت و تاشب مقابل کوره های داغ آتش ایستاد.
پدر در تربیت فرزندان کوتاهی نمی کرد و پابه پای مادر به تعلیم آنها می پرداخت.
پدر خادم هیئت حضرت علی اصغرع بود و بابچه ها به آنجا می رفتند و مسجدشان هم ترک نمی شد.
ابراهیم خوب بودن و ارزش پاک بودن را از پدرش آموخت؛ پدری که در دوره نوجوانی از وجودش محروم شد اما آموزه های پدرانه اش تا آخر با او و سایر برادر و خواهرهایش بود.
باید بدانیم سعادت یا شقوت فرزندانمان در خانواده و چگونگی تربیت پدر ومادر رقم خواهد خورد.
ر.ک:کتاب سلام بر ابراهیم۱
#کتاب_خوانی
#زندگی_به_سبک_شهدا
🕊🌸 کوله پشتی راوی
🆔 @cole_ravi
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