🔵 اولین قیام خونخواهی حسین توسط قهرمان جنگ صفین و نهروان، عبد اللَّه بن عفیف
◀سپس عبید اللَّه بن زیاد (در مسجد اعظم کوفه در میان اجتماع مردم) بالای منبر رفت، پس از حمد و ثنای الهی در ضمن گفتارش چنین گفت: «حمد و سپاس خداوندی را که حق و صاحبان حق را آشکار کرد، امیر مؤمنان (یزید) و شیعیانش را پیروز و چیره نمود، و دروغگو و پسر دروغگو را کشت.»
او همین که سخن را به اینجا رسانید، عبد اللَّه بن عفیف ازدی که از پارسایان و شیعیان نیک حضرت علی علیه السّلام بود، و چشم چپش در جنگ جمل- که در رکاب علی علیه السّلام با دشمن می جنگید بر اثر اصابت تیر، و چشم راستش را در جنگ صفّین نابینا شده بود، و همواره در مسجد اعظم کوفه هر روز تا شب در نماز و عبادت به سر می برد. پس از شنیدن سخن گستاخانه ابن زیاد، برخاست و چنین فریاد زد:
یا ابن مرجانه انّ الکذّاب بن الکذّاب انت و ابوک و من استعملک و ابوه یا عدوّ اللَّه ...، ای پسر مرجانه! همانا دروغگو و پسر دروغگو تو و پدرت و کسی است که تو و پدرت را بر گرده مردم سوار کرد، ای دشمن خدا آیا فرزندان پیامبران را می کشی و آنگاه این گونه بر فراز منبرهای مسلمانان سخن می گویی؟! عبید اللَّه بن زیاد خشمگین شد و گفت: این سخنگو کیست؟! عبد اللَّه گفت: «سخنگو من هستم
ای دشمن خدا! آیا فرزندان پاک پیامبر صلی اللَّه علیه و آله و سلم را که خداوند هر گونه ناپاکی را از آنها زدوده می کشی، و گمان می کنی که مسلمان هستی؟ وای بر این مصیبت! کجایند فرزندان مهاجران و انصار تا از تو رئیس یاغی تو که ملعون پسر ملعون از زبان رسول خداوند جهان است انتقام بکشند.»
ابن زیاد بیشتر خشمگین شد، به طوری که رگهای گردنش پر از خون گردید و گفت: «او را دستگیر کرده و نزد من بیاورید» (1) جلّادان از هر سو به طرف عبد اللَّه شتافتند تا او را دستگیر کنند، در این میان اشراف طایفه ازد (که او از آن طایفه بود) از پسر عموهایش برخاستند و او را از دست مأموران نجات دادند و از در مسجد خارج نموده و به خانه اش رساندند.
ابن زیاد به جلّادانش چنین فرمان داد: «بروید و این کور طایفه ازد را که خداوند قلبش را نیز همچون چشمش کور کرده دستگیر کرده و نزد من بیاورید.»
جلّادان به سوی خانه عبد اللَّه حرکت کردند، این خبر به طایفه ازد رسیدند، آنها با عده ای از قبایل یمن اجتماع کردند تا از دستگیری بزرگشان عبد اللَّه جلوگیری نمایند.
وقتی که ابن زیاد از ماجرا با خبر شد، قبیله های مضر را احضار کرد، و محمّد بن اشعث را همراه آنها برای جنگ با قوم ازد فرستاد.
طرفداران ابن زیاد با طایفه ازد جنگ سختی کردند، به طوری که جماعتی از عرب در این میان کشته شدند، سرانجام طرفداران ابن زیاد خود را به خانه عبد اللَّه بن عفیف رساندند، در خانه او را شکستند و به خانه او هجوم بردند.
عبد اللَّه، دخترش را صدا زد، و گفت: «دشمنان از راهی که بیم داشتی آمدند، با تو کاری ندارند، شمشیر مرا بیاور.»
دختر عبد اللَّه شمشیر پدر را آورد و به پدر داد، عبد اللَّه شمشیر می کشید و از خود دفاع می کرد و در این هنگام چنین رجز می خواند:
انا بن ذی الفضل عفیف الطّاهر عفیف شیخی و ابن امّ عامر
کم دارع من جمعکم و حاسر و بطل جدّلته مغاور
«من فرزند عفیف، صاحب فضل و پاک سرشت هستم، پدرم عفیف است که مادر او «امّ عامر» می باشد.
