❓پرسش :
🔴 جریان مباهله چیست؟
◀ پاسخ اجمالی:
پس از آنکه پیامبر صلی الله علیه و آله اسلام را بر ساکنان نجران عرضه کرد، آن ها قبول نکردند و قرار بر مباهله شد.
#پیامبر صلی الله علیه و آله با #على علیه السلام و #فاطمه علیها السلام و #حسن و #حسین علیهما السلام پا به میدان مباهله گذاشت؛ اسقف نجران وقتی پیامبر صلی الله علیه و آله را با عزیزانش دید گفت من چهره هایى را مى بینم که هرگاه دعا کنند بزرگترین کوهها از جاى کنده شود، فوراً کنده مى شود. بنابراین دست از مباهله برداشتند و به جزیه رضایت دادند.
#ویژنامه_مباهله
👇پاسخ تفصیلی👇
در بیابان بر افروخته مى شد، مى سوختند و دامنه ى عذاب به سرزمین «نجران» کشیده مى شد».
از عایشه نقل شده است روز مباهله پیامبر اسلام صل الله علیه وآله چهارتن همراهان خود را زیر عباى مشکى رنگى وارد کرد و این قسمت از آیه23 سوره ى احزاب را تلاوت نمود: «إِنَّما یُرِیدُ اللّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً ».
سپس زمخشرى وارد بیان نکات آیه مباهله شده و در پایان بحث مى نویسد: «سرگذشت مباهله و مفاد این آیه بزرگترین گواه بر فضیلت اصحاب کساء بوده وسندى زنده بر حقانیت آیین اسلام است»(10). (11)
پی نوشت:
(1). یاقوت حموى، در معجم البلدان، ج5، ص 267ـ 266.
(2). اُسقف، معرّب کلمه ى یونانى «اپسکوپ» به معنى رقیب و ناظر است و هم اکنون نشانه منصب روحانى ، مافوق کشیش مى باشد.
(3). تاریخ یعقوبى، ج2، ص 66.
(4). سیره ى حلبى، ج3، ص 239.
(5). سیره ى حلبى، ج3، ص 239. کسانى که مى خواهند به تمام خصوصیات این واقعه تاریخى واقف شوند به کتاب «اقبال»مرحوم ابن طاوس صفحه496 ـ 513 مراجعه نمایند؛ گروهى از سیره نویسان ومحدّثان ومورخان اسلامى متن مذاکره نمایندگان نجران با پیامبر را نقل کرده اند ولى مرحوم سید بن طاوس خصوصیات مذاکره وسرگذشت مباهله را دقیقتر وجامعتر ومبسوطتر از دیگران نقل کرده است. وى تمام خصوصیات مباهله را از آغاز تا پایان از کتاب «مباهله» محمّد بن عبدالمطلب شیبانى، وکتاب «عمل ذى الحجه» حسن بن اسماعیل نقل کرده است.
(6). منظور آیه: إِنَّ مَثَلَ عِیسى عِنْدَ اللّهِ کَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُراب ثُمَّ قالَ لَهُ کُنْ فَیَکُونَ ، سوره ى آل عمران، آیه 59 مى باشد.
(7). بحار، ج21ـ 32، نقل از «اقبال» ولى از سیره ى حلبى استفاده مى شود که موضوع مباهله را خود پیامبر پیشنهاد کرد.
(8). سوره آل عمران، آیه61.
(9). در برخى از روایات وارد شده است:«پیامبر دست حسن و حسین را گرفته بود، وعلى پیش روى پیامبر و فاطمه پشت سر آن حضرت حرکت مى کردند».بحار، ج21، ص 338.
(10). کشّاف، ج1، ص328.«لینبه على لطف مکانهم، وقرب منزلتهم...».
(11). گردآوری از کتاب: منشور جاوید، شیخ جعفر سبحانی، ج7، ص 95ـ 109
#ویژنامه_مباهله
🔵 ماجرای مباهله پیامبر صلی الله علیه و آله با مسیحیان نجران
❓پرسش :
👈مباهله پیامبر صلى الله علیه وآله با مسیحیان نجران چگونه بود؟
◀پاسخ اجمالی:
✅در زمان رسول اکرم صلی الله علیه و آله گفتگوهایی بین ایشان و مسیحیان نجران انجام شد و آنها لجاجت کردند خداوند به پیامبر صلی الله علیه و آله دستور داد با آنها مباهله کند، پیامبر صلی الله علیه و آله به همراه امیرالمومنین علیه السلام و حضرت فاطمه علیها السلام وامام حسن علیه السلام و امام حسین علیه السلام برای این کار آماده شدند، وقتی مسیحیان با این صحنه مواجه شدند، احساس خطر کردند و از مباهله سرباز زدند و با پیامبر صلی الله علیه و آله مصالحه کردند.
#ویژنامه_مباهله
پاسخ تفصیلی:
مفهوم متداول مباهله، به معنى نفرین کردن دو نفر به یکدیگر است، بدین ترتیب، افرادى که با هم گفتگو درباره یک مسأله مهم مذهبى دارند در یک جا جمع شوند و به درگاه خدا تضرع کنند و از او بخواهند که دروغگو را رسوا و مجازات کند.