چه بسیار زره پوشان و سر برهنگان چابک و قهرمان از شما را بر زمین افکنده ام.»
دختر عبد اللَّه می گفت: «ای پدر! کاش مرد بودم و در پیش روی تو با این قوم گنهکار و قاتل عترت پاک پیامبر صلی اللَّه علیه و آله و سلم می جنگیدم.»
دشمنان از هر سو عبد اللَّه را محاصره نمودند، عبد اللَّه شجاعانه از خود دفاع می کرد، به طوری که هیچ کس نمی توانست بر او چیره شود، دشمن از هر سو که به طرف عبد اللَّه می آمد، دختر عبد اللَّه می گفت: پدر، از فلان جهت آمدند، به این ترتیب درگیری ادامه یافت تا اینکه دشمنان زیاد شدند و عبد اللَّه را محاصره کردند.
دخترش فریاد می زد: «آه ذلیل شدم، بر پدرم چیره شدند، او یاوری ندارد تا او را کمک کند.» عبد اللَّه شمشیرش را به دور خود گردش می داد، و چنین رجز می خواند:
اقسم لو یفسح لی عن بصری ضاق علیکم موردی و مصدری
«سوگند به جانم اگر چشمانم بینا بودند، شما در ورود و خروجتان در بن بست سخت قرار می گرفتید.»
جنگ همچنان ادامه یافت تا اینکه عبد اللَّه را دستگیر کرده و سپس او را نزد ابن زیاد بردند، وقتی که ابن زیاد او را دید گفت: «حمد و سپاس خداوندی را که تو را رسوا ساخت.»
عبد اللَّه گفت: ای دشمن خدا، برای چه خداوند مرا رسوا نمود؟
و اللَّه لو یفسح لی عن بصری ضاق علیک موردی و مصدری
«سوگند به خدا اگر دیدگانم بینا بودند، عرصه را در ورود و خروج بر شما تنگ می کردم.»
ابن زیاد گفت: ای دشمن خدا! نظر تو در باره عثمان بن عفّان چیست؟
عبد اللَّه پاسخ داد: ای برده زرخرید بنی علاج و ای پسر مرجانه- و آنچه خواست به او فحش داد- تو را به عثمان بن عفّان چه کار؟
خوب کرد یا بد، اصلاح کرد یا تباه نمود، خداوند متعال ولیّ خلق خود است و بین آنها و عثمان بر اساس عدل و حقّ داوری خواهد کرد، ولی از من در باره پدرت و خودت، و یزید و پدرش بپرس.
ابن زیاد گفت: سوگند به خدا از هیچ یک از این امور سؤال نمی کنم، تا آب تلخ مرگ را جرعه جرعه بنوشی.
عبد اللَّه گفت: «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ، من از درگاه خدا پروردگارم قبل از ولادت تو، همواره می خواستم که مقام شهادت را به دست ملعونترین و مبغوضترین خلقش به من برساند، وقتی که چشمانم نابینا شدند، از وصول به مقام شهادت ناامید شدم، اکنون حمد می کنم خدا را که این مقام را روزی من گردانید و دعایم را مستجاب کرد.»
ابن زیاد به جلّادانش گفت: گردن این شخص را بزنید، گردن عبد اللَّه را زدند، و پیکر بی سرش را در مکان سبخه (شوره زار) به دار آویختند.
❓ #بعدازعاشوراچه_گذشت؟
بررسی وقایع بعد از عاشورا، هر روز در کانال✅طلبه_مدافع_حریم✅ از معتبرترین منبع: #مقتل_لهوف_سید_ابن_طاووس
قسمت هایی از معتبرترین مقتل، #لهوف #سید_ابن_طاووس
به مناسبت ایام عزاداری حضرت #امام_حسین علیه السلام در #ماه_محرم، #محرم ماه عزا و ماتم
🏴محرمه، پر از غمه، عزای کل عالمه🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آخ از اون موقع که اجل بیاد...
اینکه میگن آدم از یک ساعته دیگه خودش خبر نداره...
خالی شدن چند تن آجر در چند ثانیه...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❓آیا پوتین مسلمان و شیعه شده؟
🔵 قرآن خواندن پوتین و خنده تعجب آمیز ظریف!
ظریف بجای خنده یاد بگیر؛ قرآن خواندن خنده داره؟👇
«ولادیمیر پوتین» رئیسجمهور روسیه روز دوشنبه در اجلاس سهجانبه آنکارا درباره ضرورت گفتگو میان یمنهای و سعودیها به چند آیه شریفه قرآن کریم استناد کرده است.
پوتین گفت که آنچه در یمن رخ میدهد، فاجعه انسانی است و فقط باید از راه گفتوگو میان یمن و عربستان حل شود.
وی از طرفهای درگیر در یمن خواست که برای انجام مذاکره با یکدیگر، نشست آستانه را الگو قرار دهند.
پوتین در اجلاس سهجانبه آنکارا از ترجمه روسی سوره مبارکه آل عمران آیه ۱۰۳ «واعتصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعًا وَلَا تَفَرَّقُوا وَاذْکُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ کُنتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ فَأَصْبَحْتُم بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا» استفاده کرده است.
پوتین در ادامه نشست سهجانبه با اردوغان و حسن روحانی درباره حل بحران سوریه در پاسخ به سوالی درباره روشی که روسیه ممکن است به عربستان سعودی پس از حمله آرامکو کمک کند، گفت: «در اینجا به آیهای از قرآن کریم که در آن به دفاع از خود و عدم تعرض به دیگران فراخوانده شده، استناد میکنم».
به گزارش روسیا الیوم، پوتین در پاسخ به این سوال به ترجمه روسی آیه شریفه 190 سوریه مبارکه بقره «وَقَاتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ الَّذِینَ یُقَاتِلُونَکُمْ وَلَا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ الْمُعْتَدِینَ» استناد کرده است.
👈بسمالله الرّحمن الرّحیم
دهه معظّم عاشورا تمام شد؛ افراد ما که بعضی از جلسات را میروند نگاه میکنند، محاسبه میکنند، به ما گزارش میدهند، آنطوری که به بنده گزارش کردند و با آنچه خودمان مشاهده کردیم در تلویزیون یا بیرون از تلویزیون، نشان میداد که امسال جلسات بحمدالله خیلی پُررونق بود؛ به ما گفتند که جلسات از سال قبل هم پُررونقتر بود. این خیلی پُرمعنا است که در جاهای مختلف تهران جلساتی تشکیل بشود، بیست هزار نفر، سی هزار نفر از مردم تهران در آن شرکت کنند و به سخن سخنرانان گوش بدهند و به عزاداری مدّاحان و روضهخوانان اشک بریزند و گوش بدهند و نگاه کنند. این پیوند با اهلبیت (علیهمالسّلام)، [آن هم] با این همه تبلیغاتی که دارد علیه مقدّسات انجام میگیرد از طرف دشمنان ما؛ چه در تلویزیونها، چه در رسانههای صوتی، چه حالا امروز دیگر در فضای مجازی، [با آن] سرگرمیهای گوناگون و جاذبههای مختلف برای جوانها در عین حال شما نگاه میکنید، میبینید که وقتی محرّم فرا میرسد، امواج عظیم مردمی به سمت خیمه حسینبنعلی (علیهالسّلام) حرکت میکنند؛ اغلب هم جوان؛ البتّه میانسال و پیرمرد هم الحمدﷲ هستند، امّا جوانها، همانهایی که آماج حملات دشمنند [بیشترند]. اینها خیلی معنای مهمّی دارد؛ این نشاندهنده این است که ملّت ما در زیر خیمه حسینبنعلی (علیهالسّلام) یک راهی را دارد ادامه میدهد. من امروز قبل از اینکه بحث فقهیمان را شروع کنیم، یک چند جملهای یادداشت کردهام که عرض بکنم.