خداى متعال در آیه 61 سوره «آل عمران» مى فرماید: (هر گاه بعد از علم و دانش که [درباره مسیح] براى تو آمده [باز] کسانى با تو در آن به محاجّه و ستیز برخاستند، به آنها بگو: بیایید ما فرزندان خود را دعوت مى کنیم و شما هم فرزندان خود را، ما زنان خویش را دعوت مى نماییم، شما هم زنان خود را، ما از نفوس خود [کسانى که به منزله جان ما هستند] دعوت مى کنیم، شما هم از نفوس خود دعوت کنید، سپس مباهله مى کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار مى دهیم)؛ «فَمَنْ حَاجَّکَ فیهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللّهِ عَلَى الْکاذِبینَ».
مفسرین گفته اند: این آیه و آیات قبل از آن درباره هیأت نجرانى مرکب از «عاقب» و «سیّد» و گروهى که با آنها بودند نازل شده است، آنها خدمت پیامبر(صلى الله علیه وآله) رسیده، عرض کردند: آیا هرگز دیده اى فرزندى بدون پدر متولد شود؟ در این هنگام آیه «اِنَّ مَثَلَ عِیْسى عِنْدَ اللّهِ...»،(1) نازل شد و هنگامى که پیامبر(صلى الله علیه وآله) آنها را به مباهله دعوت کرد. آنها تا فرداى آن روز از حضرتش مهلت خواستند و پس از مراجعه به شخصیت هاى نجران، اسقف (روحانى بزرگشان) به آنها گفت:
«شما فردا به محمّد(صلى الله علیه وآله) نگاه کنید، اگر با فرزندان و خانواده اش براى مباهله آمد، از مباهله با او بترسید، و اگر با یارانش آمد با او مباهله کنید؛ زیرا چیزى در بساط ندارد».
فردا که شد پیامبر(صلى الله علیه وآله) آمد در حالى که دست على بن ابیطالب(علیه السلام) را گرفته بود و حسن و حسین(علیهما السلام) در پیش روى او راه مى رفتند، و فاطمه(علیها السلام) پشت سرش بود، نصارى نیز بیرون آمدند در حالى که اسقف آنها پیشاپیششان بود، هنگامى که نگاه کرد، دید پیامبر(صلى الله علیه وآله) با آن چند نفر آمدند، درباره آنها سؤال کرد، به او گفتند: «این پسر عمو و داماد او و محبوب ترین خلق خدا نزد او است و این دو پسر، فرزندان دختر او از على(علیه السلام) هستند و آن بانوى جوان، دخترش فاطمه(علیها السلام) است که عزیزترین مردم نزد او، و نزدیک ترین افراد به قلب او است...».
«سیّد» به اسقف گفت: «براى مباهله قدم پیش گذار».
گفت: نه، من مردى را مى بینم که نسبت به مباهله با کمال جرأت اقدام مى کند و من مى ترسم راستگو باشد، و اگر راستگو باشد، به خدا یک سال بر ما نمى گذرد که در تمام دنیا یک نصرانى که آب بنوشد وجود نخواهد داشت.
اسقف به پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) عرض کرد: «اى ابوالقاسم! ما با تو مباهله نمى کنیم، بلکه مصالحه مى کنیم، با ما مصالحه کن، پیامبر(صلى الله علیه وآله) با آنها مصالحه کرد که دو هزار حُلَّه (یک قواره پارچه خوب لباس) که حداقل قیمت هر حُلّه اى چهل درهم باشد، و عاریت دادن سى دست زره، و سى عدد نیزه، و سى رأس اسب، در صورتى که در سرزمین یمن توطئه اى براى مسلمانان رخ دهد، و پیامبر(صلى الله علیه وآله) ضامن این عاریت ها خواهد بود، تا آن را بازگرداند، و عهد نامه اى در این زمینه نوشته شد.
و در روایتى آمده است: اسقف مسیحیان به آنها گفت: «من صورت هائى را مى بینم که اگر از خداوند تقاضا کنند کوه ها را از جا برکند، چنین خواهد کرد، هرگز با آنها مباهله نکنید که هلاک خواهید شد، و یک نصرانى تا روز قیامت بر صفحه زمین نخواهد ماند».(2)،(3)
پی نوشت:
(1). سوره آل عمران آیه 59.
(2).«مجمع البیان»، ذیل آیه مورد بحث، با کمى تلخیص. این شأن نزول با تفاوت هاى مختصرى در تفاسیر دیگر مانند «ابوالفتوح رازى» و تفسیر «کبیر» و غیر آن نیز آمده است، و «فخر رازى» ادعا مى کند: این روایت در میان علماى تفسیر و حدیث، مورد اتفاق است؛ «بحار الانوار»، جلد 21، صفحه 321، 322، 342، 344، 345 و...؛ «ارشاد شیخ مفید»، جلد 1، صفحه 166، 167 و 168، کنگره شیخ مفید، 1413 هـ ق.
(3). گرد آوري از کتاب: تفسیر نمونه، آيت الله العظمي مکارم شيرازي، دار الکتب الإسلامیه، چاپ چهل و هفتم، ج 2، ص 171.
#ویژنامه_مباهله