ملّت در حال تصمیمگیری است، در مواجهه با موج تبلیغاتی گستردهای و عظیمی و عمیقی که از سوی جبهه دشمن علیه کشور و علیه مقدّسات دارد صورت میگیرد؛ گاهی در داخل کشور یک گوشهای، یک نشانهای از این امواج غالباًً زیرزمینی و پنهان خودش را نشان میدهد که دشمن چقدر در این زمینه فعّال است که ما البتّه از بخش مهمّی از این توطئهها و مانند اینها آگاهیم، مطّلعیم، دستگاههای مختلف کشور بحمدالله میفهمند که چه دارد اتّفاق میافتد؛ امّا نقش مردم مهم است. اینکه بنده در همه صحبتها یا در بسیاری از صحبتها تکیه میکنم بر روی نقش جوانها، بر روی نقش مردم، ناظر به این قضیه است.
👈مردم، زمامدار امور بهبود اوضاع کشور:
برادران، خواهران، کسانی که این سخن را خواهید شنید! زمام امور بهبود اوضاع این کشور، دست مردم این کشور است؛ بهخصوص دست جوانان. همه چیز در سایه عزم مردم، تصمیم مردم، بصیرت مردم، و ایمان مردم در این کشور میتواند در مجرای صحیح خودش قرار بگیرد و کشور را به نقطه مطلوب خودش برساند. اینکه ما دائم میگوییم «ظرفیّتهای داخلی، ظرفیّتهای داخلی»، این را باید جدّی گرفت؛ هم در زمینه مسائل فرهنگی، هم در زمینه مسائل اقتصادی، هم در زمینه مسائل اجتماعی. در همه زمینهها، حتّی در زمینههای اختصاصی دستگاهها، مثل زمینههای امنیّتی و غیره هم این مردم هستند که میتوانند کمک کنند، پیش ببرند کارها را و اصلاح کنند.
👈کارهای کشور به نشست و برخاست با این و آن موکول نشود:
ما امروز از لحاظ علمی حرکت کردهایم، پیشرفت کردهایم؛ این پیشرفت ناشی از همّت بخشی از جامعه ما است، همّت جوانان ما است؛ در زمینههای فنّاوری همینجور خبرهای خوبی هم در زمینههای گوناگون تولید و رونق تولید میرسد؛ حالا انشاءالله اثراتش را بعداً مردم خواهند دید. کارهای خوبی دارد انجام میگیرد؛ غفلتهایی شده است، کوتاهیهایی شده، امّا حالا حرکتها، بحمدالله حرکتهای به سمت اهداف مطلوب است؛ اینها انشاءالله دارد انجام میگیرد. علاج کارهای گوناگون، مشکلات گوناگون کشور دست مردم است؛ به بیگانه نباید نگاه کرد، به فلان دولت و فلان دولت نباید امید بست، به نشست و برخاست با این و آن نبایستی اتّکال کرد. اشتباه نشود؛ ما نمیگوییم باب مراوده را با دولتهای عالم ببندیم؛ نخیر، بنده سالها رئیسجمهور این کشور بودم، اهل مراوده و اهل گفتوگو و اهل نشست و برخاستیم، منتها نشست و برخاست کردن یک چیز است، کارهای کشور را به نشست و برخاست با این و آن موکولکردن یک چیز دیگر است؛ این دوّمی همان چیزی است که ما آن را نهی میکنیم، منع میکنیم. هرچه میتوانید از امکانات دنیا استفاده کنید؛ امّا بدانید علاج مشکلات در داخل کشور است، حلّ مشکلات به دست این مردم است.
👈بدانیم که پیروز میشویم:
از بیگانگان، به نفع جمهوری اسلامی که راه نویی را در دنیا بهوجود آورده است، نمیشود امید کمک داشت. جمهوری اسلامی حرف جدیدی را در دنیا دارد مطرح میکند؛ متمسّکین به نظام پوسیده سرمایهداری غربی ممکن نیست که از این ندای جدید، از این حرف جدید، از این راه جدید استقبال کنند و به آن کمک کنند؛ امکان ندارد. هر چه بتوانند دشمنی میکنند و کردهاند؛ البتّه نمیتوانند، دشمنیشان به جایی هم نمیرسد؛ بهخصوص آنهایی که دشمنیشان واضح است، مثل آمریکا. به حول و قوّه الهی ما پیروز شدیم، بعد از این هم پیروز خواهیم شد، امّا این را بدانیم.